بیدار شدن در ۵ صبح، موی تای و کارهای روزمره: کن بلاک با ما در مورد کارهای روزانه خود صحبت میکند.
۵.۱۵ صبح:
بیدار میشوم، آلارم گوشی را خاموش میکنم، آیفونم را بر میدارم تا ایمیلها، پیامها و شبکههای اجتماعی را بررسی کنم. یک شیک پروتئین درست میکنم تا متابولیسم بدنم را آماده کنم، سپس با برنامه FaceTime با همسر و فرزندانم صحبت میکنم
۶.۰۰ صبح:
از هتل خارج شده و برای خوردن صبحانه به پیست میروم. آشپزهای تیم همواره چیزی برای من آماده میکنند: معمولاً، سوسیس، برنج و سالاد میوه. فیلمهای داخل خودروی ضبط شده از روز پیش را مرور میکنم.
۷.۳۰ صبح:
با درک دانسی، مدیر تیم ملاقات میکنم و درباره برنامههای آن روز هماهنگ میشویم، سپس شروع به گرم کردن میکنم. نرمش صبحگاهی و چند تمرین موی تای برای این که گردش خون بدنم بالا رفته و برای برنامههای آن روز بدنم را آماده کنم.
۸.۱۵ صبح:
داخل فورد فوکوس RS RX رالی کراس نشسته و آماده شروع برنامه هستم. ما معمولاً روز یک شنبه در آخر هفتههایی که مسابقه دارم دو دور تمرینی انجام میدهیم.
۹.۳۰ صبح:
مسابقه سوم و چهارم مقدماتی. اینجاست که متوجه میشوی به نیمه نهایی راه پیدا خواهی کرد یا نه! هیچ فشاری روی خودم احساس نمیکنم. اوه!
۱۲.۳۰ ظهر:
تا این ساعت من کنار تیم بازگشتهام و فقط روی یک چیز متمرکز شدهام: نهار. معمولاً یک سالاد مختصر، کمی مرغ کباب شده و مقداری برنج. معمولاً سس پری پری ناندو پای ثابت نهار من است.
۱.۰۰ بعد از ظهر:
معمولاً در هر دور مسابقات قهرمانی رالی کراس جهان، کمپانی مانستر مهمانیهای بزرگی با حضور دیجیهای مختلف برگزار میکند که در نهایت به اهدای جوایز و مراسم امضا برای هواداران ختم میشود.
۳.۳۰ بعد از ظهر:
تا زمانی که در مرحله نیمه نهایی جزو سه نفر اول باشم، قطعاً در فینال هم حضور خواهم داشت. شش خودرو برای این که در بزرگترین مسابقه هفته برنده شوند به صف میایستند.
۴.۰۰ بعد از ظهر:
اهدای کاپ قهرمانی، مصاحبههای مطبوعاتی. اینجاست که معمولاً به برگزاری جشن قهرمانی مشغول میشویم. همیشه ۵ دقیقه اول باحال است، ولی پس از آن همه چیز تکراری و خسته کننده میشود.
۷.۳۰ عصر:
بحث و تبادل نظر در مورد مسابقههای آن روز و بررسی مشکلات خودرو و آماده شدن برای مسابقه بعدی. این یک بخش فوق العاده مهم از برنامههای هفتگی میباشد.
۸.۳۰ عصر:
به هتل بازگشتهام، اکنون میتوانم یک دوش بگیرم و با همسر و فرزندانم صحبت کنم. بسته به میزان موفقیتهای من در مسابقه آن هفته، ممکن است با برخی از دوستان و اعضای تیم برای جشن و پایکوبی و کمی نوشیدنی بیرون برویم.
۱۰.۰۰ شب یا ۲ صبح:
خوب به این بستگی دارد که جشن و پایکوبیمان چقدر طول کشیده است، به رختخواب بازگشتهام و سعی میکنم تا قبل از پرواز ۵ صبح هر اندازه که امکانپذیر باشد بخوابم…
منبع: topgear
M4
۲۳ آذر ۱۳۹۵یعنی همه ی روزهاش عین من تکرارین؟
:)
mj
۲۳ آذر ۱۳۹۵حالی می کنه هاااا
یاس ی
۲۳ آذر ۱۳۹۵آدم نمیدونه بگه خوش به حالش یا خوش به حال ماشینهایی که باهاشون رانندگی میکنه !!!!! ولی راننده ای هستش واسه خودش، از خونسردیش پشت فرمون خوشم میاد. کاشکی من هم یک کشور جهان اولی به دنیا میومدم، احتمال70 درصد منم سرنوشت کن بلاک را داشتم چون عشق اول و آخرم ماشینه.
امپراتور لامبورگینی
۲۳ آذر ۱۳۹۵کن بلاک هم پیر شد و رفت.
مثل سباستین لوب.
ASA
۲۳ آذر ۱۳۹۵خیلی باحاله
رانندگی کنی پول دربیاری
حسین
۲۳ آذر ۱۳۹۵همون زندگی که سرمایه دار ها و سیاست مدار ها دوسدارن اعضا جامعه داشته باشن!
یا صبح تا شب کار کنن یا حال کنند اما به سیاست و حال بقیه کاری نداشته باشند!
اینجوری میشه یک درصد صاحب 99 درصد بشن!
mohsen
۲۴ آذر ۱۳۹۵من زندگی جرمی و مخصوصا ریچارد هموندو دوست دارم
بهترین نوع زندگی رو میکنن