در طول رقابتی دائمی که برای بهتر بودن بین خودروسازان جریان دارد، هر چند وقت یکبار یک شرکت خودروسازی بیشازحد جاهطلب میشود. اغلب اوقات، این جاهطلبیها به ساخت خودروهایی شگفتانگیز ختم میشود اما این موضوع نهایتاً برای خریداران گران تمام خواهد شد. به همین دلیل، بسیاری از این جاهطلبیها با شکست در بازار فروش و آسیب به اعتبار برند سازنده ختم میشود؛ بنابراین، شاید مروری بر چند نمونه از این بلندپروازیها بد نباشد زیرا میتواند درسهای زیادی از آنها آموخت.
فولکسواگن فیتون
تلاش فولکسواگن برای ساخت یک سدان لوکس سطح بالا یکی از نمونههای بارز جاهطلبیهای شکستخوردهٔ جهان خودرو محسوب میشود. فیتون روی کاغذ خودروی شگفتانگیزی بود زیرا پلتفرم مشترکی با بنتلی فلاینگ اسپار داشت، از پیشرانههای مشترکی با آئودی A8 استفاده میکرد و بهصورت دستساز در دردسن آلمان تولید میشد. لیست پیشرانههای این سدان پرچمدار آلمانی شامل چند نمونهٔ VR6، یک ۴.۲ لیتری V8 و یک نیروگاه عظیم ۶ لیتری W12 با ۴۲۰ اسب بخار قدرت و ۵۵۰ نیوتن متر گشتاور میشد؛ اما متأسفانه فیتون چند مشکل داشت که موجب شکست آن شد. اولین مورد، مشکلات الکترونیکی گسترده بود و دوم اینکه افراد کمی حاضر میشدند برای خرید یک فولکسواگن ۱۰۰ هزار دلار پرداخت کنند. گروه فولکسواگن برندهای لوکسی داشت که خودروهای مجللی برای افراد ثروتمند میساختند و هویت خود برند فولکسواگن ساخت خودروهایی برای عموم مردم بود؛ اما عجیب اینکه با وجود فروش پایین، فیتون از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۶ تولید شد که زمانی طولانی است. فولکسواگن سالانه حدود ۶ هزار دستگاه از این خودرو به فروش میرساند که عمدهٔ آنها در همان داخل آلمان فروخته میشدند. روزنامهٔ اروپایی اکونومیست فیتون را در بین بزرگترین خودروهای زیانده اروپا قرار داد و مجلهٔ تاپ گیر هم آنرا یکی از بدترین خودروهای بازار دانست.
سیتروئن SM
وقتی از خودروهای بلندپروازانه صحبت میشود، قطعاً سیتروئن SM یکی از مدلهایی است که باید در این لیست قرار گیرد. سیتروئن زمانی که در سال ۱۹۶۸ مازراتی را خریداری کرد، همزمان روی توسعهٔ یک خودروی پرفورمنس هم کار میکرد و همین تلاقی موجب خلق مدل باورنکردنی SM شد. ایده این بود که در این ماشین تکنولوژی پیشرانههای پرفورمنس بالای مازراتی با تکنولوژی پیشرفته و معروف سیستم تعلیق سیتروئن ترکیب شود. این شرکت فرانسوی همچنین ترمزهای جادویی خود را هم برای SM در نظر گرفت تا خودرویی لوکس، سریع و چابک خلق شود که کمترین مسافت توقف را در زمان خود داشت. لیست ویژگیهای این ماشین هم شامل چراغهای جلوی خودتنظیم شونده با قابلیت تغییر جهت در پیچها، تعلیق هیدروپنوماتیک خودتنظیم شونده و فرمان هیدرولیک متغیر میشد که همه از سال ۱۹۷۰ بسیار جلوتر بودند؛ اما با وجود همهٔ این ویژگیهای جذاب، قیمت بالا و نیاز به تعمیر و نگهداری تخصصی، فروش SM را بشدت تحت تأثیر قرار دارند. به همین دلیل، تنها ۱۲,۹۲۰ دستگاه از این خودرو ساخته شد که ۲,۴۰۰ دستگاه از آنها راهی بازار ایالاتمتحده شدند.
کادیلاک XLR
اگر پلتفرم شورلت کوروت C6 را بگیرید، پیشرانهٔ V8 نورثاستار عالی کادیلاک، سقف فلزی جمع شونده و کابین لوکسی را به آن اضافه کنید و طراحی بدنه را به طراحان کادیلاک بسپارید، نتیجه چه میشود؟ روی کاغذ پاسخ آمریکا به مرسدس بنز SL را خواهید داشت یعنی یک رودستر شیک، سریع و لوکس با هندلینگ عالی. کادیلاک حتی نسخهٔ قویتر XLR-V را هم با نسخهٔ سوپرشارژ ۴۵۰ اسب بخاری از پیشرانهٔ V8 نورثاستار و قیمت ۱۰۰ هزار دلاری روانهٔ بازار کرد اما مشکل اینجا بود که XLR قیمت بسیار گرانی داشت و توجیه خرید آن بجای رقبای آلمانی دشوار بود یعنی مشکلی که کادیلاک هنوز هم با آن مواجه است. به همین دلیل، مجموعاً تنها ۵,۴۶۰ دستگاه از این خودرو ساخته شد و در سال اول عرضه حدود ۳۵۰۰ دستگاه از آن به فروش رسید که بسیار کمتر از ۵ هزار دستگاه مورد انتظار سازنده بود. البته هرچند XLR نتوانست بهخوبی نقش یک محصول ردهبالا و چشمگیر را برای کادیلاک بازی کند اما این برند باسابقه را در مسیر درستی برای رقابت با مرسدس بنز و بامو قرار داد.
فیسکر کارما
طی سالهای اخیر شرکتهای نوپای جدیدی مثل تسلا و ریویان وارد دنیای خودروسازی شده و بسیار موفق عمل کردهاند اما اوضاع برای فیسکر اینگونه پیش نرفت. البته روی کاغذ ایدهٔ فیسکر بسیار منطقی به نظر میرسید زیرا در سال ۲۰۱۱ خودروهای هیبریدی راهی برای نجات کرهٔ زمین به نظر میرسیدند و پریوس فروش دیوانهواری داشت؛ بنابراین فرصت خوبی برای ساخت یک خودروی پلاگینهیبریدی لوکس وجود داشت و هنریک فیسکر از این قرصت استفاده کرد. وی که طراح خودروی برجستهای بود، یکی از بهترین طراحیهای خود را در این ماشین که کارما نام گرفته بود ارائه کرد. سدان فیسکر بیشتر شبیه یک سوپراسپرت به نظر میرسید و بیش از ۴۰۰ اسب بخار قدرت داشت که توسط دو موتور الکتریکی تولید میشد. یک پیشرانهٔ توربوشارژ ساخت جنرال موتورز هم بهعنوان ژنراتور برای شارژ باطریها در نظر گرفته شده بود. کارما به دلیل جاهطلبی و استایل جذاب مورد استقبال مطبوعات خودرویی قرار گرفت اما بااینحال، داخل آن تنگ بود، برای رسیدن به صد کیلومتر بر ساعت به ۶ ثانیه زمان نیاز داشت و حداکثر سرعت آن تنها ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت بود. این اعداد مناسب خودرویی ۱۰۰ هزار دلاری و ۴۰۰ اسب بخاری نبودند و خریداران نیز آنطور که انتظار میرفت از مصرف سوخت کارما رضایت نداشتند. به همین دلیل، در طول دو سال تولید کارما که با ورشکستگی فیسکر در سال ۲۰۱۳ به پایان رسید، کمی بیش از ۴ هزار دستگاه از آن به فروش رسید.
شورلت تاهو هیبریدی
شورلت تاهو هیبریدی که در سال ۲۰۰۸ به بازار آمد، به دو دلیل خودروی جاهطلبانهای بود. اول اینکه مطمئناً یک اسیووی فول سایز شاسی مستقل با پیشرانهٔ V8 اصلاً گزینهٔ مناسبی برای هیبریدی کردن نبود. دلیل دوم اما فرهنگی بود زیرا تویوتا پریوس بهعنوان مشهورترین خودروی هیبریدی بازار در آن زمان معمولاً توسط کسانی که به پیشرانههای V8 آمریکایی در شاسیبلندها و پیکاپهای آمریکایی علاقه داشتند مورد تحقیر و تمسخر قرار میگرفت. هرچند نسخهٔ هیبریدی تاهو قدرت، توانایی بکسل و هشت صندلی خود را حفظ کرده بود اما ارائهٔ قوای محرکهٔ هیبریدی در یک اسیووی فول سایز آمریکایی در آن زمان حرکت جسورانهای محسوب میشد. این نسخه برای جبران وزن اضافی سیستم هیبریدی، به کاپوت، بیم سپر جلو، میلگاردان و درب صندوق آلومینیومی مجهز شده بود و در هر صد کیلومتر در شهر ۱۱.۷ و در بزرگراه ۱۰.۲ لیتر بنزین مصرف میکرد که نسبت به مصرف ۱۶.۸ لیتر در شهر و ۱۱.۷ لیتر در بزرگراه نسخهٔ معمولی کاهش قابلتوجهی یافته بود. بااینحال، آن زمان آمریکا برای چنین خودرویی آماده نبود و تاهو هیبریدی تنها یک سال دوام آورد.
لینکلن بلکوود
ایدهٔ ساخت این خودرو درواقع ترکیب کارایی و استحکام فورد F150 با تجمل لینکلن نویگیتور بود و لینکلن در ابتدا فروش حداقل ۱۸ هزار دستگاه از آنرا هدف قرار داده بود. قسمت بار بلکوود در نسخهٔ کانسپت با چوب آفریقایی پوشیده شده بود اما چون این چوب بسیار گرانقیمت بود، در نسخهٔ تولیدی با پانلهای کامپوزیتی جایگزین شد. پیکاپ لوکس لینکلن در سال ۲۰۰۲ با قیمت ۵۲ هزار دلار به بازار عرضه شد که معادل حدود ۷۲ هزار دلار امروز است. با توجه به اینکه امروزه مردم حاضرند برای خرید پیکاپهایی مثل رم TRX و جیامسی هامر ۹۰ تا ۱۰۰ هزار دلار پرداخت کنند، قیمت بلکوود چندان زیاد به نظر نمیرسد اما در سال ۲۰۰۲ شرایط بازار اینگونه نبود. به همین دلیل، بلکوود فقط یک سال در ایالاتمتحده عرضه شد و باوجوداینکه تا یک سال بعد یعنی ۲۰۰۳ در مکزیک همچنان به فروش میرسید، تنها ۳,۳۵۶ دستگاه از آن فروش رفت.
آکورا ZDX
در سال ۲۰۰۷ بامو با معرفی X6 بخش شاسیبلندهای کوپه را پایهگذاری کرد. هرچند این ایده یک ریسک بزرگ محسوب میشد اما بامو را به موفقیت رساند و به همین دلیل دیگر خودروسازان هم به فکر ورود به این بخش افتادند. یکی از اولین شرکتهایی که پس از بامو ایدهٔ شاسیبلند کوپه را امتحان کرد آکورا با مدل ZDX بود. این شرکت که مدل بسیار موفق و پرفروش MDX را در سبد محصولات خود داشت، تصمیم گرفت ZDX را بر اساس پلتفرم آن تولید کند. این خودرو در سال ۲۰۰۹ به بازار آمد و درحالیکه انتظار میرفت بتواند موفقیت X6 را تکرار کند اما هرگز اینطور نشد. بیشترین فروش ZDX در سال ۲۰۱۰ با تنها ۳,۲۵۹ دستگاه رقم خورد درحالیکه X6 در سال ۲۰۰۹ فروشی نزدیک به ۲۰ هزار دستگاه را ثبت کرده بود. فروش ZDX حتی در سال ۲۰۱۲ به زیر هزار دستگاه رسید و به همین دلیل آکورا در سال ۲۰۱۴ به تولید این کوپهٔ ناکام پایان داد. هرچند این روزها کراساوورهای کوپه بسیار محبوب شدهاند و بسیاری از خودروسازان روی به ساخت آنها آوردهاند اما این ایده در آن زمان برای آکورا کار نکرد.
Philipp
۹ دی ۱۴۰۰به نظر من بزرگترین مشکل کادیلاک و فولکس قیمتشون نیست
سازگار نبودن زبان طراحی با کلاس ماشینه
زبان طراحی ارزون قیمت فولکس اصلا روی یک سدان لوکسی که برای به خطر انداختن جایگاه S-class تمرکز کرده اصلا مناسب نیست
کادیلاک هم ارتفاع قسمت جلویی بدنش زیادی برای کادیلاک بودن کمه-باز هم همون مشکل فقدان پونتیاک و بیوک و اجبار برای تبدیل کردن کادیلاک به یک برند اسپورت-
MOHAMMAD.DEMON
۹ دی ۱۴۰۰اتفاقا چند روز پیش داشتم قیمت XLR-V هارو برسی میکردم
تمیز هاشون 60 الی 70 هزار دلا قیمت دارن من نسخه معمولی xlr رو با رنگ خاکستری دیدم
خیلی شیک لعنتی کاش کادیلاک یه کوپه الکتریکی حداعقل برای اینده تدارک دیده باشه
حیف که کوپه ct5 رو نساختن
علی
۹ دی ۱۴۰۰تاهو هیبرید از دوران خودش جلوتر بود
شاید اگه الان میومد با تکنولوژی های روز خیلی موفق میشد
کوبیده
۹ دی ۱۴۰۰خواستم بنویسم فیتون از همه بیشتر حیف شد تا اینکه اکورا رو دیدم
مهراد
۹ دی ۱۴۰۰همه این ماشینا از زمان خودشون جلوتر بودن و این عامل شکستشون بود !
توی این لیست خفن ترینا بنظرم کادیلاک و فولکس و سیتروئن بودن
RKH7787
۹ دی ۱۴۰۰من احساس میکنم کادیلاک XLR میتونست آینده ی خیلی بهتری داشته باشه
Aboalfazl demon
۹ دی ۱۴۰۰XLR یه مشکلی که داره اینه که عقب ماشین نسبت به جلو ماشین خیلی بیش از حد بالاس و یک فرم کمی ناجور درست کرده .
اگه کادیلاک قسمت جلو XLR کمی بلند تر درست میکرد خیلی بهتر میشد
MC20
۹ دی ۱۴۰۰با احترام به متن خبر ، به نظر من . . . بزرگترین جاهطلبیهای برخی از خودروسازان که شکست خوردند . . . مربوط به شرکت کره ای (محبوب من ) . . . شرکت بلندپرواز و معظم دائیوو ( دوو ) هست . . . کمپانی جاه طلبی که سودای رقابت با اروپایی ها رو در دهه 90 میلادی در سر می پروروند . . . این قدر بلند پرواز بود که از استودیوی برتونه طرح می خرید . . . و این قدر با شخصیت و جاه طلب و با کیفیت بود که از اوپل ( متعلق به جنرال موتور در دهه 90 ) پیشرانه می خرید . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . پیشرانه های 1.5 لیتر A15MF I4 (petrol) و G15MF I4 (petrol) و 1.8 لیتر Family II I4 (petrol) و 2 لیتر C20LE I4 (petrol) . . . حیف اون همه شوق و اشتیاق و مشتری مداری و آینده نگری . . . کاش الان بود . . . نمی دونست مثل هیا و کیوندای و سانگ یانگ . . . باید فقط چند سالی از دیگران کپی کنه تا زنده بمونه . . . تا بعد کم کم شخصیت پیدا کنه . . . این کثیف کاری ها و گدا بازی ها و دزدی ها رو اصلا بلد نبود . . . طفلی این قدر اصیل و با شخصیت بود که نمی خواست یک کپی درجه 2 از اروپایی ها باشه . . . می خواست همون روز اول . . . یک کره ای درجه 1 در حد اروپایی ها باشه . . . می خواست دائیوو باشه . . . اما نمی دونست این بلند پروازی های جاه طلبانه براش 10 میلیارد دلار بدهی به همراه می آره . . . دائیوو که روزی خودش رو با سیترون و پژو و ولکس واگن و اوپل و . . . قیاس می کرد . . عاقبت ، خیلی زود به آرزوش رسید . . . و مثل اوپل ( این آلمانی اصیل ) ورشکسته شد . . . امروز هم در آسمون ها . . . کنار بقیه مشتاقان از دست رفته صنعت خودرو . . . داره از اون بالا . . . به طرفداراش لبخند می زنه و میگه همیشه اصیل باشید و اصیل بمونید . . . حتی اگر به قیمت نبودن شما تموم بشه . . . چون در نهایت این نام نیک است که باقی می ماند . . . گاهی نبودن . . . بهتر از بودن و آتش گرفتن و رسوایی و خداحافظی مفتضحانه و زودهنگام از مارکت ( کیا استینگر ) است . . . آری . . . سنت امروز کره و مربا ، 30 سال پیش ، سنت نبود ، واقعا صنعت بود . . . کاش دائیوو الان بود . . . اگر بود ، فقط خدا می دونه ، الان چه شاهکارهایی می ساخت . . .
کوبیده
۱۰ دی ۱۴۰۰دوو واقعا ماشیناش عالی بود
بسیار نرم و با کیفیت و کم استهلاک
MC20
۱۰ دی ۱۴۰۰آره عزیز . . . یادش به خیر . . . تنها کره ای اصیل و دوست داشتنی . . . حیف به خاطره ها پیوست . . .
محسن
۱۵ شهریور ۱۴۰۲***ما دوو سیلو داشتیم همش خراب بود آخرم آتیش گرفت
یانکی.من هم فرزند کسی هستم.آبان سرخ.
۱۰ دی ۱۴۰۰جدیدا پدال گیر داده که مزالبی بزاره که مثلا آمریکاییها رو بکوبه و اثلا علاقه نداره از عظمت دهه 50 و 60 و 70 آمریکا مطلبی کار کنه.مثال دوست نداره دورانی که آمریکاییها هر چی تو دنیای خودرو بود کشف و به کار گرفتن رو بزاره.پدال جان همچنان بگرد مطالب احمقانه بی ارزش تکراری برا کوبیدن آمریکایی پیدد کن.یوقت نیای از زیباترینها بگی.یه وقت نیای از شروع پورشه که بر اساس فولکس سوسکی بوده خبر بزاری.نیای از دیفندر که با قطعات جیپ برا خودش ماشین ساز شد بگی.نگی که موتدر وی 8 رو بیوئیک براشون میساخت.یا اینکه تو این لیست بنز پیکاپ جا نمیشد.تو زشترینها آ کلاس جا نمیشد بیمر ایزیتا جا نمیشد.
Philipp
۱۰ دی ۱۴۰۰A-class مال دهه نوده اون دوتا مطلب به ترتیب مال دهه هفتاد و هشتاد بودن بنز پیکاپ رو هم توی بدترین ری بچ ها گذاشته بودن
چشمارو باز کن
Sina10
۱۰ دی ۱۴۰۰مطالب کنونی پدال دارن بهتر میشن
تا چند وقت پیش کلا مطالب شامل درگ و اخبار حاشیه ای بود
کادیلاک XLR هم واقعا در حقش نامردی شد ، میتونست اینده خیلی بهتری داشته باشه
به نظرم ماشینای خیلی زیاد دیگه هم میتونستن به لیست اینجا اضافه بشن
Philipp
۱۱ دی ۱۴۰۰کادیلاک موفق نشد چون یه کوروتی بود که با ذات SL قاطیش کرده بودن و توی یه کمپانی لوکس به نام کادیلاک تولیدش کردن شاید اگه شورولت یا پونتیاک خدا بیامرز تولیدش می کرد موفق میشد
مهردادکمال
۱۰ دی ۱۴۰۰فیسکر فقط قیافه داره با 400اسب فقط ۲۰۰ کیلومتر سرعت!!!!