بیشک، شیوه رانندگی برخی از ما ایرانیان، سبکی ناهنجار و به دور از مایههای فرهنگ و مدنیت است. رانندگی آشفته و پریشان ما، سببساز کشتارها، مصیبها و جراحات بسیاری در شهرها و روستاهایمان گشته است. چه بسیار خانوادههایی که در این بین عزادار شدند و چه بسیار عزیزانی که از دست رفتهاند. در چرایی این امر تنها نمیتوان یک عامل را مقصر شناخت بلکه این وضعیت از ریشههای فرهنگی، اقتصادی، فنی و روانشناختی متعددی نشأت میگیرد که بررسی یکایک آنها میتواند نوری هرچند اندک را بر این تاریکخانه بتاباند. در این بخش، به چندین عامل که بیش از همه بر این امر تأثیرگذارند میپردازیم.
لازم به گفتن نیست که نحوه رانندگی افراد در یک جامعه تا حد زیادی بازتابدهنده سطح مدنیت و پیشرفت در آن کشور بوده و نیز گواه روشنی است بر نظم و سامان درست در آن دیار؛ به همین سبب است که در ممالک پیشرفته اروپایی و آمریکایی و… عبور و مرور سامانیافتهتری را نسبت به کشورهای کمتر توسعهیافته آسیایی و آفریقایی شاهدیم. رعایت مواردی همچون بستن کمربند ایمنی پیش از حرکت، حرکت بین خطوط در جادهها، قائل شدن حق تقدم برای عابر پیاده، ایستادن پشت چراغ قرمز و نریختن آشغال از پنجره خودرو و…از طرف آحاد رانندگان یک جامعه، بازتابی از فرهنگ بالنده آن سرزمین محسوب میشود.
یکی از مهمترین عواملی که به شیوه رانندگی ناهنجار در سطح جامعهمان دامن زده نظارت ناقص متولیان امر و ازجمله پلیس راهنمایی و رانندگی در این زمینه است. علیرغم زحمات و تلاشهای فراوان این نیرو در ساماندهی ترافیک و حملونقل، باز هم شاهدیم که اقدامات مقطعی آن – که در فصول مختلف سال انجام میشود – نتوانسته آنچنان که بایدوشاید، وضعیت عبور و مرور را، در سطح خیابانها و جادههایمان سامان بخشد و برعکس در برخی از موارد به آشفتگی ترافیکی بیشتری هم دامن زده است؛ زیرا آگاهی بر این امر که پلیس تنها در برخی از مقاطع و فصول اقدام به سختگیری نموده و در باقی زمانها التفات کمتری به این موضوع دارد، خیلی از رانندگان متخلف و قانونشکن را نسبت به ادامه رویه ناهنجارشان جسورتر نموده است. حضور سختگیرانه و مقتدرانه پلیس در تمامی زمانها و مکانها، عامل مهمی در هراس افکنی در دل آن دسته از رانندگانی است که تن به قوانین نمیدهند و خودسرانه حقوق دیگران را پایمال میکنند.
موضوع دیگری که در این میان باید بدان توجه شود عدم تناسب خودروهای موجود با فضاهای شهریمان است. در بسیاری از شهرهای ما اصول شهرسازی بهدرستی رعایت نشده و خیابانهای تنگ و معبرهای باریکی که در آنها وجود دارد خودش بهتنهایی، مخل رفتوآمد صحیح و روان خودروهاست. بسیاری از تقاطعها و نیز میدانهای موجود بهجای آنکه سهل کننده ترافیک باشند به نقاط حادثه خیر و یا حتی قتلگاهها جدیدی مبدل شدند، درحالیکه در حالت طبیعی باید وضع به غیر از این باشد. این امر نیز بیش از همه، ناشی از عدم توجه صحیح به اصول شهرسازی و کمالتفاتی به دستاوردهای نوین بشری درزمینهٔ حملونقل و نیز مدیریت غیرعلمی و گاهی اوقات منفعت طلبانه مدیران شهری ماست. نکته مهم دیگری هم که در این میان شایان توجه است، تراکم و فشردگی بسیار بالای جمعیت در اکثر شهرهای ایران و علیالخصوص پایتخت است که این وضع نیز بهنوبه خود تا حد زیادی، به ترافیک موجود در این نواحی دامن زده است، برای آنکه این مطلب بیشتر شکافته شود، پیش از هر چیز، بهتر است نگاهی به جدول ذیل بیندازیم.
نام شهر | نام کشور | جمعیت (میلیون نفر) | مساحت (کیلومترمربع) | تراکم جمعیت |
نیویورک | آمریکا | ۱۷/۸ | ۸/۶۸۲ | ۲/۰۵۰ |
تهران | ایران | ۷/۲ | ۶۸۶ | ۱۰/۵۵۰ |
پاریس | فرانسه | ۹/۶ | ۲/۷۲۳ | ۳/۵۵۰ |
بمبئی | هند | ۱۹/۴ | ۴۸۴ | ۲۹/۶۵۰ |
استانبول | ترکیه | ۹ | ۱/۱۶۶ | ۷/۷۰۰ |
توکیو | ژاپن | ۳۳/۲ | ۶/۹۹۲ | ۴/۷۵۰ |
شاخص مساحت و تراکم در شهرهای بزرگ دنیا
با مروری کوتاه به جدول فوق ملاحظه میکنید که تراکم جمعیت در تهران تا چه اندازه بالاست. نکته جالب هم در این بین، تعداد افراد ساکن در هر کیلومترمربع از خاک تهران است که تقریباً ۵ برابر بیشتر از شهرهای پرجمعیتی همچون نیویورک و نیز ۳ برابر بالاتر از پاریس است و حتی در این فقره ۲ برابر بیشتر از شهر پرازدحامی همچون توکیو پایتخت ژاپن است! البته این آمار مربوط به چند سال قبل میباشد و بیشک جمعیت تهران با احتساب جمعیت شهرکهای اطراف آن و نیز شهروندانی که به دلایل اداری، اقتصادی و… به آن آمدوشد دارند خیلی بیش از اینهاست و این نمایانگر محیط شهری فوقالعاده شلوغ و پرتراکمی است که در آن مصائب و معضلاتی همچون جای پارک خودروها و یا ترافیک فرساینده محلی از اعراب ندارد. ناگفته پیداست که عدم وجود پارکینگ در یک شهر بزرگ تا حد فراوانی به آشفتگی ترافیکی موجود در آن دامن میزند و وضع را از آنچه هست بهمراتب بدتر میکند. راهکار این مسئله تنها گسترش مساحت شهرهای بزرگ و یا حدود آن و نیز تمرکززدایی واقعی و همگنی نسبتاً متعادل اقتصادی در سرتاسر کشور است، وقتی بخش اعظم امکانات یک کشور در یک شهر تجمع یابد کمتر میتوان انتظار محیطی آرام و نیز ترافیکی روان را در آن محل داشت. البته ساخت پارکینگهای طبقاتی هم راهکار دیگری برای حل نسبی این موضوع است که آنهم در حال حاضر، به دلیل گرانی فوقالعاده قیمت زمین در تهران و کلانشهرها چندان رهگشا نیست، مگر آنکه دولت بهتنهایی در این عرصه وارد عمل شده و از زمینهای تحت مالکیت خود بخشی را به این امر اختصاص دهد وگرنه در این باب نمیتوان انتظار چندانی از بخش خصوصی داشت.
موضوع دیگری هم که در این میان نباید فراموش شود، وضعیت روحی و روانی خود رانندگان است، بسیاری از اشخاص از سلامت روانی کافی و مناسب برای هدایت یک وسیله نقلیه برخوردار نیستند و چه بسی ممکن است که رانندگی با یک خودرو، عامل بالقوه بیماری را در آنها بالفعل نماید. خیلی از ما هر روزه و بهطور مداوم شاهد حرکات جنونآمیزی از قبیل لایی کشیدنهای مخاطرهآمیز، رانندگی با سرعت در داخل کوچهها و نقاط حادثهخیز و همچنین فحاشیهای افسارگسیخته و لجبازیهای کودکانه برخی از رانندگان ولو مسن و میانسال هستیم که مشابه برخی از این رفتارها را حتی در ممالک کمتر توسعهیافته هم کمتر میتوان یافت. اگر به واکاوی این مسئله بپردازیم، بخش اعظم این موارد ناشی از معضلات روانی و نیز کمبودها و نقایص حاد شخصیتی خود رانندگان میباشد. با کمال تأسف باید گفت که خودخواهیها و زورگوییها و صدالبته خودنماییهای برخی از افراد نیز عامل بسیاری از تصادفات روزمره در ایران است. راهکار مناسب در جهت حل نسبی این مسئله، انجام تستهای متعدد روانسنجی از متقاضیان دریافت گواهینامه است و چنانچه این عمل هرچند سال در میان صورت پذیرد، مؤثرتر خواهد بود.
عامل دیگر، توهم و غرور کاذبی است که برخی از رانندگان جوان و تازهکارمان به آن دچارند و آنهم اینکه، با اخذ گواهینامهای که هنوز جوهر مرکب آن خشک نشده، این خیال و پندار باطل به آنها دست میدهد که شوماخر دوم! شدهاند و دیگر حتی در سختترین و حادترین شرایط هم میتوانند از پس اسب سرکش! خودرو برآیند. درحالیکه هدایت یک خودرو و نیز کنترل آن هزاران فوتوفن ناگفته و نانوشته دارد که تنها در کوران عمر و با تجربههای بسیار به دست میآید و این تجربیات هم برای تمامی افراد نیز کاملاً همسان و مشابه یکدیگر نیست. ناگفته نماند که برخی از والدین هم به این تصور کاذب در فرزندان جوان خود دامن زده و با این عملشان ناخودآگاه عزیزان خود را در معرض حوادث ناگوار قرار میدهند. بارها خودم در جادههای خطرناک و کوهستانی شاهد این مسئله بودهام که برخی از والدین هدایت خودرو خود را به فرزندان تازهکار خود سپردهاند و آنهم در شلوغترین ساعات و در نقاط سخت حادثهخیز. راهحل این معضل نیز سختگیری هر چه تمامتر درزمینهٔ صدور گواهینامه رانندگی و نیز محرومیت چند ساله و یا حتی باطل نمودن گواهینامههای رانندگی اشخاص متخلف و قانونشکن میباشد.
عامل مهم دیگری هم که به ترافیک شهرهایمان دامن زده است عامل بیکاری است. فقدان شغل و تبعات اقتصادی ناشی از آن خیلی از افراد را مجبور نموده است که وارد حرفه رانندگی شوند و همین امر به تقاضای کاذب برای خرید خودرو دامن زده است، شاید اگر نرخ بیکاری کمتری داشتیم بازار خریدوفروش بسیاری از خودروها بهشدت افت میکرد و یا خط تولید بسیاری از آنها تعطیل میشد! تبعات ناشی از این امر موجب شده که در تمامی ساعات روز خیابانهایمان شلوغ و پر از خودرو باشد و اگر نیک بنگریم میبینیم که بیشتر این خودروها هم به مسافرکشی مشغول هستند. از آنجایی هم که مسافرکشها در سطح شهر پراکندهاند ساماندهیشان فوقالعاده سخت و مشکل است و توقف ناگهانی آنها برای کسب مسافر و… عامل بسیاری از تصادفات در خیابانها و معابر شهری است. راهحل این موضوع تنها توجه پیش از بیش به تولید صنعتی و بالا بردن رشد اقتصادی و نیز تمرکززدایی واقعی امکانات از پایتخت و کلانشهرها و همچنین توجه بیش از پیش به رشد اقتصادی شهرهای کوچک و نیز روستاهای دور از مرکز میباشد تا بدینوسیله حتیالمقدور از مهاجرت به کلانشهرها کاسته گردد. شاید ذکر این راهحلها در نظر برخی از خوانندگان عزیز تکراری و چه بسی خستهکننده و فرساینده به نظر آید، ممکن است که نظر شما درست باشد! ولی این را باور داشته باشید که راهحلهای علمی ممکن است تمامی معضلات بشر را حل نکند ولی از دردها و رنجهای او به جد میکاهد. مشکل مهمی که در جامعه ما وجود دارد کمالتفاتی تام به شیوههای علمی و برنامهریزی منبعث از آن و نیز تبعیت از مدیریت سنتی، فامیلی و… است، امری که در قرن بیست و یکم نمیتواند چندان گره ای از معضلاتمان بگشاید.
آنچه در سطور فوق به آن اشاره شد به بخشی از علل و زمینههای مربوط به معضلات حملونقل در ایران پرداخته شده است، در قسمتهای بعدی این مطلب سعی میکنیم که به این موضوع از زوایای دیگری بنگریم.
پایان بخش اول
huayra
۲۹ خرداد ۱۳۹۴از مطلبش خوشم اومد
ali agha
۲۹ خرداد ۱۳۹۴من موندم کی دیس لایک میده… یهنی تویی که الان دیس دادی میگی جامعه ما این مشکلات رو نداره!!!!؟؟
فرامرز
۲۹ خرداد ۱۳۹۴دیسلایک به مطلب نیست و به کامنت های بیهوده ای هست که دوستان میگذارن. کامنت باید در مورد موضوع باشه و صرفاْ بگی خوب بود و بد بود که اسمت اون بالا باشه چی رو حل میکنه (جز عقده های شخصیتی). به نظرم وقتی آدم حرف خاصی نداره بهتره ساکت باشه و اعلام حضور نکنه و از اطلاعات دیگران استفاده کنه! البته اگه برای تشکر از پدال هست راه های خیلی بهتری وجود داره مثل معرفی پدال به دوستان یا مطالعه و انتقال تجربیات تو کامنت ها و ترجمه مقالات …
سامان از تبریز
۲۹ خرداد ۱۳۹۴استانبول 15 میلیون جمعیت داره
و با اضافه کردن توریست ها 16. 17میلیونی میشه
اطلاعات غلط ندید
شاهین
۲۹ خرداد ۱۳۹۴برخی دوستان تا یه نظر مخالف میشنون،بدون اینکه ذره ای تحقیق کنن دیس میدن.
دوستمون سامان جان راست میگن،استانبول بنا به سرشماری سال 2014 حدود 14 میلیون و 300 هزار نفر جمعیت داره.
اینم لینکش
https://en.wikipedia.org/?title=Istanbul
سامان از تبریز
۲۹ خرداد ۱۳۹۴شاهین داداش مرسی
من 20 روز پیش استانبول بودم
باور کن از هر ملتی اونجا بود (سومین شهر توریستی جهان ) اونقدر ادم از عراق و سوریه ریخته بود اونجا که میگفتند نزدیکه 20 میلیون نفر میشه جمعیتش ولی با این حال همه ماشینها تو لاین خودشون با سرعت در حرکت بودند وقتی سوار تاکسی شدم و با سرعت از خیابونها عبور میکرد هی تو دلم میگفتم الانه که یه ماشین از یه فرعی بیاد جلومون سبز بشه ولی. بعد از یه مدتی عادت کردم که نه اینجا خیلی به قوانین احترام میزارن
سامان از تبریز
۲۹ خرداد ۱۳۹۴خیابان مرتر merter استانبول خودمم :)
http://8pic.ir/images/fdo3umoxl3pb3cjnpjno.jpg
سام
۲۹ خرداد ۱۳۹۴سلام
همانظور که در متن گفته شد این آمار مربوط به چند سال پیش است.
شهرام قوامی
۳۱ خرداد ۱۳۹۴جمعیت استابول ۱۳٬۸۵۴٬۷۴۰ طبق سرشماری 2012
و سرشماری 2014 هم که دوستمون گفتن نزدیک 15 ملیون نفر پس این امار مقاله برا چند وقت پیشه؟؟؟؟
امیر مرادی
۲۹ خرداد ۱۳۹۴وضعیت حمل و نقل ما خوب نیست…
متین
۲۹ خرداد ۱۳۹۴وضعیت حمل و نقل خوب نیست … افتضاحه !!!!
محمدحسین
۲۹ خرداد ۱۳۹۴عالی بود…فضای شهری ما در سرتاسر ایران مملو از ماشین شده… شهر دیگه نه یک عرصه برای گفت وگو، تجارت، رشد فرهنگی و تعامل که جایی برای جولان نابرابری هاست.. مهمترین مسئله در این باره درآمد و نمود ان خودروست که بوضوح فاصله طبقات مختلف شهری را نمایان میکند. متاسفانه بواسطه ساخت سیاسی کشور و شیوه توزیع درآمد شکل شهر های مارو نه برنامه ریزان شهری که رانتها و مصلحتها تعیین میکنه… درختانی که قطع میشن تا جابرای خودروهای انبوه فقرای مسافرکش و خودروهای لوکس رانتخواران باز بشه یا بافتهای تاریخی شهرها که میراث معنوی یه ملت هستن جاشونو به پاساژهاف اتوبانها و بلندمرتبه سازی های رانتخواران میده// ترافیک در همه جای جهان یک معضل سیاسیه … کمتر کشور توسعه یافته و دموکراتی رو میبینین که مردمش از ترافیک رنج ببرن. حتی اگه در این کشورها ترافیکی وجود داشته باشه مردم چنان برخورد میکنن و مدیران شهری چنان توانمندن که معضل رو به مشکل و مشکل به مسئله تبدیل میکنن و حلش میکنن… اینجا اما در هیاهوی طبقات و منافعشون، شهرهایی داریم با انبوهی از انسانها که یا دنبال نانن برای سیرکردن شکمشون یا دنبال خالی کردن کیسه مردم
ممنونم از پدال و سام عزیز بخاطر توجه هاتشون به معضلات کشور
سام
۲۹ خرداد ۱۳۹۴با سلام
خواهش می کنم دوست عزیز، لطف داری شما
مجتبی(ساروی)
۲۹ خرداد ۱۳۹۴ای بابا داغ دل مارو تازه کردی .فقط یه چیزو بگم ******خانه از پایبست ویران است*****
John Snow
۲۹ خرداد ۱۳۹۴دلم برای اون پورشه کباب شد …..
عارف
۲۹ خرداد ۱۳۹۴تشکر از سایت پدال،مطلب به جا و تاثیر گذاری بود،حداقل برای بنده
یکی از مشکلات کشور ما و کلا تفکر کلی ما ایرانی ها اینه که فکر میکنیم برای حل مشکلاتمون لازمه از ریشه اون مشکل رو برطرف کرد و اول مشکلات بزرگ رو حل کرد،اما چه بسا اگر هر کدوم از مشکلات و معضلات جامعه رو هر چند کوچیک دونه دونه حل کنیم کم کم راه حل مشکلات بزرگتر و خود به خود یاد میگیریم و اونا خودشون حل میشن،درسته که فرهنگ کنونی کشور ما فوق العاده پایینه(لطفا تعصبی فکر نکنید و فقط یه بار رانندگی تو ترافیک رو تصور کنید) ولی فعلا میشه اونو با این راه حل بهبود بخشید،یه کم در مورد حرفام فکر کنید و قضاوت کنید
با تشکر
شایان
۲۹ خرداد ۱۳۹۴عکس دوم گویای همه چیزه
reza
۲۹ خرداد ۱۳۹۴البته باید توجه داشت که اتو زنی و دور دور و اینا هم هست ، البته خو مجبورن تفریح دیگه ای ندارن????
یه پسر
۲۹ خرداد ۱۳۹۴آخ آخ آخ
شهرام قوامی
۳۱ خرداد ۱۳۹۴ببخشیدا نظرتون کاملا محترم ولی من به شدت مخالفم! دور دور و اتو زنی چرا باید جایگزین تفریح بشه و اخرش چهره شهرمون اینهمه خراب ش؟؟؟
معضلات این تفریح کم نیستش!
ترافیک
تصادف
تلفات و خیلی مسائل اجتماعی و مالی و…
درسته تفریح تو کشورمون زیاد نیس ولی خداییش قبول دارین خیلی تفریح های جذاب تر هست که اکثر رالی بازان شهر و دوردور کنان و…حتی یه بارم تجربش نکردن؟؟؟
اصلا سر زدین و مقایسه کردین امار تلفات تصادف ایران رو با تلفات مثلا بیماری های قلبی؟ یا حتی میانگین تلفات جنگی؟
من تخصصم عمرانه و هونجور که میدونید یکی از شاخه های عمران ترافیک و حمل و نقله!
برخلاف تصور عموم که عمران رو فقط با مهندس ساختمان تموم میکنن عمران شاخه های زیادی ….
الانم میخوام یه مقاله در همین موضوع بنویسم
روی صحبتمم فقط با رضای عزیز نیس
همه ی دوستان و خودم باید بیشتر فکر کنیم به این مسائل!
ببخشید طولانی شد ممنون از پدال و سام عزیز
P.G
۲۹ خرداد ۱۳۹۴دوستان من عذر میخام که ربطى به موضوع نداره اما یه انتقاد از پدال دارم
پدال جان جسارتاً شما دیگه قصد ندارى در زمینه ى صنایع هوایى مطلب جدیدى قرار بدى؟!
از آخرین مطلب صنایع هوایى که چندان مطلب دندان گیرى هم نبود بیش از سه ماه گذشته
بابا ناسلامتى الان کلى خبر تو زمینه ى هوافضا هست،نمایشگاه هوایى LaBourget پاریس که یکى از بزرگترین و معتبرترین نمایشگاه هاى هوایى دنیاست و جدیدترین محصولات هوایى در اون به نمایش گذاشته میشه در حال برگذاریه و وزیر راه و رییس هواپیمایى کشورى و مدیرعامل ایران ایر هم به این نمایشگاه دعوت شدن و گویا چند قرارداد هم در حاشیه ى این نمایشگاه امضا کردن،یعنى شما نمیخاى این اخبارو پوشش بدى؟!
پدال جان برادر یکم دقت کن
یه پسر
۲۹ خرداد ۱۳۹۴والا من راننده تازه کاری ام و ادعا حرفه ای بودن ندارم اما تو این مدتی که پشت فرمون می شینم خیلی چیزا رو با گوشت پوست حس کردم
اول اینکه تو خیابون همه یه جوری با عجله رانندگی می کنن که اینگار دارن از مواد مذاب و سیل پشت سرشون فرار می کنن بطوری که با هر سرعتی هم که در حال حرکت هستن به هیچ شکل ممکن راضی به توقف یا کاهش سرعتشون نیستن و هر جور شده حتی به قیمت کشیدن تو لاین بقل و بیچاره کردن ملت می خوان راهشون رو ادامه بدن اینگار که اگه چند لحظه در مقابل مانع توقف کنن یا با حوصله تغییر لاین بدن مواد مذاب بهشون می رسه و اینا گیم اورر می شن
دومین مشکل حاد هم بر عکس مشکل اوله
ینی شما اگه قراره که مسیری رو طی کنی فقط باید تو لاین سوم و یا بقولی لاین سرعت خیابون حرکت کنی چون لاین های بقل دائم راننده هایی رو می بینی که یا مشغول تماشای ویترین مغازه ها هستن و یا اصلا با ماشین اومدن پیاده روی
ینی بار ها شده یک ترافیک فقط به علت اینکه ماشین جلویی در حال چک کردن وایبرش یا مسیج فرستادن بوده تشکیل شده
حالا مسافر کش ها که رسالتشون بهشون حکم می کنه در هر لحظه ای پاشون رو بری مسافر بذارن رو ترمز که جای خود داره
مشکل سوم که تو مشهد افتضاحه رحم کردن بهم دیگه است ( نمی گم راه دادن می گم رحم کردن ) ینی اگه شما قرار باشه از دور برگردون رد بشی نه تنها واست شل نمی کنن تا رد شی بلکه بیشتر گازشو می گیرن که جرائت فک کردن به پیچیدن رو هم نداشته باشی
از اون طرف ماشین های پشت سری این قدر بوق می زنن و چراغ می دن که لای دور برگردون له میشی
در مورد رانندگی خانما هم حرف زیاده ؛ والا من آدم متحجری نیستم اما بعضی از خانم ها کلا اعتقادی به ماشین های اطرافشون ندارن و حتی اگه احتیاط شون درست هم هست مشکل سازه
یه سری چیزا هم هست که تو رانندگی بد ما ایرانی ها نقش داره مثل گیربکس دستی بارها شده افراد مخصوصا اونایی که اعصاب و حوصله ندارن فقط به خاطر اینکه دنده معکوس ندن به ماشین تا جایی که می تونن با همون دنده به مانع یا عابر نزدیک میشن تا خود مانع یا تکونی بخوره یا دیگه بلاجبار وایسن
واقعا هم گاهی تو شهر دنده کشی خسته کننده و اعصاب خورد کن میشه مخصوصا اگه ماشین مشکل فنی مخصوصا تو گیربکش یا دیسک صفحه اش داشته باشه که تو ماشینایی که ما سوار می شیم کم نیست
دومین معضل هم چاله ها و حتی چاه های خیابونه که واسه ماشینایی مثل ماتیز یا هر ماشین تایر کوچیک مث پراید به معنی عذابه ؛ من بشخصه یکبار تصادف کردم اونم بخاط این بود که نمی خواستم ماشین بیفته تو چاله که مالیدم که چه عرض کنم کوبیدم به ماشین بقلی :)
امین
۲۹ خرداد ۱۳۹۴خدا وکیلی دم غروب مه شکن روشن نکنید
حواستون باشه با نور بالا چشم راننده جلویی را کور نکنید
چراغ راهنما برای قشنگ بودن نیستا. حالا که همه ماشینا 8 تا چراغ دارن خواهشا گاهی ازش استفاده کنید
اگه مجبور به سبقت گرفتن نبودید فقط برای به رخ کشیدن این کار را نکنید
به اون بیچاره ای که داره از فرعی میاد هم راه بدید
سامان از تبریز
۲۹ خرداد ۱۳۹۴استانبول 15 میلیون جمعیت داره
با اضافه کردن توریست حداقل 17 میلیونی میشه
اطلاعات اشتباهی ندید لطفا
نخود آش
۲۹ خرداد ۱۳۹۴مطلب خیلی جالبی بود. دست نویسنده درد نکنه. واقعا به جا بود. خدا کنه این مطلب حداقل رو بعضیها تاثیر گزار باشه. دیگه جاده ها ها داره غیرقابل تحمل میشه.
خواهشا یکم مراعات خودتون و دیگران رو بکنید.
پناه بر خدا
سام
۲۹ خرداد ۱۳۹۴با سلام
خواهش می کنم دوست عزیز، انجام وظیفه بود.
رهگذر
۲۹ خرداد ۱۳۹۴تهران نقطست نسبت به نیورک و. پاریس! اما ……
genius
۲۹ خرداد ۱۳۹۴خسته نباشید عرض میکنم به تیم تحریریه این مطلب که الحق والانصاف نگاه همه جانبه ای به معضلات ترافیکی جامعه کرده بود.
بنظر بنده سر تیتر تمام معضلات همانطور که در مقاله هم اشاره شده است هجوم بی حساب و کتاب و افسارگسیخته مردمان دیگر نقاط بسمت تهران است که در کنار هزاران معضل ریز و درشتی که این رخداد ایجاد میکند(مثلا تهدید منابع آبی یا هوای تهران)موجب ناهنجاریهای ترافیکی(بخشی بدلیل تفاوتهای فاحش فرهنگی)نیز میگردد.شما امروزه در سطح تهران بیش از نیمی از مسافرکشان شخصی را با پلاک سایر استانها در حال تردد میبینید که خود گواه این مدعاست.
از عوامل دیگری که میتوان برای نابهنجاریهای ترافیکی ذکر کرد تبدیل شدن مساله ماشین و رانندگی بعنوان یک تفریح ارزان و در دسترس برای قشر زیادی از جامعه(در هیچ جای جهان تفریحی بنام دور دور در این مقیاس وجود ندارد و ماشین بیشتر اسباب کار است تا خوشگذرانی)که غالبا هم در میان جوانان عشق سرعت و هیجان دیده میشود،میباشد.وصد البته یکی دیگر از عوامل این حجم ترافیک و نابهنجاریهای شهری مساله ای است که بواقع عمر آن بسختی به بیش از پانزده سال میرسد(یاد بیاورید خیابانهای چند سال پیش را با امروز!)داستان حضور بیش از حد لزوم رانندگان نه چندان وارد مونث در سطح معابر شهری است.
ali
۲۹ خرداد ۱۳۹۴فرمایشتون درست اما اون چیزی که باعث هجوم این جمعیت از سایر استانها به تهران میشه انباشت بیش از حد منابع و امکاناته ( نسبت به سایر نقاط کشور) .و الا اکثر افراد دوست دارن تو زادگاه خودشون مشغول به کار و زندگی باشن.
به قول یکی از اساتید تو یه برنامه تلویزیونی درباره کم آبی : یکسری افراد با رانت و تفکر خدمت به منطقه ی خودشون تمام منابع ( به معنای عام ) رو جمع کردن تو چند تا شهر امروز همین شهرها بیشترین مشکلات کم آبی و ترافیک و آلودگی و … رو نسبت به سایر شهرها دارن .
یه پسر
۲۹ خرداد ۱۳۹۴با حرفاتون موافقم اما نمیشه گفت ماشین سواری تو ایران تفریح ارزونی هست و هیچ جای دنیا این شکلی نیست
اینجا پراید با توجه سرانه درآمد مردم ایران و قیمتش به دلار در حد یه الانترا تو بازار آمریکا ارزش داره ( نه اینکه قیمت پراید تو ایران هم قیمت الانترا تو آمریکاس منظورم اینه که با توجه به در آمد ملت میشه گفت هم قیمت الانتراست )
البته مطمئنا تو کشور های مخصوصا پیشرفته اینقدر تفریح وجود داره که کسی نیاز به ماشین سواری نداشته باشه
از طرفی بنزین تو ایران مفته
یکی از دوستام که داداشش تو آمریکا تو فلوریدا توی یک نمایشگاه ماشین کار می کنه می گفت اونجا خرید ماشین کار راحتیه تامین هزینه های بعدش مث بیمه و عوارض و الخصوص بنزین سخته
بر خلاف ایران که خرید ماشین با کیفیت سخته اما اگه شما بتونی یه پراید بخری …
محمد رضا
۲۹ خرداد ۱۳۹۴سلام من فقط یه سوال داشتم
آیا جمعیت تهران واقعا 7.2 میلیونه؟؟؟
ماسل کار
۲۹ خرداد ۱۳۹۴خخخخخخخ
7.2 دو میلیون که خیلی عالیه تهران به جرات میتونم بگم 20 میلیون راحت توش ساکنن
البته امار که کلا چیز الکیه ایه تو ایران 11 و خورده ای است جمعیت تهران
سام
۲۹ خرداد ۱۳۹۴با سلام
همانطور که در متن هم گفته شد این آمار مربوط به چند سال و بدون احتساب جمعیت شهرک های اطراف آن است.
DAIMLER
۲۹ خرداد ۱۳۹۴مشکل ترافیک تهران با دو طبقه کردن خیابان ها و تونل زدن و تعریض معابر و …. حل نمیشه ، مشکل شلوغی تهران به خاطر توزیع نا عادلانه ثروت است یعنی اگر بسیاری از امکانات نظیر خدمات بهداشتی و درمانی ، خدمات شهری ، مسئله اشتغال و…. در سایر وجود داشته باشد و حل شود ، دیگه طرف به شهر تهران مهاجرت نمیکنه. به عنوان مثال: گاز در خوزستان و انتقال به شهر های شمالی کشور ! اما بیشتر روستاها و شهرهای کوچک استان گاز ندارند و یا آب تصفیه شده ، همینطور استان بوشهر و…. . 30 درصد صنایع کشور در استان تهران قرار دارد و….. .!!! .
مجتبی(ساروی)
۲۹ خرداد ۱۳۹۴طبق اخرین امار سال 93تهران 11میلیون 650هزار نفر جمعیت داره
AMIN
۲۹ خرداد ۱۳۹۴مطلب خوبی بود..
به نظر من مشکل بسیار که نه کم فرهنگیه…
چون در نبود فرهنگ، باید قانون حاکم بشه تا بتونه حداقل مشکلاتمونو کمتر کنه..
ولی متاسفانه نه تنها قانونگذاری ما مقطعی هستش بلکه در همون مقطع فشاری به مردم میارن و در مقطع هرکی به هر کی همه چیز آزاده…
نمونش چراغ راهنمای سر چهارراه نزدیک خونه ما که یه روز روشنه یه روز چشمک زن… معلوم نیست چه خبره؟!!
حالا ما میگیم تهران شلوغه پس شهر های کم جمعیت ما چطور؟ اونا مشکل ندارن؟
فکر کنم با داروهای قوی و گران قیمت میشه تا حدودی بیماری رو رفع کرد ولی بهتره پیشگیری کرد که این همه هزینه هم بوجود نیاد یعنی …. هر چی فکر میکنم به جایی نمیرسم واقعا سخته
احسان(احسان سابق)
۲۹ خرداد ۱۳۹۴مثل همیشه سام عزیز مطلب خوبی رو ارائه داد.
واقعیتش اینه که تو ایران جامعه ناکارامدی داریم.هم من جزوی از این جامعه هستم هم شمایی که دارید این مطلب رو میخونید!فرقی نمیکنه اهل کدوم شهر هستیم و چه شکلی داریم و جنسیتمون چیه.نه نقش ها بخوبی تعریف شده نه میدونیم چه حقوقی به گردن داریم و نه میدونیم چه حقی دیگران نسبت به ما دارن.از یک طرف احساس حق بجانب بودن داریم و از طرف دیگه احساس گناه میکنیم که چرا به دیگران احترام نمیذاریم.خیلی دلمون میخواد مثل غربی ها زندگی هدفمند و مرتبی داشته باشیم اما تنها چیزی که از این مردم منظم میدونیم یه سری تصاویر از سانه های خودمون و کشورهای دیگه هست.فکر می کنم ناتوانی مسولای ایران و دخالت های بی موردی که در همه جنبه های زندگی مردم دارن باعث شده تمرکزشون رو برای هدایت اساسی ترین نیازهای جامعه از دست بدن.از اقتصاد و فرهنگ جامعه گرفته تا همین مسئله حمل و نقل هیچوقت رتبه قبولی نداشتیم
mds
۳۰ خرداد ۱۳۹۴ریشه تمام این مشکلات ناشی از بیکا ری . نداشتن خودروهای استاندارد . آلودگی هوا . بی تفاوت بودن قشر عزیمی از رانندگان به هموطنان و نداشتن فرهنگ رانندگی لازم برای هم زیستی است
پس اون 9000 سال تمدن که میگن کجاست !!
من که دلم خیلی پره چه بد بختیهایی که نکشیدم تو این جامعه و همچان دارم زجر میکشم دیگه هیچ امیدی به بهبود این وضعیت ندارم و همینطور هیچ امیدی به زندگی شاید تنها امیدم خارج شدن درآینده هست که اگه این نشه دیگه واقا نمیتونم بیشتر از این در این نقطه از کره خاکی به حیاتم ادامه بدم
حسين
۳۰ خرداد ۱۳۹۴درود بر شما ، مطلب خوبی بود اما کو گوش شنوا ؟ هم مردم و هم مسئولین در ایجاد و رواج این نابسامانی نقش مستقیم و مؤثر دارند ، اما متاسفانه این نا بسامانی و آشفتگی فقط در فرهنگ اتومبیل سواری نیست ، متاسفانه در مملکت ما اول یک تکنولوژی وارد میشه و سالها بعد فرهنگ استفاده از اون وارد میشه ویا بهش توجه میشه ، تا زمانی که ماشین بعنوان یک کالای لوکس ونه مصرفی دیده میشه این معضلات بزرگ و بزرگتر هم خواهد شد.
milad
۳۱ خرداد ۱۳۹۴متاسفانه مملکت ما یه طوری شده که تا زور بالای سرمون نباشه به راه درست نمی ریم.خیلی مشخصه که اگر جریمه ها سنگین باشه کسی جرات تخطی کردن از قوانین رو پیدا نمی کنه.مثلا اگر من بدونم برای عبور از چراغ قرمز سیصد چهارصدهزار تومان جریمه میشم هیچ وقت این کارو نمیکنم و..