جدال مزدا MX-۵، تویوتا جی‌تی ۸۶ و آئودی TT

پس از ربع قرن حضور در بازار و اکنون که نسل چهارم آن را در اختیار داریم، مزدا MX-۵ نقش‌های بسیاری داشته است، از یک خودروی اسپرت مناسب برای رانندگی روزانه تا خودرویی مناسب برای کسانی که خیلی اهل رانندگی هیجانی نیستند، از خودرویی برای افراد میان‌سال تا مدلی برای جوانان عشق دریفت که بودجه زیادی برای خرید خودرو ندارند. اکنون نسل جدید این خودرو آمده است و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

ولی اگر مزدا شک و شبهه‌ای در مورد این‌که با مدل Mk۴ به چه چیزی می‌خواهد دست یابد داشت، نسل جدید چیزی از آن نشان نمی‌دهد. شاید در واکنش به اتهام‌هایی در مورد نسل سوم این خودرو که بدون شک قهرمان فلسفه Skyactiv فعلی آن‌ها می‌باشد و یک رویکردی جامع به بهینه‌سازی مصرف سوخت دارد، MX-۵ جدید به‌گونه‌ای طراحی شده است تا پاسخی باشد به انتقادها از نسل سوم، خودرویی که تشنه قدرت است و می‌خواهد خودی نشان دهد. نکته خاصی در مورد طراحی خارجی وجود ندارد، اورهنگ‌های خودرو به‌طور غیرقابل‌باوری کوتاه هستند و سؤالی که مطرح می‌شود این است که چگونه این خودرو توانسته قوانین سخت‌گیرانه تصادفات را پشت سر بگذارد. زبان طراحی بسیار اندکی نیز در این خودرو به‌کار رفته است، بیشتر شبیه به یک هوندا S۲۰۰۰ به‌روزرسانی شده که DNA مشترک با ب‌ام‌و دارد می‌باشد یا هرکدام از نسل‌های قبلی MX-۵! درهرحال، این خودرو واقعاً زیباست و مهم‌تر از همه نشان از بازگشت مزدا به اصول اولیه خود دارد: وزن کم و زرق‌وبرق اندک، در راستای رسیدن به یک تجربه رانندگی ناب!

ظاهر خودرو در این مورد اصلاً فریبنده نیست. همان طراحی کلاسیک موتور جلو، دیفرانسیل عقب و روباز ادامه پیدا کرده، ولی طراحی به‌گونه‌ای بوده است که از نظر طول این خودرو از مدل اولیه کوتاه‌تر و پهن‌تر می‌باشد و با امکانات ایمنی مدرن تجهیز شده است، وزن خودرو هنوز هم بسیار کم می‌باشد. مدل مجهز به موتور ۲.۰ لیتری بزرگ‌تر با احتساب راننده وزنی معادل ۱۰۷۵ کیلوگرم دارد. این واقعاً شگفت‌انگیز است، مخصوصاً وقتی بدانید از مواد اولیه کاملاً مرسوم در ساخت آن استفاده شده است. عملکرد دینامیکی خودرو بسیار بهبود یافته و میزان مصرف سوخت آن نیز بدون توجه به اضافه شدن توربو شارژرها بهینه‌تر شده است. به سقف پارچه‌ای خودرو نیز باید اشاره کنیم که فقط و فقط در عرض ۳ ثانیه می‌توانید آن را باز و بسته کنید، چنین چیزی را در خودرویی دیگر نخواهید یافت. مخصوصاً از نظر قیمت، که فقط ۵ پوند از مدل قبلی گران‌تر می‌باشد و حداکثر قیمت بهترین مدل آن ۲۳۹۹۵ پوند تعیین شده است. این مدل خاکستری مجهز به موتور ۲.۰ لیتری SE-L چند؟ ۲۱۲۳۵ پوند. بسیار ارزان! مفت!

این موضوع فوق‌العاده است، ولی درواقع ما را با یک مشکل کوچک روبرو می‌کند: MX-۵ در حال حاضر هیچ رقیب مستقیمی ندارد. مینی مدل رودستر خود را دیگر تولید نمی‌کند، و ما نمی‌توانیم تصور کنیم که خریداران MX-۵ زیادی یک کاترهام Seven را به این خودرو ترجیح دهند. پس چگونه باید برای این خودروی زیبا و دوست‌داشتنی رقیب پیدا کنیم؟ مجبورش کنید تا هم‌زمان در هر دو جبهه بجنگد.

و این‌گونه رقبای MX-۵ را پیدا خواهید کرد…
زمانی که بحث یک خودرو ارزان‌قیمت دیفرانسیل عقب مطرح می‌شود، تویوتا GT۸۶ اولین گزینه‌ای است که به ذهن خطور می‌کند. (و همچنین سوبارو BRZ) تویوتا GT۸۶ یک کوپه ۴ سرنشینه است و با ترکیب دو سرنشینه و روباز MX-۵ هم‌خوانی ندارد، ولی هر دو خودرو شخصیتی مشابه هم دارند و سواری نسبتاً مشابهی را ارائه می‌نمایند. این در حالی است که تویوتا GT۸۶ نسخه Aero کمی قوی‌تر بوده و با بادی کیت ویژه و باله عقب، رینگ‌ها بزرگ و تایرهای چسبناک‌تر عرضه می‌شود و قیمت پایه‌ای ۲۷۵۰۰ پوندی دارد، ولی بازهم روح دو خودرو یکسان می‌باشند. مدل پایه GT۸۶ پریمو ۱۲۳۸ کیلوگرمی را به قیمت ۲۲۴۹۵ پوند می‌توانید خریداری نمایید. قطعاً دوست دارید بدانید که کدام یک از آن‌ها سواری بهتری داشته و کدام یک محبوب‌تر می‌باشند.

از سویی دیگر، آئودی TT رودستر تنها مدل روباز در بخش ارزان‌قیمت بازار محسوب می‌شود. مشکل اینجاست که، ایده آئودی از ارزان‌تر بودن با ایده سایر خودروسازها تفاوت دارد، از این روست که TT بسیار گران قیمت درآمده است. در مجموعه موتورهای عرضه شده برای این خودرو، موتور با حجم کم وجود ندارد و این موتور ۲۲۹ اسب بخاری ۲.۰ لیتری توربو ضعیف‌ترین آپشن در حال حاضر است، آئودی TT رودستر با این موتور و تریم S-Line قیمتی فوق‌العاده بالا، معادل ۳۳۸۲۰ پوند دارد. جالب اینجاست که این قیمت مدل دیفرانسیل جلو آن است، نه مدل مجهز به سیستم Quattro آئودی! قیمت بالا و دیفرانسیل جلو بودن خیلی نشان از وجود رقیب برای MX-۵ نیست، درست است؟ متفاوت فکر کنید. همه MX-۵ را به خاطر سواری خوب آن خریداری نمی‌کنند، ظاهر خودرو برای خیلی از افراد یکی از معیارهای مهم برای خرید محسوب می‌گردد. علاوه بر این، به لطف برنامه‌های فروش خوب آئودی، خرید اقساطی TT در مقایسه با تویوتا GT۸۶ میزان اندکی گران‌تر درمی‌آید.

آئودی TT قطعاً بالغ‌ترین مدل این گروه محسوب می‌شود. طراحی خارجی خودرو سرسنگین‌تر می‌باشد و داخل کابین نیز به‌قدری از مواد اولیه باکیفیت استفاده شده که لوکس بودن آن را از فرسخ‌ها می‌توان فهمید. این خودرو همچنین تنها مدلی است که مجهز به صفحه کیلومتر دیجیتال می‌باشد. بااین‌حال، در مقایسه با MX-۵، این خودرو ابعاد یک تانک جنگی را دارد و با داشتن وزنی معادل ۱۳۹۵ کیلوگرم، در این بخش رتبه سوم را به خود اختصاص می‌دهد. اگر بخواهیم مقایسه‌ای بین این دو خودرو انجام دهیم، این‌گونه می‌توان تشبیه کرد: مزدا خودروی یک منشی آرایشگاه می‌باشد، درحالی‌که آئودی به مدیر آرایشگاه تعلق دارد. خوب پس تویوتا GT۸۶ قصه ما مال چه کسی است؟ آرایشگر جوان با آن خال‌کوبی‌های دیدنی‌اش؟ احتمالاً!

خودروهای اسپرت خوش قیمت در جاده

خوب تا این جای کار بحث‌های کلی را در مورد این سه خودرو انجام داده‌ایم و اکنون می‌توانیم با خیال راحت آن‌ها را وارد جاده‌های یورک شایر کنیم. این جاده‌ای است که با پستی‌وبلندی‌های خود به‌خوبی قدرت آن‌ها را تست خواهد کرد و در برخی مسیرهای پر از دست‌انداز و پیچ‌های تند می‌توانیم مقایسه‌ای بین سیستم تعلیق و فرمان آن‌ها نیز انجام دهیم. حال بیایید برویم سراغ مقایسه این سه خودرو در جاده! مزدا MX-۵ قدیمی در طول ۲۶ سال چه تغییراتی داشته است؟

خوب، جیمز که در این بررسی من را همراهی می‌کند اعتقاد دارد مزدا احتمالاً بهترین خودروی جدیدی است که امسال رانده است، او می‌گوید مواردی مانند قابل دسترس بودن شاسی، گیربکس قوی، آرامش موجود در کابین و ترکیب وزن کم و موتور ۲.۰ لیتری قوی که MX-۵ را به خودرویی سریع تبدیل کرده ازجمله دلایل وی برای این ادعا می‌باشند. هرچند، وی نیز ترجیح می‌دهد که سیستم تعلیق سفت‌تر بیلشتاین را در قدرتمندترین مدل اسپرت این مجموعه داشته باشد، بااین‌حال، سیستم تعلیق فعلی هم تأثیر خیلی بدی روی کیفیت سواری خودرو نگذاشته است. من خیلی زود توجیه نمی‌شوم و باید خیلی دقیق بخش بخش خودرو را تست و آزمایش کنم.

به‌محض این‌که وارد این خودرو می‌شوید متوجه خواهید شد که مزدا می‌توانست روی کابین این خودرو بیشتر کار کند. کابین مزدا MX-۵ بسیار کامپکت می‌باشد. به‌قدری که اگر قد شما بالای ۱۸۰ سانتی‌متر باشد، حس خیلی بدی پشت فرمان آن خواهید داشت، مخصوصاً اگر سقف خودرو بسته باشد. خوشبختانه، مکانیسم باز و بسته شدن سقف بسیار ساده بوده و در مدت‌زمانی اندک انجام می‌شود، بنابراین وقتی سقف خودرو باز باشد و باران باریدن بگیرد، نگران نباشید، خیلی خیس نخواهید شد. قد من دقیقاً ۱۸۰ سانتی‌متر است، و با توجه به موقعیت بلند صندلی که به نظر می‌رسد شما را به سمت جلو هل می‌دهد، سر پیچ‌ها احساس می‌کنم که به سوی شیشه جلوی خودرو خم می‌شوم. تصور کنید پشت فرمان یک ابرخودروی مسابقه‌ای نشسته‌اید و احتمالاً این موضوع به جذابیت موضوع اضافه خواهد کرد.

با فضای فشرده کابین خودرو، فضای اضافی خیلی کم پیدا می‌شود، هیچ فضایی در داشبورد برای نگهداری اشیا وجود ندارد، فقط یک محل کوچک بین دو صندلی، ولی صندوق عقب ۱۳۰ لیتری خودرو قطعاً می‌تواند از پس دو چمدان کوچک برای یک مسافرت کوتاه بر بیاید. بااین‌حال بازهم مزدا فضا برای یک موقعیت رانندگی خوب پیدا کرده است، و درحالی‌که سیستم اطلاعات و سرگرمی آن شبیه به یک نسخه بچه‌گانه از iDrive می‌باشد، سادگی آن با فضای کلی MX-۵ کاملاً هماهنگی دارد.

هندلینگ زیر میکروسکوپ

اوه، سر پیچ‌ها! دو نکته وجود دارد. اول، این MX-۵ تستی ما با ۱۶۰ اسب بخار نیرو ممکن است کمترین میزان نیرو را داشته باشد، ولی کندترین خودرو نیست، قدرت بالای موتور در پاسخ به فشردن پدال گاز، گیربکس قوی و وزن کم خودرو به معنی صفر تا صد ۷.۳ ثانیه‌ای در مقابل ۷.۷ ثانیه تویوتا GT۸۶ می‌باشد. دوم، وقتی بحث پیچ‌ها می‌رسد بهتر است آماده باشید، زیرا اینجاست که MX-۵ واقعاً خودی نشان می‌دهد.

فرمان خودرو سبک (برخی ممکن است فکر کنند خیلی سبک) و در عین حال دقیق است، مخصوصاً برای یک سیستم فرمان الکتریکی، و در کنار میزان خوب بادی رول، سر پیچ خودرو عملکردی فوق‌العاده دارد. این خیلی خوب است. چیزی که ممکن است شما را متعجب کند، این است که قسمت عقب خودرو بسیار سرزنده می‌باشد. حتی سیستم معروف تویوتا نیز در مقابل آن حرفی برای گفتن ندارد، به‌گونه‌ای مزدا به‌صورت آنی عکس‌العمل نشان می‌دهد و می‌خواهد بچرخد و شما را تشویق می‌کند که پای خود را بیشتر روی پدال سمت راست خودرو فشار دهید. با وجود یک دیفرانسیل لغزش محدود روی مدل‌های مجهز به موتور ۲.۰ لیتری و یک سیستم کنترل پایداری که آزادی عمل بیشتری را سر پیچ‌ها به راننده می‌دهد، این امر به عملکرد فوق‌العاده خودرو در پیچ‌ها و هنگام دور زدن کمک شایانی می‌کند. فوق‌العاده است!

تنها نگرانی من این است که وقتی شرایط جاده بدتر می‌شود، ممکن است کمی روی سیستم فرمان و هندلینگ خودرو تأثیر بد بگذارد. من متوجه شدم که هنگام رانندگی با GT۸۶ در مسیرهای سخت راحت‌تر هستم. برای دو خودرویی که روی کاغذ بسیار شبیه به هم می‌باشند، این میزان تفاوت در عملکرد بسیار شگفت‌انگیز است.

در مورد موتور ۲۰۰ اسب بخاری باکسر تویوتا به حد کافی بحث شده است. هنگامی‌که خودرو سرد است، کار کردن با گیربکس آن کمی دقت بالا می‌خواهد، موضوعی که به‌هیچ‌وجه در مزدا مشاهده نمی‌شود. ولی سقف دار بودن GT۸۶ سختی پیچشی بی‌نظیری به آن می‌دهد که مزدا فقط در خواب می‌تواند آن را ببیند، و آن صدای با فرکانس بالای موتور باکسر خودرو یک حس و حال مسابقه‌ای‌تر به این خودرو می‌دهد که در کنار فرمان سنگین‌تر، سواری سفت‌تر و رفتار و عملکرد جدی‌تر تویوتا، این حس و حال بیش از پیش تقویت می‌گردد. بله، GT۸۶ شخصیتی کاملاً جدید دارد؛ شاید دلیل آن بزرگ‌تر بودن بدنه، تایرهای چسبناک‌تر و یا آئرودینامیک بهتر آن باشد، ولی پشت فرمان GT۸۶ در داخل پیست حس و حال سوار شدن به یک اسباب‌بازی به راننده دست نخواهد داد!

رانندگی با کدام یک باحال‌تر است؟

در بیرون از شهر، درحالی‌که بارش باران سطح جاده را تغییر داده و غیرقابل‌پیش‌بینی می‌کند، فاصله بین دو محور طولانی‌تر، کمک‌فنرهای قوی‌تر و بله، عملکرد کم هیجان تر قسمت عقب همه و همه پایداری تویوتا GT۸۶ را در پیچ‌ها بیشتر می‌کنند. مهم‌تر از آن، حس و حال درگیر بودن راننده است که در تویوتا به‌مراتب قوی‌تر است. در مورد موتور، زمان نسبتاً زیادی می‌برد تا به چگونگی سرحال نگاه داشتن موتور هنگام رانندگی عادت کرد. حتی گیربکس قوی و محدودیت دور موتور بالای آن نیز کمکی به این امر نمی‌کند. اگر سرحال نباشید این موضوع می‌تواند برایتان خسته‌کننده باشد. با وجود فیبر کربن قلابی و یک سیستم اطلاعات سرگرمی که می‌توانست بسیار بهتر باشد، کابین خودرو بسیار ژاپنی به نظر می‌رسد، ولی به نظر من با توجه به موقعیت رانندگی خوب، می‌توان این اشکال را نادیده گرفت. ترمزها عملکرد خوبی در این خودرو ندارند، موضوعی که برای چنین مدلی در این سطح نقطه‌ضعفی بزرگ‌تر محسوب می‌شود.

حال نوبتی هم که باشد نوبت بررسی آئودی TT رسیده است. در کابین این خودرو ارتفاع صندلی‌ها خیلی بالاست (مخصوصاً سرنشین، به‌طوری‌که برای دیدن صفحه‌نمایش و کار با سیستم نویگیشن خودرو باید کاملاً به صندلی خود تکیه دهند)، در صورتی که سقف خودرو بالا باشد، به دلیل کیفیت بالای مواد اولیه و طراحی خوب کابین، احساس نشستن داخل یک کوپه به آدم دست می‌دهد. تقریباً ۱۰ ثانیه زمان نیاز است تا سقف این خودرو به‌صورت الکتریکی باز و بسته شود. به‌طورکلی، کابین این خودرو حس و حال یک خودروی گران قیمت و لوکس را دارد. هر کسی که دکمه ولوم را در دورترین قسمت نسبت به راننده و در کناره دسته‌دنده قرار داده است شایسته یک سیلی خوردن است، به غیر از این، تمامی کنترل‌ها را می‌توانید روی فرمان خودرو پیدا کنید. در مسیرمان به یورک شایر، TT در زیر باران شدید جاده A۱ بدون مشکل به مسیر خود ادامه می‌دهد، سپس عملکرد آن در طول مسیر که پیچ جاده‌ها بیشتر می‌شود خودرو بسیار بی‌علاقه به نظر می‌رسد. مغرور اولین واژه‌ای است که اینجا به ذهن من می‌آید. سرد و غیر صمیمی واژه‌ای دیگر برای توصیف این عملکرد خودرو در جاده‌ای پر پیچ‌وخم می‌باشد.

از این رو، ما خیلی دلمان نمی‌خواهد که به این خودرو به‌عنوان یک مدل اسپرت فکر کنیم. قدرت توربو این خودرو را با صفر تا صد ۶.۱ ثانیه‌ای سریع‌ترین مدل این گروه کرده است، ولی TT یارای رقابت با پاسخ‌گویی لحظه‌ای دو مدل تنفس طبیعی را ندارد، موضوعی که بدون شک با گیربکس دیوانه خودرو وضعیت بهتری پیدا نخواهد کرد. آئودی با دنده ۲ تا ۱۱۲ کیلومتر بر ساعت نیز می‌تواند سرعت بگیرد، که با توجه به آن در جاده پر پیچ‌وخم Buttertub به بیش‌تر از این دنده نیازی نمی‌باشد. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، در مزدا MX-۵ با سرعت ۸۰ کیلومتر بر ساعت باید به فکر دنده ۳ باشید. موتور TT به طرز شگفت‌انگیزی انعطاف‌پذیر می‌باشد، ولی به‌طورکلی، در مقایسه با موتورهای دو مدل دیگر، کمی کم‌جان و کند به نظر می‌آید.

ولی قرار دادن همه سیستم‌ها در حالت دینامیک تغییری واقعی را ایجاد می‌نماید، و هرچه بیشتر که TT را می‌رانید، هیجان آن بیشتر می‌شود. این خودرو به سیستم تعلیق ویژه S-line مجهز می‌باشد و خبری از کمک‌فنرهای پر زرق‌وبرق متغیر وجود دارد، علیرغم داشتن رینگ‌های ۱۹ اینچی، خودرو در دست‌اندازهای زیاد Dales عملکردی خوب از خود نشان می‌دهد. چسبندگی خودرو بسیار بالاست، اصلاً چه کسی به کواترو نیاز دارد؟، و زمانی که سیستم کنترل پایداری وارد عمل می‌شود صدای اگزوز زیبایی شنیده می‌شود که ما را به یاد سیستم ضد تأخیر می‌اندازد. هر چه سریع‌تر با این خودرو رانندگی می‌کنید، بیشتر به نظر می‌رسد که TT شخصیت اصلی خود را رو می‌کند. به‌عنوان خودرویی که همه چیز را در خود دارد، آئودی TT جذابیت بالایی برای خریداران می‌تواند داشته باشد.

نتیجه‌گیری

خوب، فاصله بسیار نزدیک است، بسیار نزدیک‌تر از آن چه که در ابتدا به نظر می‌رسید. آئودی سرعت و تکنولوژی لازم برای ارائه تجربه‌ای فوق‌العاده و بالاتر از دیگران دارد، همین موضوع آن را به مدلی جذاب تبدیل می‌کند. ولی به‌طورکلی، این خودرو خیلی باحال نیست و رانندگی با آن سرگرم‌کننده نمی‌باشد، با توجه به تفاوت قیمت بالا بین این خودرو و مزدا، شاید خرید MX-۵ عاقلانه‌تر به نظر برسد. رتبه سوم را بدهیم به این آلمانی دوست‌داشتنی! تویوتا GT۸۶ در سطحی اساسی MX-۵ را به چالش می‌کشد. پشت فرمان این خودرو راننده حس و حال فوق‌العاده دارد، تویوتا خودرویی است که ما می‌توانیم آن را برانیم و برانیم و برانیم؛ موضوع مهم اینجاست که آیا این کابین و موتور خوب خواهد توانست در برابر رانندگی‌های سخت روزانه دوام بیاورد؟ چنین شک و تردیدهایی در مورد مزدا وجود ندارد. خودرو از شما می‌خواهد آن را به چالش بکشید، و با گیربکس استثنایی و پاسخ‌گویی پرشور، MX-۵ تمام آن چه که یک خودروی اسپرت روزانه باید داشته باشد را دارد، کابین با کیفیت و سقفی که سریع باز و بسته می‌شود را نیز از یاد نبرید. اکنون انتخاب بین موتور ۲.۰ لیتری سریع‌تر و موتور ۱.۵ لیتری کاریزماتیک‌تر به عهده خودتان است!

رتبه اول: مزدا MX-۵: سفر بازگشت مزدا به اصول اولیه خود یک خودروی فوق‌العاده را رقم زده است. نه تنها MX-۵ به اندازه Mk۱ سبک و ارزان‌قیمت می‌باشد، بلکه به‌خوبی ساخته شده و رانندگی با آن لذت‌بخش است.

رتبه دوم: تویوتا GT۸۶: خشن، انعطاف‌پذیر و فوق‌العاده برای رانندگی وقتی که سرحال باشید. وقتی که حال و حوصله خوبی ندارید، کابین و موتور آن روی اعصاب شما خواهد رفت.

رتبه سوم: آئودی TT: به حدی با کیفیت است که از نظر حس و حال اعلا و لوکس بودن شما را راضی خواهد کرد، به‌طورکلی خودرویی خوب و رانندگی با آن سرگرم‌کننده است. قطعاً قیمت بالا یکی از بزرگ‌ترین ایرادهای آن می‌تواند باشد.

تکنولوژی‌های کلیدی

مزدا MX-۵: تکنولوژی کاهش وزن Skyactiv
چگونه مزدا موفق شده است مدل جدید MX-۵ را این قدر سبک بسازد؟ ۱۰۷۵ کیلوگرم برای یک خودروی اسپرت با موتور ۲.۰ لیتری که در تست تصادف نیز عملکرد خوبی دارد موفقیتی بسیار عظیم محسوب می‌شود. پاسخ تکنولوژی Gram-Strategy مزدا است، پروسه‌ای که وزن هر قطعه خودرو را کم‌تر می‌کند. برای مثال می‌توان به سقف خودرو اشاره کرد که در مقایسه با سقف مدل قبل ۳ کیلوگرم سبک‌تر شده و جناغ‌های سیستم تعلیق که مانند خلال‌دندان می‌باشند. تمام این‌ها زیر چتر Skyactiv قرار می‌گیرند، که کاهش وزن‌ها را با موتور و کل خودرو ترکیب می‌کند و به آن کمک می‌نماید تا قادر شود چرخه‌ای از تمامی بهینه‌سازی‌های کلی را تشکیل دهد. بدون توربوها!

آئودی TTS: طراحی کابین هوشمند
آخرین نسل TT در ترکیب مواد اولیه یک استاد به تمام معناست و از ترکیب آلومینیوم و فولاد به‌منظور کاهش وزن و کنترل میزان لرزش کابین به‌خوبی استفاده کرده است. ولی مهم‌تر از همه، کابین مجهز به آخرین تکنولوژی‌های روز می‌باشد که نظر همه را به خود جلب می‌کند. از صفحه‌های نمایشی که داخل دریچه‌های هوا قرار گرفته تا صفحه کیلومتر دیجیتال آن، همه و همه ۱۰ هزار پوند قیمت اضافه آن را توجیه می‌کنند. شاید تنها ایراد کابین آن را بتوان موقعیت بد سرنشین خودرو دانست که به دلیل عدم وجود صفحه‌نمایش مرکزی که قطعاً باعث سر رفتن حوصله سرنشین نیز خواهد شد! تویوتا GT۸۶: تایرهای فوق‌العاده
یکی از نکات شگفت‌انگیز در مورد GT۸۶ این است که مدل پایه این خودرو نیز مجهز به همان تایری است که در مدل پریوس هم به‌کاررفته است (میشلن Primacy)، تایرهایی که چسبندگی فوق‌العاده‌ای را برای خودرو به ارمغان می‌آورند. این، همراه با مرکز ثقل پایین و شاسی قوی، ترکیبی فوق‌العاده برای یک خودروی دیفرانسیل عقب را ارائه می‌دهد. منبع: carmagazine