اگر تازه به جهان خودرو علاقهمند شدهاید و نمیدانید معیارهای سنجش عملکرد و پرفورمنس خودروهای اسپرت چه معنایی دارند، این مطلب پدال را تا انتها دنبال کنید.
شتاب صفر تا صد
یکی از اولین معیارهایی که هر علاقهمند به خودرویی هنگام مرور مشخصات خودروها دنبال میکند، شتاب صفرتاصد است. توضیح این معیار ساده و مشخص است. شتاب صفرتاصد به میزان زمانی گفته میشود که طول میکشد تا یک خودرو از حالت توقف به سرعت صد کیلومتر بر ساعت برسد. در آمریکا نیز چون واحد سرعت مایل بر ساعت است، این معیار در قالب شتاب صفر تا ۶۰ مایل بر ساعت سنجیده میشود که معادل ۹۶ کیلومتر بر ساعت است. معمولاً عدد شتاب صفرتاصد بین یک تا دودهم ثانیه از صفر تا ۹۶ کیلومتر بر ساعت بیشتر است. امروزه اما با فراگیری خودروهای الکتریکی، شتاب صفرتاصد دیگر چندان نمیتواند نشاندهندهٔ شخصیت اسپرت یک خودرو باشد زیرا بهعنوانمثال، پیکاپی الکتریکی مثل تسلا سایبرتراک ظرف تنها ۲.۶ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت میرسد ولی مطمئناً لذت رانندگی با یک پورشه کیمن با شتاب ۴ ثانیه بسیار بیشتر است.
مسافت ۴۰۰ متر
یکی دیگر از معیارهایی که پرفورمنس خودروها را در خط مستقیم نشان میدهد، زمان پیمودن مسافت ۴۰۰ متر یا یکچهارم مایل است. این مسافتی است که بهطور استاندارد در مسابقات درگ مورداستفاده قرار میگیرد. این معیار در دههٔ ۶۰ میلادی با ظهور خودروهای عضلانی آمریکایی بهتدریج موردتوجه قرار گرفت و پیمودن مسافت ۴۰۰ متر بهعنوان یکی از شاخصهای اساسی برای نشان دادن تواناییهای خودروها موردپذیرش خودروسازان قرار گرفت. خودروهای اسپرت امروزی مثل بامو M4 در محدود ۱۰ تا ۱۱ ثانیه مسافت ۴۰۰ متر را طی میکنند.
مسافت ترمزگیری
یک خودروی اسپرت علاوه بر اینکه باید سریع شتاب بگیرد، باید بتواند خیلی سریع هم متوقف شود تا از تصادف جلوگیری شود. به همین دلیل، برای سنجش توانایی توقف خودروها، مسافت توقف از سرعت صد کیلومتر بر ساعت اندازهگیری میشود. خودروهای معمولی و خانوادگی امروزی مثل نیسان سنترا (سیلفی) ظرف حدود ۳۷.۵ متر از سرعت صد کیلومتر بر ساعت به توقف کامل میرسند. قدرت توقف قویتر نهتنها از وقوع تصادفات جلوگیری میکند بلکه باعث میشود خودرو بتواند در پیست هم سریعتر دور بزند زیرا سریعتر کاهش سرعت میدهد. گاهی هم برای نمایش توان شتاب گیری و ترمز گیری خودروها، دو معیار باهم ترکیب میشود. بهعنوانمثال، در دنیای هایپرکارها از معیار صفر-۴۰۰-صفرکیلومتر بر ساعت استفاده میشود که به معنای رسیدن خودرو از حالت توقف به سرعت ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت و سپس دوباره به حالت سکون است. این رکورد هماکنون در اختیار کونیگزگ یسکو ابسلوت با زمان ۲۷.۸ ثانیه است.
نسبت قدرت به وزن
هرچند هنگام مرور مشخصات خودروها همه به قدرت توجه میکنند ولی معیار مهمتر، نسبت قدرت به وزن است. ازآنجاییکه وزن کمتر باعث بهبود شتاب گیری، ترمزگیری و هندلینگ خودرو میشود، یک خودروی سبکتر با قدرت کمتر میتواند عملکرد بهتری از خودرویی قویتر اما سنگینتر داشته باشد. مصداق بارز این موضوع، مزدا MX-5 است که با تنها ۱۸۰ اسب بخار قدرت، پرفورمنسی قابلتوجه دارد اما خودروهایی حتی سبکتر از این هم در جهان تولید میشوند که آریل اتم یکی از آنها است. این خودرو درحالیکه تنها ۳۲۰ اسب بخار قدرت دارد، در مسیرهای پیچدرپیچ سریعتر از خودروهایی بهمراتب قویتر عمل میکند. برای پیدا کردن نسبت قدرت به وزن خودروها، باید وزن را به قدرت تقسیم کرد. بهعنوانمثال، لامبورگینی هوراکان با ۶۴۰ اسب بخار قدرت و وزن ۱۳۸۰ کیلوگرم، نسبت قدرت به وزن ۲.۱ کیلوگرم بر هر اسب بخار دارد درحالیکه این رقم برای تویوتا کمری ۷.۴ کیلوگرم بر هر اسب بخار است.
شتاب جانبی
شتاب جانبی به نیرویی گفته میشود که هنگام پیچیدن به خودرو وارد میشود. این معیار بهصورت عدد جی بیان میشود و هرچه این عدد بیشتر باشد، خودرو سریعتر میتواند از یک پیچ عبور کند. توانایی تحمل شتاب جانبی خودروها به ساختار خودرو، مرکز ثقل (هرچه پایینتر باشد بهتر است)، طراحی سیستم تعلیق، نوع لاستیکها و وجود عناصر آیرودینامیکی برای افزایش چسبندگی بستگی دارد. خودروهای خانوادگی اقتصادی مثل تویوتا کرولا معمولاً شتاب جانبی بین ۰.۶ تا ۰.۸ جی را تحمل میکنند درحالیکه در خودروهای اسپرتی مثل فورد موستانگ این عدد به ۱ جی و در سوپراسپرتهایی مثل پورشه ۹۱۱ و مکلارن 720S به ۱.۲ تا ۱.۵ جی میرسد. این در حالی است که خودروهای فرمول یک میتوانند شتاب جانبی تا ۵ جی را در پیچها تحمل کنند.
شتاب ثانویه
در خودروها بیشتر شتاب اولیه یا همان صفرتاصد موردتوجه قرار میگیرد ولی شتاب ثانویه هم به همان اندازه و حتی بیشتر اهمیت دارد زیرا در رانندگیهای روزمره بیشتر احساس میشود و موردنیاز است. شتاب ثانویه توانایی خودرو برای افزایش سرعت در هنگام حرکت را نشان میدهد که برای سبقتگیری و مانورهای سریع در شرایط خاص بسیار مهم خواهد بود. عوامل مختلفی مثل طراحی پیشرانه، نوع گیربکس، شکل منحنیهای قدرت و گشتاور و تنظیم ضرایب گیربکس همگی روی شتاب ثانویه تأثیر میگذارند. در شتاب ثانویه، خودروهای دیزلی و الکتریکی به دلیل تولید گشتاور بالا و یکنواخت، شرایط بهتری نسبت به خودروهای بنزینی دارند.
تایم پیست نوربرگرینگ
پیست چالشبرانگیز ۲۰ کیلومتری نوربرگرینگ در جنوب غربی آلمان که به جهنم سبز شهرت یافته، به معیاری برای نشان دادن توانایی خودروها تبدیل شده است. این پیست با بیش از ۱۵۰ پیچ مختلف و تغییر ارتفاع بیش از ۳۰۰ متری، کاملاً پویایی و هندلینگ خودروها را به چالش میکشد. به همین دلیل، برای خودروسازان شکستن رکورد نوربرگرینگ بسیار اهمیت دارد تا از این طریق بتوانند خودروهای خود را تبلیغ کنند. هرچند این پیست در سال ۱۹۲۷ ساخته شد ولی برای دههها فقط توسط خودروسازان آلمانی برای آزمایش خودروهایشان استفاده میشد تا اینکه از اوایل دههٔ ۲۰۰۰ توجه دیگر خودروسازان جهان هم به این پیست جلب شد و خودروهایی مثل نیسان GT-R و دوج وایپر برای تایم زنی راهی نوربرگرینگ شدند. بااینحال، رکوردهای این پیست همچنان بیشتر در اختیار شرکتهای آلمانی مثل پورشه و مرسدس بوده است. در حال حاضر، مرسدس AMG One رکورد سریعترین خودروی تولیدی نوربرگرینگ را در اختیار دارد درحالیکه پورشه تایکان توربو GT سریعترین سدان تولیدی جهنم سبز محسوب میشود. عنوان سریعترین شاسیبلند این پیست هم در اختیار پورشه کاین توربو GT است.
Taha Ayoobi
۵ اسفند ۱۴۰۳عالی بود👌
علی جردن
۵ اسفند ۱۴۰۳شتاب ثانویه در درگ های یهوییییی خیابونی خیلی مهمه
aliasn
۵ اسفند ۱۴۰۳بسیار عالی و آموزنده