پس از فارغالتحصیلی و یافتن یک شغل مهندسی اولین هدف مالی زندگی خودم را اینگونه تعریف کردم: پسانداز پول کافی برای خرید سوبارو WRX STI. هدفم صرفهجویی برای خرید خانه یا هر چیز دیگری نبود. ماشین من آن زمان یک سوبارو ایمپرزای مدل ۱۹۹۹ بود و من دنبال ارتقای آن بودم. من با زندگی در یک آپارتمان ساده و حفظ خرج و مخارج روزانهام در حد دوران دانشگاه موفق شدم بالاخره بعد از بالاخره ۲۰ ماه یک عدد سوباروی صفر کیلومتر هاچبک STI را در پارکینگم داشته باشم.
اما این یک تصمیم اشتباه بود…
در ابتدا احساس سرخوشی عجیبی داشتم. من به هدف تعیین شدهام رسیده بودم. اما در ادامه نتیجه آنطور که خیالپردازی کرده بودم جذاب نبود. من آن خودرو را فقط بر اساس اعداد و ارقام روی کاغذ خریده بودم. یعنی روی کاغذ با کمتر از ۴۰ هزار دلار، با صفر تا صد ۵ ثانیه، با ۳۰۵ اسب بخار قدرت، با ۲۹۰ پاوند فیت گشتاور، با نزدیک ۱۵ سانت ارتفاع کف از زمین (که برای منطقه برفی ما خوب بود)، با سه دیفرانسیل لغزش محدود، با یک بدنه کاربردی هاچبک، هیجانانگیزترین ماشینی که میشد خرید این بود. تصدیق میکنید که بر اساس این اطلاعات و حساب و کتاب من، این خودرو باید یکی از کاملترین و کاربردیترین ماشینها بوده باشد.
وقتی برای اولین بار ماشین را با خودم به سر کار بردم، ماشینی با آن همه افتخارات در دنیای مسابقات رالی، رئیسم بدون فوت وقت از من خواست تا با هم برویم برای تجربه WRX STI سواری! و اینجا بود که من برای نخستین بار متوجه کمبودهای آن ماشین شدم. من که یک تصمیم پرخرج احساسی گرفته بودم و تا آن موقع بهطور طبیعی مثل هر کس دیگری که چنین تصمیمی میگیرد باوجود مشاهده برخی نشانهها همچنان از تصمیمم خودم دفاع میکردم و آن را بهترین تصمیم میپنداشتم. در تست رانندگی با رئیسم بود که با برخی واقعیات تلخ مواجه شدم. یک جا گفتم صبر داشته باش! الآن درست میشود! در حالی که دنده را از یک به دو برده بودم و پدال گاز را تا آخر فشار میدادم…
این تجربه رانندگی در کنار رئیسم برای من مثل یک کلاس درس در مورد شتاب صفر تا صد و منحنی گشتاور بود.
بله، در عمل STI من میتوانست شتاب صفر تا صد حدود ۵ ثانیه داشته باشد و شکی در آن نبود اما تحقق این امر نیازمند رفتار بسیار خشن با خودرو و تعویض دنده و درگیر کردن کلاچ در دور موتور ۵۰۰۰ بود. اگر شما ذرهای شم فنی و مکانیکی داشته باشید حتماً فهمیدهاید که مشکل از کجاست. مشکل این است که همیشه و همهجا نمیتوان اینطور با خودرو تا کرد. در اکثر مواقع رانندگی شما بهآرامی کلاچ را درگیر میکنید و تنها زمانی پدال گاز را تا انتها فشار میدهید که قبلش مطمئن شده باشید صفحات کلاچ بهخوبی نسبت به دور موتور و سرعت خودرو هماهنگ و کاملاً درگیر شدهاند و همه این توجهها و دقتها باعث افتادن دور موتور به زیر ۴۰۰۰ و از دست دادن بوست توربو و گشتاور شده که نهایتاً منجر به مکث و تأخیر در روند شتابگیری در دنده بعدی میشود. بنابراین واضح است که در دنیای واقعی شتاب صفر تا صد این خودرو خیلی سریعتر از یک سدان معمولی نبود.
بیایید از یک منظر دیگر نگاه کنیم. در شتاب صفر تا صد ترتیب موفقیت خودروها به این شکل است: ماشین الکتریکی بهتر از درونسوز است، ماشین ۴ چرخ محرک (دو دیفرانسیل) بهتر از ماشین دو چرخ محرک است، و گیربکس اتوماتیک بر گیربکس دستی غلبه میکند. با این ترتیب با یک حساب سرانگشتی شما میدانید که اگر یک خودروی الکتریکی دو دیفرانسیل داشته باشید همیشه شتاب صفر تا صد آن تقریباً با آن چیزی که روی کاغذ است برابر خواهد بود. اما اگر شما ماشینی داشته باشید که گیربکس دستی دارد، دیفرانسیل جلو یا عقب باشد و موتور درونسوز داشته باشد آنچه شما در تست شتاب صفر تا صد بدان خواهید رسید قطعاً متفاوت از اعداد اعلامی کمپانی خواهد بود مگر آنکه خودرو را در یک روز خوب با هوای خوب به یک پیست درگ ببرید و آنگونه که پیشتر گفتم با ماشین رفتار کنید.
سوبارو STI اگرچه قابلیت شتاب خیرهکننده را دارا بود اما منحنی گشتاور آن با وضع ایدهآل خیلی فاصله داشت. زیر دور موتور ۳۵۰۰ موتور ماشین عملاً بهصورت تنفس طبیعی کار میکرد و بدون هیچ کمکی از سوی توربو شارژر، STI من ماشین سریعی نبود. و متأسفانه این وضعیت کمبود قدرت مواقعی روی میداد که در حال رانندگی روزانه و عادی بودم و این یعنی بیشترین زمانی که ما پشت فرمان خودرو هستیم.
در این رابطه باید اعتراف کنم مشکل بزرگی که در رسانههای خودرویی و ازجمله در نوشتههای خود من وجود دارد این است که فقط تمرکز میکنیم بر اینکه یک خودروی اسپرت در پیست چطور رفتار میکند و چقدر هیجانانگیز است و در مقابل ما رسانهها از بیان اینکه همان خودروی جذاب و سریع در پیست، در خیابانهای عادی و در رانندگی روزمره چقدر میتواند کسلکننده باشد خودداری میکنیم.
بگذارید این را هم اضافه کنم که من لذتبخشترین تجربههای رانندگی در طول زندگی خودم را با دو خودروی سوبارو STI داشتهام. اما چه موقع؟ وقتیکه با یکی از آنها که تایرهای یخشکن داشت در زمستان بر روی سطح یخی یک دریاچه در ویسکانسین رانندگی کردم و با آن یکی در پیست رالی واشنگتن. درواقع اگر یک سوبارو WRX STI نمیتواند در شرایط مناسبی که برای آن ساخته شده است لبخند بر لبان شما بیاورد احتمالاً شما خیلی خوره خودرو نیستید. برای چنین شرایط خاصی من واقعاً خوشحالم که این ماشین وجود دارد اما برای رانندگی روزمره؟ بگذارید بگویم که من ماشین STI خودم را بعد از ۲ سال فروختم.
رانندگی با آن STI نظر مرا در مورد آنچه در خودرو مهم است و باید همیشه مدنظر قرار دهم تغییر داد. من کلی پول پسانداز کرده بودم، در مورد این ماشین همهفنحریف رالی خیالپردازی کرده بودم، اما ناامید شدم زمانی که سرانجام قهرمان خودم را از نزدیک ملاقات کردم. در ذهنم رقم پرداختی برای آن ماشین با لذتی که قرار بود از آن ببرم متناسب بود اما در عمل تناسبی بین این دو آیتم برقرار نبود. پول پرداختی برابر با لذت دریافتی نبود. ماشین آنقدرها هم لذتبخش و سرگرمکننده نبود مگر آنکه آنطور که توضیح دادم به آن شکل خشن با آن رفتار میکردم.
برای هر کسی که چنین خریدی انجام میدهد اعتراف به این موارد سخت و تلخ است. من آن ماشین را با کلی حساب و کتاب و آرزو خریده بودم و منطقاً باید آن را دوست میداشتم، درست است؟ اما این خرید مرا مجبور به فهمیدن این مهم کرد که ماشینهای سوپر اسپرت هم هیچوقت همتای پول پرداختی بابتشان نیستند. نسبت هزینه به لذت در این ماشینها تناسبی با هم ندارد.
با این تفاسیر حتماً میپرسید پس چه ماشینی باید میخریدم؟ خب، الآن که شانس راندن صدها خودرو را داشتهام پاسخ به این سؤال برایم خیلی ساده است. هستند بسیاری از خودروها که بدون توجه به موقعیت و شرایط رانندگی یعنی چه در اتوبان، چه در ترافیک شهری و چه در پیست لذتبخش و مفرحاند. دو تا از مثالهای بارز چنین خودروهایی الآن در گاراژ منزلم هستند: مزدا MX-5 و تسلا مدل ۳ پرفورمنس. گرچه این دو خودرو خیلی با هم متفاوتاند اما هر دو خودرو توانایی ایجاد لبخند حتی در ترافیک شهری را دارند. سرعت پاسخدهی و چابکی چیزی است که باعث رضایت من از یک خودرو میشود و هر دوی این ماشینها سرعت عمل و پاسخدهی سریعی به فرامین راننده دارند. گرچه مزدا میاتا برای قدرت اسب بخارش شناخته نمیشود اما هندلینگ، دقت فرمان، موتور مشتاق دور گرفتن و عکسالعمل سریع پدال گاز آن خیلی به این ماشین حس و حال اسپرتی میدهند و راندن آن را لذتبخش میکنند. به نظرم ما باید دنبال ماشینهایی باشیم که در موقعیتهایی که بیشتر مواقع در آن قرار داریم و از خودرو خود استفاده میکنیم مفرح باشند و شاید وقت آن باشد که اهمیت کمتری به اعداد و ارقام روی کاغذ و تصاویر و ویدیوهای اینستاگرامی بدهیم.
خرید اولین ماشین صفر کیلومتر زندگیام به من دو درس داد: اولی اینکه همانطور که چندین بار گفتم اعداد روی کاغذ چندان مهم نیستند. چه ماشینهای کند و چه ماشینهای سریع، همگی میتوانند لذتبخش باشند، اما برخی خودروها با مشخصات اعجابآور تنها در شرایط بخصوص و انگشتشمار میتوانند باعث خوشحالی شوند تازه آن هم با اما و اگر!
درس دوم این بود که ارتباط بین هزینه و لذت رانندگی خیلی کم است یا حداقل تضمینی برای دریافت لذت بیشتر در قبال پرداخت وجه بیشتر وجود ندارد. نمیخواهم بگویم که رانندگی با یک پورشه ۱۲۰ هزار دلاری هیجانانگیزتر از یک مزدا میاتای ۳۰ هزار دلاری نیست. اما در قبال پرداخت ۴ برابری، قرار نیست حتی نزدیک به ۴ برابر لذت بیشتر دریافت کنید. هستند کسانی که شبشان صبح نمیشود اگر سریعترین و پر زورترین و گرانترین ماشین موجود را سوار نشوند و اشکالی هم در آن نمیبینم. اما اکثر ما اینطور نیستیم و نمیتوانیم باشیم. حداقل من یکی که نیستم.
باوجود انتقاداتم نسبت به سوبارو STI قرار نیست از مالکان این خودرو و مشتاقان آن انتقاد و عیبجویی کنم. این ماشین خاص هست، تیونینگپذیر است، محصول تزریق روح خشن داخل کالبد یک ماشین آرام و معمولی است، و وجود آن به معنای وجود گستره وسیعی از نظرات و سلایق در مورد خودروهاست و این حتماً چیز خوبی است. و میدانم اگر قرار بود همه مانند من فکر کنند و سلیقه الآن مرا داشته باشند، همه باید سوبارو کراسترک میخریدند و آن وقت خیابانها خیلی خیلی کسلکننده میشدند.
این متن ترجمه یادداشت جیسن فنسکه مهندس مکانیک و مدیر کانال یوتیوب Engineering Explained بود که در وبسایت carbibles منتشر شده است.
مترجم: علی حسینزاده
مازیار
۲۴ دی ۱۴۰۰مقاله جالبی بود هم به لحاظ محتوا و هم سبک
یانکی.من هم فرزند کسی هستم.آبان سرخ.
۲۵ دی ۱۴۰۰اتفاقا خیلی چرت بود.کدوم ماشین بدون فشار به اعداد پرفورمنسش میرسه.این مردک هم یا تنفس طبیعی پر گشتاور مثل وی8 آمریکایی بخره یا سوپر شارژ
Avan
۲۴ دی ۱۴۰۰مقاله جالبی بود. البته دردناکترین قسمتش این بود که نویسنده برای خرید یک خودروی نسبتا سطح بالا،با. دو سال پس انداز موفق به این کار شده و ما با ده سال پس انداز نمی تونیم یک پراید بخریم.
NAVID۰۰۹۸
۲۴ دی ۱۴۰۰جناب Avan
درست میفرمائید ، اما ما میتوانیم بر اساس این نوشتار ، خودروی مورد نظرمان را در کشور خودمان بر اساس بودجه انتخاب کنیم !
باورتان میشوند برخیها پول میدهند به سایتهایی مثل ماشین3 و اسببخار و ….تا مشورت بگیرند جهت خرید خودروی مورد نظر و این واقعاً خندهداره !
دوستان ، انتظاراتتان را روی کاغذ بنویسید و سپس اقدام به خرید کنید ، مثلاً پراید بدون زِه در یا با زِه در ، یا پژو پارس با موتور معمولی یا tu5 و… !
اما جدا از شوخی ، پول برای خرید خودرو دادن ، دو جنبه دارد :
۱ – کسانی که از درد مجبوری میخرند.
۲ -کسانی که پول عشقشان را میدهند.
برای خود من مِلاک یعنی سواری راحت و استهلاک و مصرف سوخت مناسب و سیستم تهویه عالی و باقی چیزها فقط جنبهی شوآف داره !
NAVID۰۰۹۸
۲۴ دی ۱۴۰۰آقا نظر خودم را در ایران دو مورد میبینیم برای خارجی و ایرانی که برای بودجههای مختلف در این بازار کویر میشه روی آن حساب کرد و با خیال راحت لذت برد :
تویوتا پرادو 4در
تویوتا اوریون
رنو ساندرو
رنو L90
در غیر این صورت هرچی خریدید ، بدانید یا باید جیب پُرپول داشته باشید تا برای خدماتش پرداخت کنید بخصوص آلمانیها و یا باید دنبال تعمیرات و قطعاتش باشید مثل ایرانی و چینیها !
در نظر داشته باشید که انتخاب من ( کُلی ) میباشد و این نیست شما بخواهید مدام از استثناها بگویید که نه این خوبه یا اون بده !
بله ، اگر شرایط ایران خوب بود ، مسلماً انتخاب اولم آلمانیها و بخصوص بنز بود و سپس محصولات لکسوس اما چه میتوان کرد که وضع همینه که میبینید و لطفاً پول زحمت کشیدتون را به مشاورهای مسخره ندهید که جلوی رویتان بخندند و پشتسرتان مسخرهاِتان کنند !
جالب اینجاست که قبلاً میگفتند هرکی از خانوادش قهر میکنه یا خواننده میشه یا ساختمانساز 😂 ، اما جدیداً یا بلاگر میشه یا دوره فروش 🤦♂️ !
میدونید چرا ؟!
چون انگاری عزت نفس از مردم و بچههای ما گرفته شده و برای همین دیگران را در کوچکترین مسائل هم بزرگ و خدا در نظر میگیریم در حالی که میشه با یک تحقیق ساده و گشتن در گوگل ، به تمام سوالات پِی برد و بهترین خرید را کرد !
فرامرز
۲۵ دی ۱۴۰۰همین آلمانیایی که یه عده دارن از پر خرج بودنشون مینالن تو اروپا نفس لکسس رو بریدن. به ازای هر ۱۰۰۰ تا ب ام و یه لکسس تو آلمان هست. خب تو ایران کی لکسس میخره؟ مدیر ۶۰ ساله شرکت که واسه پولش جون کنده و نهایت شتابی که از ماشین میگیره صدی ده هست. کی ب ام و میخره؟ پسر فلان مسئول که عین خیالش نیست ماشین خراب بشه و تا جا داره گاز میده و هر روز تلاش میکنه شتاب زیر ۶ ثانیه رو به رخ دیگران بکشه. حالا از توربو بودن یا نبودن و کیفیت بنزین معمولی و … بگذریم
reza342
۲۴ دی ۱۴۰۰عالی دمش گرم. سوبارو عشقه
ممد هلکت سوار
۲۴ دی ۱۴۰۰دلیل اینکه فکر میکنه سوبارو بده و نباید میخریدش بی لیقاتیشه
NAVID۰۰۹۸
۲۴ دی ۱۴۰۰کاربر ممد هلکت سوار
دوست عزیز ، متاسفانه شما و برخی دوستان بد برداشت کردند و به اصل موضوع پِی نبردند !
لطفاً دوباره بخوانید با دقت تا متوجهی قضیه شوید !
اینجا کسی نگفته سوبارو بد هست !
اینجا گفته شده اون تَصَوُری که از خودرو داشته با استفادهای که میبرده ، متفاوت بوده !
Arman
۲۴ دی ۱۴۰۰وقتی از خود مالک ماشین هم بیشتر تو فیلمی!!!
ممد هلکت سوار
۲۵ دی ۱۴۰۰وقتی خیلی روت زیاده!
علی آقا
۲۴ دی ۱۴۰۰اتفاقا همین نویسنده توضیح داده که الان سوبارو کراس ترک داره.
Arman
۲۴ دی ۱۴۰۰متنو درست بخون حداقل!!! فارسی نوشته که چی داره الان
علی آقا
۲۴ دی ۱۴۰۰بابا من مترجم این یادداشت هستم چرا منفی میدین؟!؟!
A ... She just reminds Me of love ... A
۲۵ دی ۱۴۰۰علی آقا دوستان نمیدانند که شما مترجم این پست هستید.
من^_^
۲۵ دی ۱۴۰۰وای خدا😂😂😂😂👋
Swedish Arrogant Tiger
۲۴ دی ۱۴۰۰مشخصه که روابط همیشه خطی و یک به یک نیستن و هیچ ماشینی قرار نیست بالاترین پرفورمنس و تواناییش رو تو حالت عادی ارائه بده.
همونطور که خودش گفت این طرز فکر واقعا کسل کننده و زیاد محاسبه گرانه ست!
datsun
۲۴ دی ۱۴۰۰دقیقا علت نارضایتی ش چی بود
NAVID۰۰۹۸
۲۴ دی ۱۴۰۰اینکه پول بابت چیزی داده که زیاد از آن استفاده نمیبرد و اصل خرید خودرو یعنی لذتی که باید در خیابان و اتوبان و ترافیکها گذراند !
A ... She just reminds Me of love ... A
۲۴ دی ۱۴۰۰متن رو دوباره بخونی متوجه میشی چرا راضی نبوده😒
پارسا عشق ماشین
۲۴ دی ۱۴۰۰سوبارو🤙🤙🤙🤙
اشکان
۲۴ دی ۱۴۰۰ای ژاپنیهای حقه باز
Arman
۲۴ دی ۱۴۰۰خیلی مقاله جالبی بود،قطعا ماشینی که توی شهر آدم باهاش لذت میبره با ماشینی که توی پیست و شرایط خاص باعث هیجان میشه خیلی فرق داره ،کم هستن ماشینایی که توی هر دو شرایط میتونن باعث لذت مالک بشن،در کل با ۴۰ هزار دلار یه عالمه گزینه بهتر داشت برای شهر
ارسلان
۲۴ دی ۱۴۰۰“” باوجود مشاهده برخی نشانهها همچنان از تصمیمم خودم دفاع میکردم و آن را بهترین تصمیم میپنداشتم “”
این قسمت از متن رو که خوندم یاده خیلی ها توی پدال افتادم / با وجود اینکه نشانه ها براشون میگی ولی باز اونا دفاع میکنن و گارد میگیرن حالا اونی که تجربه نداره دفاع کنه نمیشه بهش خرده گرفت بلاخره رویایی داره و دلش به این رویا خوشه و تا وقتی لمس ش نکنه سرش به سنگ نخواهد خورد ولی اونی که نشانه ها رو با پوست و گوشتش تجربه کرده دفاع کردن اون مضحکه
کوبیده
۲۴ دی ۱۴۰۰تصوراتم از سوبارو نابود شد
خوبه ک از مزدا راضی بود
علی آقا
۲۴ دی ۱۴۰۰اون بنده خدا الان هم سوبارو داره. سوبارو کراس ترک.
Northrop/McDonnell Douglas YF-23
۲۴ دی ۱۴۰۰به شخصه اگر در خارج زندگی میکردم و درآمد متوسطی داشتم انتخابم برای خرید خودرو ژاپنی بود چون هزینه تعمیرات فراوانی قطعات مصرف سوخت مالیات فضای بار و … خیلی مهم هستن
کسی سراغ خودروی آلمانی مثل بیمر و مرسدس میره که جیبش پر پول باشه
ممد
۲۴ دی ۱۴۰۰این آقا باید بیاد ایران با هزینه گزاف یه پراید صفر سوار شه تا قدر عافیت رو بدونه سطح انتخابا اونجا انقدر بالاست که طرف نسبت هیجان رو به نسبت پولی که داده مقایسه میکنه
میثم
۲۴ دی ۱۴۰۰واقعا مقاله جالب و آموزندهای بود.
من بشخصه خیلی استفاده کردم
Enayat
۲۴ دی ۱۴۰۰گردون مورای حرف زیبایی زد بود… اعداد و ارقاق یک خودرو هرگز ملاک نیست ، چون در نهایت رکورد ها ،شکسته میشه….مهم خلوص خودرو هست
میثم
۲۵ دی ۱۴۰۰آفرین
حرف درستیه
کیانوش
۲۵ دی ۱۴۰۰طرف هیچی حالیش نیست اتفاقا اگه اعداد و ارقام در مورد ی خودرو درست باشه همینه ی هاچبک رالیه نباید انتظار خب نهایت گشتاورشم تو دور پنج هزار میده که باتوجه به توربو بودن و اسپورت بودنش خیلی عادیه اگه تفس طبیعی بود اره میشد با دور سه هزار هم قبل حرکت به نهایت گشتاور رسید
مهردادکمال
۲۵ دی ۱۴۰۰با20ماه کار تونسته یه ماشین تند و تیز اسپرت بخره تو ایران با بیست ماه حقوقت چی میتونی بخری!!!!
مجتبی
۲۵ دی ۱۴۰۰پراید ۱۳ سال کارکرده ودوبار تعمیر اساسی شده وکمی رنگ دار
امین
۲۵ دی ۱۴۰۰ولی کلا سوبارو عالیه . سواری های چهار چرخ متحرک و همه فن حریف
آرین
۲۵ دی ۱۴۰۰بسیار خوب بود. مشتاقم که باز هم اینطور مقالات رو بخونم.
درباره موتور tu5 در پارس هم همین گزارهها برقراره. یعنی xu7 بخاطر این که بیشینه گشتاورش رو در دور پایین تحویل میده و همچنین ضرایب دنده سنگینتر و چرخهای 1 اینچ کوچکتر، توی شهر، رانندگی معمولی و گردنهها جذابتر از tu5 هست. وقتی هر دو رو برونید این رو متوجه میشید.
Philipp
۲۵ دی ۱۴۰۰تست درایو رو برای همین گذاشتن
شما سوارشو ببین خوشت نمیاد نخر!
sobhaaaaaaan
۲۵ دی ۱۴۰۰یعنی قبل از اینکه ماشینو بخره، نحوه کارکرد توربوشارژرو نمیدونست؟ من قبل خرید رنو پی کی دو ماه تحقیق کردم درباره اش. 😂
Danial
۲۵ دی ۱۴۰۰یارو شدیداً پلشته عزیزم خب معلومه بهترین پرفورمنس تو سختترین شرایط بدست میاد توقع داشتی با سر گار به صفر تا صد 5 ثانیه برسه بوگاتی به اون عظمت تا خشتک باید پدال گازشو فشار بدی
کیانوش
۲۵ دی ۱۴۰۰طرف انتظار داره دور دو هزار کل قدرت و گشتاور رو تحویلش بده ماشین رالی بوده اگه شتاب بخوای خب قطعا باید قبل از حرکت دور موتورت تا جایی که نهایت گشتاور رو بهت میده بالابره واسه این ماشین پنج هزار که با توجه به کاربریش که ی هاچ بک رالیه خیلی هم مناسبه
Afg
۱ اسفند ۱۴۰۰مقاله جالبی بود واقعا گاهی با دادن پولهای گزاف نمیتومی خودروی خوبی سوار بشی و لذت ببری مثلا با دادن ۱۴ هزاردلار یک سمند یا پژو ۴۰۵ میخری اما متوجه میشی ۵۰۰ دلار بیشتر پرداخت کردی و این اصلا خوب نیست
JaMsHiD
۲۰ اسفند ۱۴۰۱ببینید ، ایشون از سوبارو ناراضی نبود یا نگفت سوبارو بده
گفت ماشین اصلا تو حالت عادی مثل اعداد و ارقام رو صفحه هیجان انگیز نیست . که خب بچه یک ساله هم میدونه که ماشینو تو بهترین شرایط و بیشترین فشار قرار بدیم بهترین پرفورمنس رو میگیریم
و گفت که انتظار داشتم که چهار برابر پول دادم چهار برابر بیشتر هیجان به من دست بده که تصور من اشتباه بود
پ.ن:من جاش بودم موتور همین ماشینو مینداختم رو اون ایمپرزا قدیمی