تویوتا FJ کــروزر

جی‌فاکتور: نمای بیرونی اف جی کروزر و مخصوصا جلوپنجره آن برای شما یاد آور ترکیبی از حجمهای بدنه هامر، لندکروزر دهه ۹۰ و البته چراغ و جلوپنجره لندکروزرهای دهه ۶۰ که در کشورمان بدلیل حضورشان در۸ سال دفاع مقدس آنرا با نام لندکروزر جبهه‌ای میشناسیم است.

این خودرو علی رقم اینکه بخشهای زیادی از قطعات پلت فرم و بدنه اش از تویوتا 4runner با آن سواری خشک گرفته شده اما برعکس برادر ژاپنی اش، سواری بسیار نرمی داشته و در جاده و مناطق سنگ لاخی اصلا آزرا دهنده نیست، البته ضرباتی که به فرمان منتقل می‌کند زیاد بوده و سبب ایجاد لرزش می گردد که همین مسئله شما را مجاب می کند دائما در طول رانندگی و البته اگر هم درمناطق کوهستانی باشید با دودستتان فرمان را محکم بگیرید، البته سواری آن و کشش موتورش آنقدر به شما اعتماد به نفس می دهد که می‌توانید هرکجا که خواسته رفته و هرکاری بکنید!

اگرچه نحوه حرکات خودرو درحین راندن در برخی مواقع مواج و در دماغه با کمی دایو مواجه می شود و این مسئله سبب می گردد تا چنانچه بیش از از فشار جانبی ۷۰ صدم جی در سر پیچها اگر به آن وارد شود با از دست رفتن تعادل روبرو خواهد شد که البته به نسبت نسل اول این خودرو به مراتب بهتر شده است.

ولی به این مسئله باید دید کم جلو و اطراف بدلیل ضخامت زیاد ستونهای چپ و راست را اضافه نمود. دقیقا فضای داخلی اطاق آن با تمامی آرامشی که دارد بدلیل سقف کوتاه و حجم جعبه ای و استفاده از قطعات عضلانی شکل ضمخت مثل دستگیره لوله شکل درها، فرمان گوشتی، کنسول کاملا مربع مستطیلی شما را یاد هامر H3 می اندازد با این تفاوت که کم بودن دید در اطراف بدلیل ارتفاع و طول کم پنجره های چپ و راست درهر دو ردیف تا حدود زیادی جسارت مانور کردن را در تجربه های اول و دوم رانندگی که با این خودرو خواهید داشت از شما می گیرد و به قولی ملکه ذهن شدن زوایا برایتان نیاز به ممارست فراوان دارد که حتی نداشتن نمایشگر بزرگ در کنسول میانی و تنها کفایت کردن سازنده به نمایش تصویر عقب خودرو دربخش چپ و کوچک آینه وسط ( با توجه به اینکه دید شیشه عقب هم کافی نیست) در هنگام دنده عقب رفتن کار راننده را با دشواری مواجه می کند و در کل این مسئله سبب شده تا پارک کردن آن درفضای های کم با دشواری صورت پذیرد.

این کمبود دید حتی درهنگان تعویض خطوط نیزسبب می شود کمی محتاط عمل کنید ولی خوب آینه های بسیار خوب که بواقع پوشش دهنده محیط بسیار وسیعی هم در اطراف خودرو هستند جور این حجم پوف کرده را می کشد.

همچنین بدلیل موتور V6 اما ۴ لیتری ۲۶۰ اسبی قدرت مانوربالایی دارید و مثل یک قوچ سرحال وقتی آنرا درحال 4L یعنی قفل نیرو در هر ۴چرخ قرار داد براحتی شیب ۴۰ درجه را اف‌جی بالا می رود ولی در تست یک شیب ۵۰ درجه ناکام ماندیم و چرخها شروع به هرزگردی کرد که البته نباید هم از اف‌جی توقع صعود در چنین شرایطی راداشت، زیرا آنوقت هامر H2 و لندکروزر عملا پس از سال‌ها مهندسی فنی که رویشان صورت پذیرفته باید صحنه را ترک کنند!

اما عکس العمل خودرو در دماغه درصعود به سربالایی و البته مسیرهای مستقیم درحین حرکت اولیه جالب بوده و با توجه به وزن حدودی ۱.۹ تن همانند قایقهای موتوری با فشردن پدال گاز دماغه از زمین بلند شده و گشتاور ۳۶۸ نیوتن متری‌اش را به رخ میکشد که در زمانی حدود ۸.۵ ثانیه ( ۷.۳ ثانیه بصورت استاندارد) عقربه روی ۱۰۰ ، در ۲۵.۵ ثانیه روی ۱۶۰ کیلومتر و ثبت ۴۰۰ متر روی ۱۶ ثانیه با سرعت ۱۳۵ کیلومتر حاصل میشود.

البته سیستم تعلیق آن به خوبی که در آفرود عمل می کند در شهر اینگونه نبوده و دست اندازهای کوچک را درخود بروز میدهد. صدای موتور نیز مثل سایر محصولات تویوتا آنچنان به گوش نرسیده و با این حجم تداعی کننده نوای لندکروزر است اما درسرعت بالا صدای باد جایگزین صدای موتور در داخل کابین میشود که میتوان یکی از دلایل آنرا اطاق جعبه‌ای و البته زوایه ۹۰ درجه ستونها و شیشه جلو با اطاق دانست که در سرعت‌های بالا بدلیل کمتر سود گرفتن از خاصیتهای آیرودینامیک در حال مواجهه با باد است.

درداخل اطاق و ردیف جلو هم با وجود صندلیهای نرم و اسپورت که به خوبی بدن را درخود میگیرند تسلط خوبی روی فرمان بشدت نرم آن خواهید داشت که البته رانندگی با چنین خودرویی که همانطور که گفته شده دید جلو و اطراف واقعا بدی داشته و داشبورد آن هم بلند است برای افراد کوتاه قد مثل نشستن داخل کارتن بلند یخچال ۱۲ فوت است!

ردیف عقب نیز برای ۳ سرنشین با قد ماکزییم ۱۸۵ سانتی متر مناسب بوده و جای پا ( زانو) تا صندلی جلو دقیقا مماس است ولی اگر راننده تصمیم بگیرد کمی راحت بنشیند برای سرنشین عقبی بهترین حالت چهار زانو نشستن است!

البته یکی از مسائلی که می تواند جزو نکات منفی باشد این بوده که باز کردن درب عقب و وارد شدن سرنشین عقبی به داخل اطاق متضمن باز کردن درب جلو و البته باز کردن کمربند ایمنی بود و با هر بار سوار و پیاده شده سرنشیننان عقبی در هر دو طرف باید این کار انجام شود.

فضای بار عقب هم آنچنان بزرگ و مخصوص یک سفر جانانه نیست، پس یعنی تعریفی که ازاین خودرو می توان داشت این بوده که شما تنها با حدود ۲۵ هزار دلار می‌توانید تجربه یک آفرود سواری بی نظیر را داشته باشد و در بعد اقتصادی یعنی با کمترین بودجه بیشترین استفاده را بکنید اما درکل حس سواری آن کاملا متفاوت و یک تجربه جدید بوده همه چیز این خودرو ازطراحی و فضا و سواری و…متفاوت، غیرمعمول و البته جذاب است که دقیقا وجه تمایزآن با لندکروزر با توجه به نزدیک بودن رنج قیمتی می توان لندکروزر را جادارتر، نرم‌تر، مناسب یک خانواده و البته قابل استفاده در شهر و کوهستان با آپشنهای و امکانات بیشتری دانست که خوب اف‌جی برخلاف این موارد عمل کرده و یک اس یو وی مناسب آفرود برای سپری کردن یک روز پرهیجان و جذاب با گروهی از دوستان درخارج از شهر بوده که گفته می‌شود احتمال آنکه تویوتا تا سال ۲۰۱۳ به تولید آن خاتمه دهد وجود دارد ولی اف‌جی کروزر نشانگر آن بوده که تویوتا براحتی میتواند با جرات و اعتماد به نفس تمام وارد پروسه تولید یک خودروی تازه شود که می تواند در آفرود باز هم بدرخشد.

………………………………………………………………………………………….

# متن فوق چکیده‌ای است از مقاله «قوچ ژاپنی» ؛ به نویسندگی «مسیح فرزانه» ؛ چاپ شده در سیصد و چهل و هفتمین شماره مجله ماشین. متن کامل این مقاله را می‌توانید از اینجا مشاهده نمایید.

# این مقاله قطعا ایرادات و نقاط ضعف‌هایی نیز با خود دارد؛ لذا « گروه پدال » صمیمانه منتظر شنیدن نظرات خوانندگان محترم خواهد بود.