در ایران امروز، خودرو رل حساس و بسیار مهمی را در زندگی اقشار گوناگون جامعه ایفاء میکند، نقشی فراتر از یک وسیله حملونقل و یا ابزار ترابری صرف. خودرو در کشورمان، علاوه بر کالایی مصرفی، کالایی سرمایهای، فرهنگی، حیثیتی و… نیز هست و از آنجایی که به عنصر انحصار پیوند خورده و وجود همین واقعیت و دیوارهای بلند گمرکی منبعث از آن، بخشی عظیمی از اقشار ضعیف و میانهحال جامعه را از حق انتخاب مطلوب و دلخواهشان محروم نموده، حساسیت فراوانی نسبت به آن وجود دارد و اخبار و رویدادهایش، با دقت و اشتیاق زائدالوصفی پیگیری میشود. در این میان، جدا از رسانههای تخصصی، در آثار برخی از نویسندگان شهیر کشورمان هم به این مقوله، یعنی خودرو اشاراتی شده است که در اینجا پارهای از آنها میپردازیم.
نخستین نویسندهای که قصد داریم به سراغ اش برویم، آقای حسن نراقی است که در کتاب جالب و خواندنی خود به نام «پی نکتههایی بر جامعهشناسی خودمانی» و در مبحث «بررسی فرهنگ اعتراض» همین کتاب، نکاتی چند را در باب مسائل مرتبط با خودرو بیان نموده که فارغ از هر نوع داوری، تنها به مرورشان اکتفا میکنیم.
تازه این یک روی سکه است؛ روی دیگرش که قبلاً اتفاق افتاده، آگهی میکنند که فلان اتومبیل را که در اکثر مواقع نمونه تولیدی آن را هم ندارند، یعنی عملاً نمیتوانند تولیدش را تضمین کنند و از تحویل آن اطمینان داشته باشند، پیشفروش میکنند. پس، ساخت اتومبیل معلوم نیست! رنگ معلوم نیست! قیمت معلوم نیست! تاریخ تحویل معلوم نیست! و… و…و…با این پیششرطها که مطمئناً در هیچ کجای دنیا نظیری بر آن نمیتوانیم بیابیم. همین مردمی که اینهمه برای همین کارخانهها نق میزنند و فیلسوفمآبانه سر تکان میدهند، با عجله میروند توی صف میایستند و پول بیزبانشان را تسلیم میکنند. عجیب است که ما ازاینگونه رفتارهای اجتماعی متضاد کم نداریم و عجیبتر اینکه در مقابل این رفتارها چه انتظارات بزرگی که از خودمان و مسئولینمان نداریم؟»
نویسنده دیگری که به مبحث خودرو پرداخته آقای رضا امیرخانی است که در کتاب پربار و جذاب خود به نام «نفحات نفت» و در فصل اول آن (در آمد)، خودرو را از منظر مدیریت دولتی و نفتی حاکم بر آن بررسی نموده است که در اینجا بخشی از آن را مرور میکنیم:
«کارخانه پژوی فرانسه، در اوایل دهه هشتاد میلادی، بعد از تولید نسل درخشان ۴ پژو شامل ۵۰۴ و ۴۰۴ در دهه هفتاد، رسماً به خِنِس میخورد و تولیداتش مقبول نمیافتد و در بازار رقابت به دلایل فراوانی ازجمله مصرف سوخت بالا کم میآورد. مدیران پژو دوره میافتند در دانشگاهها و فقط در پلیتکنیک فرانسه،۲۰۰ پروژه دانش جویی تعریف میکنند و شروع میکنند به تزریق پول در دانشگاهها. ظرف مدت پنج سال، پژو ۴۰۵ را تولید میکنند که اتومبیل سال کلاس بی اروپا میشود که همان، هنوز بعد بیست سال، سرجهازی صنعت خودروی ماست.
توضیح: خنس در لغت به معنای گرفتاری و درماندگی است و در سطور بالا به جهت حفظ امانت در متن، به همان صورت اصلی نوشته شده است.
همین را مدل کنیم و برگردانیم به وطن. فرض کنیم ایرانخودرو مثلاً دچار بحران شود و تولیداتش در بازار رقابتی کم بیاورد… همینجا صبر کنیم. در کدام بازار رقابتی؟ رقابت با اتومبیل داخلی؟ شرایط تولید با مدیریت دولتی در همه کارخانهها شبیه به هم است، قبلاً رقیب بودند، حالا که در دولت مهرورزی رفیق هم شدهاند! و با این رفاقت چه جای رقابتی میماند؟ دوباره فرض کنیم که این بار در رقابت با اتومبیل خارجی؛ اصالتاً در ورود خودرو خارجی، چیزی وجود دارد به اسم تعرفه گمرکی و این تعرفه جوری تنظیم میشود که ایرانخودرو در بازار رقابتی کم نیاورد!
پس بگذار همان قصهٔ تولید علم بومی فرانسوی برای طراحی پژو ۴۰۵ را مدل نکنیم و جور دیگری برش گردانیم به وطن. فرض کنیم ایرانخودرو به هر دلیلی به خاطر تولیدات ضعیفش – خدابهدور، فرض مثل – دچار مشکل شود و خریدار پیدا نشد… البته خریدار با چیزی به اسم ستاد تنظیم بازار خودرو وادار خواهیم کرد تا تو صف بایستد و خودرو را با سلام و صلوات تحویل بگیرد.
به هر رو فرض محال که محال که محال نیست. فرض محال (!) کنیم به دلیل ضعف کیفیت تولید، کسی محصول ایرانخودرو را مثل پژو ۵۰۴ دهه هفتاد فرانسه نخرد. حالا منتظریم تا مثل همان دوره فرانسه، ایرانخودرو برود در امیرکبیر و شریف و صنعتی اصفهان و…پروژه پخش کند و… اما در عمل چه اتفاقی میافتد؟
هیچ! مدیر ایرانخودرو میرود خدمت مقام اجرائی بالادست. توضیح میدهد که ایرانخودرو سه برابر کارخانههای همارز کارگر استخدام کرده است – تا ضریب اشتغال کشور را بالا ببرد و اصلاً شهرکی درست شده است به نام پیکان شهر برای اسکان همین نیروها. این کارگران به دلیل مطالبات معوقه، همین روزهاست که بریزند و جادهٔ تهران – کرج را رسماً ببندند و این یعنی بحران شهری و بحران شهری هم یعنی مطبوعات و مطبوعات هم یعنی تضعیف نظام و… خلاصه کلام، مقام اجرایی بالادست هم که حوصله اینهمه براندازی را ندارد، کمی شیر نفت ورودی به ایرانخودرو را باز میکند و جلو اینهمه بحران را به سر انگشت تدبیر میگیرد!
بعد باز هم اتومبیل بیکیفیت آلودهکنندهٔ محیط زیستی میسازیم، با قیمتی بسیار بالاتر از قیمت جهانی. قیمت جهانی را هم با تعرفههای واردات – که برای صیانت از تولید داخل بالا بردهایم – تغییر میدهیم. آیا اینهمه بحران است؟ نه … وقتی قیمت خودرو افزایش پیدا کرد و دست کم دو برابر قیمت جهانی شد، با توجه به درآمدمان، میخواهیم تا ریال آخر از آن استفاده کنیم، پس بحث تعویض خودروهای فرسوده هم میشود بحث روز و خود بحث خودروهای فرسوده حنجرهها را میخراشد و آلودگیاش بافت ریههای یک نسل را…»
منابع:
کتاب پی نکتههایی بر جامعهشناسی خودمانی، نوشته حسن نراقی، نشر اختران، چاپ اول ۱۳۸۳
کتاب نفحات نفت، جستاری در فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی، نوشته رضا امیرخانی، نشر افق، چاپ اول ۱۳۸۹
نوشته: سام کاویانی
داریوش
۸ دی ۱۳۹۴ادم باشرف با دیدن حال وروز مردم ایران بمیرد به حق مرده است
REZA
۸ دی ۱۳۹۴اگر خودروساز ها 1 درصد مقصر باشند مردم ما 99 درصد مقصر اند. مردم ما با این که میبینن خودروهای داخلی چه وضعی دارن و همیشه از کیفیتشون شکایت می کنند و کمپین تشکیل میدهند باز هم با یک وام 20 درصدی در مدت 4روز 100000فرغون میخرند. سر چنین ملتی هر بلایی بیادباز هم کمه.
پویان
۸ دی ۱۳۹۴مردم ما کلا مقصرن که 3دهه و اندی سال پیش یه غلطی کردند و هیچ کاری هم برای اصلاح اون غلط انجام نمیدن. باشد که آگاه شویم
Sj
۸ دی ۱۳۹۴ب نظر من کاربران سایت پدال هم جز اقشار مردم هستند ک میگن نخرید خودشون یا دارن یا میرن تو صف خرید کمپین و حمایت هم خزعبلی بیش نیست
amir
۸ دی ۱۳۹۴مردم ایران همیشه خصلتشون همین هست خودرو به کنار ،الان با این وضع هوای تهران ببینید یه نفر به خاطر آلودگی بیخیال میشه از ماشین آوردن
(*مهرداد*)
۸ دی ۱۳۹۴تا وقتی افکار متحجرانه و بیسوادی و رانت سایه روی خودروسازی ایران دارد همین هست و همین …تحجر ..تحجر …تحجر …بیسوادی …رانت
احمد باقری
۸ دی ۱۳۹۴تا بود همین بود، تا کجا باید رفت!
علی اربابی
۸ دی ۱۳۹۴,وقتی ادم این متن رو میخونه نمی دونه به حال روزش تو ایران بخنده یا گریه کنه
تو کشوری زندگی میکنیم که هیچ چیزی به جز پول و پول و پول حرف نمیزنه
مثلا من خودم دیشب تو یکی از شبکه های اجتماعی عکس یه فورد ماستانگ 2015 پلاک ملی رو دیدم من خودم عاشق ماشین آمریکاییم خدا کنه کلا ایران پر بشه از ماشین آمریکایی
اما نکته اینه از صب تا شب برا ما مردم بیچاره میکوبن که نباید از این استکبارها حمایت کنیم نباید از وسایل اجناس اون ها خرید کنیم نمیزارن کالای غربی وارد ایران بشه فقطم برا ما قشر کارمند کارگر جامعس هااااا
خودشون فقط پول رو میشناسن پول بده فورد خودروی ملی آمریکا رو برات پلاک میکنه
همه چی یادشون میره
والا دروغ چرا یه 405 سال 79 خریدم 9 میلیون 700 اونم قسطی هنوزهم دارمش پولم ندارم بزارم روش عوضش کنم اگرم داشتم به ایران خودرو سایپای نمیدادم
هر روز یه نقشه ایی برا جان مردم میکشن از یه طرف سایپا کلی برلیانس ماشین چینی داده مردم معلوم نیست برا خودش چقدر نشسته که خودروی چانگان رو یک شبه 15..20 میلیون قیمتش رو پایین میارن یه کارمند با هزار بدبختی 70 تومن جمع کرده خیر سرش اوتوماتیک بشینه یک شبه 15 میلیون ضرر بهش میزنن 15 ماه عمر زندگیش بوده!!!
خوب از اون اول ارزان تر به مردم بدین از اون ور قیمت ساندرو بالا میبرن 50 میلیون!! تا چینی هایی که خریدن رو دستشون نمونه
تا کجا میخوان ادامه میدن ما بگذریم خدا نمیگذره…
ali ayat
۸ دی ۱۳۹۴مغز یه نویسنده میتونه یه انقلاب بزرگ رو تشکیل بده
h-paya
۸ دی ۱۳۹۴مردم هرکاری میخوان بکنن…نه من نه خانوادم ماشین صفر داخلی نمیخریم!
king 918
۸ دی ۱۳۹۴به خدا به خدا به خدا ایران تو هرچی پیشرفت کنه تو خودرو سازی و فوتبال هیچ وقت پیشرفت نخواهد کرد چون همیشه یه سری افراد هستن با وجود این که میدونن اما پشتیبانی میکنن مثلا فوتبال با وجود این که فوتبال ایران (تیم ملی و همه ی تیم های باشگاهی ایران) بویی از این ورزش نبردن و سطحشون پایین تر از انگولاست باز هم طرفدارای الکی دارن یا خودرو بعضی افراد هستن تو همین سایت هم میان یکیشون میگفت قدر این ماشین های ایرانی رو نمیدونید بد بخت ها……. از این افراد هم تو جامعه ریخته که با یه وام درجا میزنن سراغ اشغال سازی میرن یکی هم مثلا وزیر میگه هر کی نخره ضد*****مردم هم به خاطر این که ضد*****نباشن میخرن ………..ما درست بشو نیستیم به خدا نیستیم حیف که نمیشه چیز های دیگه بگم که حرف دل همه ی ماست بی خیال با نوشتنش هم چیزی درست نمیشه …………به قول معروف فهمیدی حرفشو بیخیال دونه های *****چند تا شد ….
great britain
۸ دی ۱۳۹۴راست میگی king من همیشه برام سوال بود اون تماشاگرهایی که میرن فوتبال تو ایران میبینن دقیقا به خاطر چی میرن؟
این سوالی هست که سال ها منو به خودش مشغول کرده.
در مورد خودروسازی کشور هم حرفی ندارم حیف انگشت های ما که بیخودی در این باره تایپ کنیم.
به نظرم به حال خودشون رهاشون کنیم بهتره.ارزش نداره در موردش حرف زد.
shahab
۹ دی ۱۳۹۴خلایق هرچه لایق
لگنهارو صف کشیدن خریدن حالا آلودگی هواش مال ماست
رادین
۸ دی ۱۳۹۴من با تهران کاری ندارم یه مثال از یه خانواده تو شهرستان میزنم.
پدر خانواده هر صبح میره سر کار مسیرشم یجوریه ماشین خور نیست از طرفی باید هر روز بچه ها شم صبح ببره مدرسه از طرفی تو شهرستان به هیچ عنوان تفریح و مراکز تفریحی وجود نداره و دلش میخواد بعضی وقتا بره مسافرت حالا چاره چیه؟
1-هر روز هزینه آزانس که براش روزی 20 تومن بیشتر درمیاد!!! و بیخیال تفریح آخر هفته!
2-خرید یه خودرو که با توجه به بودجه یا باید خودرو 10 ساله خارجی بخره که در صورت نیاز به تعمیر یا قطعه مجبوره بازم هزینه کنه بره تهران تا براش قطعه پیدا کنه اونم با چند برابر قیمت.
3-خرید خودرو کم کارکرد یا صفر ایرانی که اونم کیفیت صفر…
نمیگم مردم مقصر نیستن ولی آیا یه کارمند ساده میتونه کار و زندگیشو ول کنه از خودروسازها شکایت کنه؟
به نظر من تنها راه آزاد سازی واردات در حدود کلاس و قیمت خودروهای داخلی است تا هم مردم بتونن خودرو با کیفیت سوار بشن هم خودرو سازان داخلی یه تکونی بخورن هم آلودگی هوا بهبود پیدا کنه.
میتونه از خودروهای گرون قیمت مالیات و گمرک بیشتر بگیره همون کاری که اکثر کشورهای اروپایی میکنن .
احسان(احسان)
۸ دی ۱۳۹۴سال 83 کتاب نوشته در مورد کیفیت پایین خودرو و سال 94 هنوز همون ماشین ها با کیفیت پایینتر تولید میشه… چقدر جامعه باحالی هستیم ما.هیچ دولتی به اندازه دولت ایران کار راحتی نداره.تحریم میشیم هیچی نمیگیم.فیلتر میشیم هیچی نمیگیم.زور فرهنگی و اجتماعی و … بهمون گفته میشه هیچی نمیگیم.اختلاص میشه هیچی نمیگیم.اسید پاشی میشه هیچی نمیگیم.رکود داریم هیچی نمیگیم.تورم دو رقمی داریم هیچی نمیگیم. چرا دولت بخواد خودشو به زحمت بندازه برای ملتی که عرضه نداره از حقوقش دفاع کنه.از این بی عرضگی فردی و اجتماعی حالم بهم میخوره
ahmad
۸ دی ۱۳۹۴با تشکر از مطلب مفید و تعمل برانگیز آقای کاویانی
به همه دوستان توصیه میکنم که حتما کتاب جامعه شناسی خودمانی آقای حسن نراقی رو بخونید.
بسیاری از تصورات اجتماعی و فرهنگی شما تغییر خواهد کرد.
سام
۸ دی ۱۳۹۴با سلام
خواهش می کنم دوست عزیز،لطف داری شما
real
۹ دی ۱۳۹۴دمتون گرم یکم با نظراتتون نفسم باز شد نمیخوام به خودمو مردم مملکتم توهین کنم ولی قبول کنین شعور اجتماعی سیاسی ضعیفی داریم تا کسی هم بخواد یکم انتقاد ساختاری مختصر عمیق بکنه میشه ضدانقلاب و غرب پرستو چیو چی…
از اونور بوم افتادیم…
Hamid
۹ دی ۱۳۹۴در پاسخ به سخنان آقای نراقى باید بگم؛اول اینکه مردم مجبورند این خودرو های مزخرف بخرند، تو کشور های دیگه انقدر تنوع خودرو در قیمت های متنوع وجود داره که باعث ایجاد رقابت بین خودروسازها میشه و دیگه خبری از خودروی بی کیفیت و نا ایمن نیست.وقتی که سازمان های حمایت از مصرف کننده بیشتر طرفدار خودروسازها باشند و از طرفی نرخ گمرک انقدر بالا باشه نتیجش همینه پس لطفاً به جای اینکه مردم مقصر اصلی بدونید خودروسازها و سازمان ها رو مورد خطاب قرار بدید.