لانچ کنترل اگرچه جزو تجهیزات بدیهی خودروهای اسپرت به شمار میرود اما در سالهای اولیه تولید، تأثیر زیادی روی درک ما از پرفورمنس وسایل نقلیه گذاشته است.
قدرت بدون کنترل هیچ است. زمانی که بحث خودروها و چگونگی انتقال اسب بخار تولیدی به جاده به میان آید، همین اصل مهم صادق خواهد بود. فرقی نمیکند که خودروی شما ۳۰۰، ۵۰۰ یا ۱۰۰۰ اسب بخاری باشد چراکه ظرفیت شتاب گیری آنها نهایتاً توسط انتقال مؤثر گشتاور به لاستیکها و سطح جاده تخمین زده خواهد شد. به همین خاطر است که لاستیکی با کشش پایینتر میتواند روی عملکرد سایر بخشها همچون فرمان، ترمز و پیشرانه تأثیر منفی بگذارد؛ بنابراین حتی اگر هرزگردی چرخها و تولید دود زیاد جذاب به نظر برسد هم این موضوع به معنی از دست رفتن کشش و افت شتاب گیری خودرو خواهد بود. چنین چیزی در ظاهر هیجان زیادی دارد اما در نهایت به معنی تلف شدن قدرت تولیدی است.
در طول این سالها روشهای مختلفی برای کنترل کشش تولیدی خودروها به کار گرفته شده است. مدتها قبل از مدیریت الکترونیکی پیشرانه و ترمز خودرو، کادیلاک از دیفرانسیل لغزش محدود در سری ۶۱ سال ۱۹۴۸ استفاده کرده بود. البته در سال ۱۹۷۱ بود که بیوک ریویرا با سیستمی به نام مکس ترک معرفی شد. این سیستم بهصورت موقتی انتقال قدرت پیشرانه را قطع میکرد تا هرزگردی چرخها کنترل شود. ۹ سال بعد از آن آئودی کواترو به عنوان اولین خودروی تولیدی مجهز به سیستم چهار چرخ محرک دائمی تولید شد. باید اذعان کرد این سیستم باعث نمیشد خودروها به یک سوپر اسپرت پرشتاب تبدیل شوند اما با گذشت زمان و رقابت شدید بین بازوهای پرفورمنس برندهای آلمانی، مزیت کاهش احتمال هرزگردی چرخها کاملاً به چشم آمد.
با این مقدمه به سراغ بررسی لانچ کنترل و طرز کارکرد آن میرویم. با اینکه تکنولوژی لاستیک خودرو هر سال بهبود مییابد اما از طرفی خودروسازان درگیر جنگ گسترده اسب بخار بودهاند و این موضوع به ویژه پس از فراگیری توربوشارژر و سوپرشارژر بیشتر خودش را نشان داده است. نکته دیگر هم به خودروهای برقی و قدرت چهار رقمی آنها مربوط میشود که لاستیکها را به شدت تحت فشار قرار داده است. همه این موارد نیاز به استفاده از لانچ کنترل را شدت بخشیدهاند. این سیستم از سنسورهای سرعت ترمز ضد قفل برای اندازهگیری سرعت نسبی چرخ و جاده استفاده میکند. اطلاعات به دست آمده از سنسورها به ECU ارسال میشود و اگر هرزگردی چرخ تشخیص داده شود قدرت پیشرانه بهصورت موقتی قطع میشود تا لغزش چرخ کاهش یابد و کشش موردنیاز را بیابد. لانچ کنترلهای مدرن به حدی تکامل یافتهاند که به بخشی از سیستمهای یکپارچه گشتاور، گیربکس، پایداری و گاهی اوقات کنترل دامپرها بدل شدهاند تا شتاب گیری بهینه و سریعتر را میسر سازند. باید دانست لانچ کنترل در این زمینه بسیار بهتر از انسان عمل میکند. با حذف فرایند زمانبر و دشوار کنترل پدال کلاچ و گیربکس دستی، لانچ کنترل خودرو باعث میشود حتی یک راننده سطح متوسط نیز به یک راننده درگ حرفهای تبدیل شود و هر بار بهتر از قبل روی هرزگردی چرخهای خودرو کنترل داشته باشد.
مایه شرمساری است که سادگی فشردن یک دکمه و شتاب گیری بسیار سریع خودروها تا قبل از لانچ کنترل نادیده گرفته شده بود. برای مثال میتوانیم به نیسان GT-R اشاره کنیم که مدتی عنوان سریعترین خودروی کلاس را از آن خود کرده بود و در عرض ۲.۷ ثانیه از سکون به سرعت ۹۶ کیلومتر در ساعت میرسید. چگونه یک خودروی ۱۷۲۵ کیلوگرمی میتوانست چنین کاری را انجام دهد؟ البته استفاده از لانچ کنترل نیازمند ایجاد تغییرات در برخی بخشهای پیشرانه و گیربکس بود و زمانی که این کار صورت گرفت گودزیلا توانست بدرخشد. هرچند برای استفاده از لانچ کنترل باید مراحلی را طی کرد؛ مثلاً باید توربوها به حد کافی بوست داشته باشند تا حداکثر گشتاور را ارائه کنند. بدون رسیدن توربوها به آستانه عملکرد مطلوب، خودرو بهترین زمان شتاب گیری را نخواهد داشت.
علاوه بر این، سنسورهای سیستم تعلیق دامپ ترونیک بیلشتین به همراه سیستم چهار چرخ محرک خودرو اطلاعات متنوعی از سرعت خودرو، شتاب جانبی، سرعت پیشرانه و گشتاور را جمعآوری میکنند تا لانچ کنترل آماده شود. به خاطر داشته باشید که در زمان شتاب گیری و کاهش چسبندگی چرخهای جلو، وزن از جلو به عقب انتقال پیدا میکند. در زمان لانچ، سیستم کنترل دینامیک GT-R باعث میشود گشتاور پیشرانه به تمامی لاستیکهای دانلوپ SP اسپرت مکس GT600 انتقال یابد. نسبتهای دنده کوتاه نیسان نیز به بهبود شتاب گیری کمک میکنند. دنده اول نسبت ۴.۴۶ به ۱ دارد درحالیکه نسبت دنده یک کوروت استینگری ۲۰۱۴ حدود ۲.۹۱ به ۱ است. هرچقدر این عدد بیشتر باشد دنده کوتاهتر است. دندههای دوم و سوم گودزیلا نیز هماهنگی خوبی با دنده ۱ دارند و بسیار سریع تعویض میشوند تا به این ترتیب GT-R همچنان به شتاب گیری دیوانهوار خود ادامه دهد.
اما معایب این سیستم چیست؟ با توجه به فشار اجتنابناپذیری که به مجموعه کلاچ، قوای محرکه، سیستم تعلیق، ترمز و لاستیکها وارد میشود، لانچ کنترل میتواند هزینه تعمیرات زیادی را به مالک تحمیل کند. جالب اینکه اندکی پس از عرضه GT-R، نیسان ادعای گارانتی افرادی که به دلیل استفاده زیاد از لانچ کنترل باعث آسیب دیدن گیربکس شده بودند را رد کرد. واقعیت این است که استفاده منظم از لانچ کنترل اصلاً توصیه نمیشود مگر اینکه فقط به دنبال شرکت در مسابقات درگ باشید. البته در چنین خودروهایی هم حالت مخصوص سواری به نام درگ وجود دارد که بهتر از لانچ کنترل عمل میکند. با این تفاسیر، آیا امکان شکست دادن لانچ کنترل وجود دارد؟ بله! در سال ۲۰۲۲ اسکات منسل راننده حرفهای مسابقات توانست ۰.۱۶ ثانیه سریعتر از فراری ۴۸۸ پیستا مجهز به لانچ کنترل باشد. در برههای از زمان اسب میتوانست از اولین خودروی دنیا سریعتر حرکت کند و امروز هم این موضوع درباره عملکرد سریعتر برخی انسانها در برابر لانچ کنترل صدق میکند اما توسعه مداوم این سیستم باعث شده تکنولوژی موردبحث تکامل یابد و پیشرفتهتر باشد.
Taha Ayoobi
۲۹ بهمن ۱۴۰۳خیلی عالی بود👌
ولی به نظرم ناقص بود، اصلا نگفت چجوری کار میکنه.
Ahmad
۲۹ بهمن ۱۴۰۳چه قد جذاب و مرموز بوده این جی تی ار چه قد تکنولوژی داشته خدا کنه ار۳۶ بیاد زودتر و کل همه رو دوباره بخابونه
amirboss
۲۹ بهمن ۱۴۰۳به زبان ساده و فنی لانچ یه جورایی به معنی شروع سریع هست و تمرکز اصلی این سیستم افزایش سرعت و رفتار داینامیکی خودرو از حالت صفر هست.
این سیستم به طور هوشمند و دقیق کنترل شتاب و توزیع نیرو را تنظیم می کند تا خودرو به صورت بهینه و با حداکثر عملکرد شروع به حرکت کند.
البته لانچ کنترل فقط به درد پیست و مسابقه میخوره و هرجایی به کار نمیاد و حتی در برخی نقاط شهری استفاده از لانچ کنترل ممنوع هست.
BMW is GOD
۲۹ بهمن ۱۴۰۳لانچ کنترل خیلی تو شتابگیری تاثیر داره
یه جا تو یوتیوب دیده بودم که یه ماشینه که برا درگ و مسابقه تقویت شده بود رو لانچ کنترلش رو خاموش کردن و شتاب صفر تا صد ۴/۶ ثانیهای رو ثبت کرد و بعد همون ماشین رو لانچ کنترلش رو فعال کردن و شتاب صفر تا صد ۲/۷ ثانیه رو ثبت کرد
مهران
۲۹ بهمن ۱۴۰۳بهترین کنترل لانچی که دیدم برای پورشه و بی ام و و جی تی آر بوده.
آئودی هم عالیه
الف.ی
۳۰ بهمن ۱۴۰۳بسیار عالی
مخصوصا آخرش که گفت یه انسان سریعتر از لانچ کنترل عمل کرده👏👏
فرشید
۳۰ بهمن ۱۴۰۳هیچ وقت متوجه نشدم دو دهم ثانیه یا اصلن دو ثانیه شتاب سریع تر به چه درد میخوره. حالا چی میشه به جای شش ثانیه مثلن هفت ثانیه طول بکشه برسم به صد کیلومتر. این همه هزینه و پیچیدگی برای همچین هدفی اونم برای ماشینی که به جای پیست و ریس توی کوچه و خیابون رونده میشه عجیبه. بهتر نیست هزینش روی کیفیت کابین و ایمنی و راحتی صرف بشه؟