چند سالی است که دولت کمونیست چین با تغییر سیاستهایش، عزم خود را برای پیوستن به کشورهای صاحب سبک در خودروسازی جزم کرده است. بر اساس این سیاستها، خودروسازان بخش دولتی و بخش خصوصی چین با سرمایهگذاریهای هنگفت قصد دارند پلههای ترقی را با سرعت طی کرده و به جمع خودروسازان مطرح و معتبر بپیوندند. صنعت خودروسازی در چین با سرعت حیرتآوری در حال پیشرفت است و روزی نیست که خبری از رونمایی مدلهای جدید و کانسپت های مدرن چینی به گوش نرسد. اما آیا خودروسازان چینی میتوانند در رسیدن به اهداف خود موفق شوند؟ آیا در آیندهای نزدیک یا دور میتوانیم خودروسازان چینی را در بین بزرگان و پیشروهای صنعت خودروسازی جهان ببینیم؟ آیا ورود این خودروسازان به کشور ما پدیدهای شوم و نامیمون برای کشور ماست و یا اینکه باید از ورود این خودروها به کشورمان استقبال کنیم؟
در این مقاله قصد داریم با نگاهی تحلیلی به صنعت خودروی چین، جوابی برای سؤالات بالا پیدا کنیم.
آمار تولید و فروش خودرو چین
چین در سال ۲۰۱۴ همچنان صدرنشینی بلامنازع خود را در تولید خودرو جهان ادامه داد. این کشور که در سال ۲۰۱۳ با تولید بیش از ۲۲ میلیون خودرو (یعنی عددی بیشتر از مجموع تولید ایالات متحده و ژاپن که رتبههای دوم و سوم را در اختیار داشتند) بزرگترین خودروساز جهان بود، در سال ۲۰۱۴ هم این جایگاه را حفظ کرد. [۱]
حدود ۴۴ درصد از آمار فروش خودرو در چین مربوط به برندهای چینی و الباقی مربوط به برندهای خارجی میباشد. لازم به ذکر است که بر اساس سیاستهای دولت چین برای حمایت از تولید داخلی، تعرفههای گمرکی بسیار بالایی برای ورود خودروهای کامل به این کشور وجود دارد و خودروسازان خارجی نمیتوانند بهراحتی محصولات خود را بهصورت کاملاً مونتاژ شده به این کشور وارد کنند و باید با همکاری کمپانیهای چینی، شرکتهای سرمایهگذاری مشترک (Joint Venture) تشکیل دهند و محصولات خود را از طریق شریک چینی خود مونتاژ کرده و به فروش برسانند. برای مثال جنرال موتورز آمریکا برای عرضه محصولات خود در چین قرارداد سرمایهگذاری مشترکی با سایک موتور چین به امضا رسانده که در نتیجه آن شرکتی با نام شانگهای-جی ام (Shanghai-GM) تشکیل شده که ۵۱% از سهام آن متعلق به سایک موتور و الباقی متعلق به جنرال موتورز است. بسیاری دیگر از این شرکتهای سرمایهگذاری مشترک در چین را میتوان نام برد که وظیفه تولید قطعات، مونتاژ و فروش محصولات کمپانیهای خارجی در چین را به عهده دارند.
در نتیجه ایجاد این شرکتهای سرمایهگذاری مشترک، بخش زیادی از سود فروش خودروهای خارجی در چین به جیب خودروسازان چینی میرود و علاوه بر این، مونتاژ و تولید قطعات خودروهای مدرن باعث انتقال دانش و تکنولوژی شرکتهای بزرگ به کمپانیهای چینی میشود.
بزرگترین کمپانی خودروسازی چین سایک موتور با بیش از ۴.۵ میلیون تولید در سال ۲۰۱۴ است که علاوه بر تولید محصولات جنرال موتورز و فولکس واگن در چین، مالک برندهای ام جی، رووی (ROEWE)، وولینگ و مکسوس میباشد. این خودروسازی بزرگ که در سال ۱۹۴۰ میلادی آغاز به کار کرد، یک خودروساز دولتی محسوب میشود و مراکز تحقیق و توسعه زیادی در سراسر جهان از جمله بریتانیا و ایالات متحده دارد.
خودروسازان بزرگ چین به ترتیب میزان تولید عبارتاند از:
- SAIC Motor
- Dongfeng Motor
- First Automobile Works
- Chang’an Motors
- Beijing Automotive Group
- Guangzhou Automobile
- Chery
- BYD Automobile
- Brilliance China Auto
- Jianghuai Automobile
بر اساس آمار سایت chinaautoweb در سال ۲۰۱۴، ۷۰ برند در چین حضور داشتهاند که این نشان دهنده این است که بازار خودرو چین یکی از رقابتیترین بازارهای دنیاست. برندهای فولکس واگن، وولینگ، هیوندای، چانگان، تویوتا، بیوک، نیسان، فورد، هوندا و شورولت به ترتیب ده برند اول در زمینه فروش در چین هستند. همانطور که میبینید در بین این برندها فقط دو برند چینی هستند و برندهای آلمانی، آمریکایی، ژاپنی و کرهای بیشترین فروش خودرو را در چین به خود اختصاص دادهاند.
اگر بخواهیم برندهای چینی را بر اساس فروش در خود چین مرتب کنیم به لیست زیر خواهیم رسید:
- وولینگ
- چانگان
- دانگ فنگ
- چری
- BYD
- هاوال
- جیلی
- بایک
- جک
- گریت وال
- Baojun
- هایما
- بستورن
- لیفان
- زوتی
لازم به ذکر است که در لیست بالا از آوردن نام خودروسازانی که تولیدی کمتر از ۱۵۰ هزار دستگاه در سال ۲۰۱۴ داشتهاند صرفنظر شده است.
همانطور که قبلاً هم عنوان شد پرفروشترین خودروهای بازار چین خودروهایی با برند غیر چینی هستند. جدول زیر پرفروشترین سدان های چینی در خود چین به همراه رتبه آنها در لیست پرفروشترین سدان های سال ۲۰۱۴ را نشان میدهد:
ردیف | نام خودرو | شرکت سازنده | رتبه در بین ۱۲۰ خودروی پرفروش سال | تعداد فروش در سال ۲۰۱۴ |
۱ | جیلی امگراند EC7 | جیلی | ۲۱ | ۱۶۵۲۳۹ |
۲ | چانگان ایدو | چانگان | ۲۳ | ۱۵۴۸۸۵ |
۳ | BYD F3 | BYD | ۳۷ | ۱۱۰۲۹۳ |
۴ | رووی (ام جی) ۳۵۰ | سایک موتور | ۴۱ | ۹۹۹۵۹ |
۵ | جیلی MK | جیلی | ۴۹ | ۷۸۸۹۰ |
۶ | BYD Surui | BYD | ۵۲ | ۷۳۲۶۹ |
۷ | بستورن B50 | فاو | ۵۳ | ۷۲۲۵۹ |
۸ | Changan Alsvin V3 | چانگان | ۵۵ | ۷۰۱۴۳ |
۹ | BAIC E Series | بایک | ۵۶ | ۶۹۷۱۴ |
۱۰ | چری E3 | چری | ۵۸ | ۶۷۱۴۳ |
۱۱ | چری QQ | چری | ۶۵ | ۶۰۵۷۹ |
۱۲ | هایما فامیلی | هایما | ۶۸ | ۵۴۹۶۹ |
۱۳ | BYD L3 | BYD | ۷۰ | ۵۴۵۳۱ |
۱۴ | FAW Xiali series | فاو | ۷۱ | ۵۳۸۵۷ |
۱۵ | برلیانس H330 | برلیانس | ۷۲ | ۵۳۲۵۸ |
۱۶ | گریت وال C30 | گریت وال | ۷۳ | ۵۲۴۶۳ |
۱۷ | هایما M3 | هایما | ۷۸ | ۴۸۸۷۵ |
۱۸ | زوتی Z300 | زوتی | ۸۰ | ۴۶۳۳۱ |
۱۹ | Changan Alsvin V5 | چانگان | ۸۴ | ۴۳۲۷۴ |
۲۰ | سنووا D50 | بایک | ۸۵ | ۴۲۶۰۷ |
۲۱ | Changan CX20 | چانگان | ۸۷ | ۴۲۴۹۳ |
۲۲ | گریت وال C50 | گریت وال | ۹۱ | ۳۸۶۱۱ |
۲۳ | BYD F0 | BYD | ۹۳ | ۳۸۱۷۹ |
۲۴ | Baojun 630 | سایک=جیام وولینگ | ۹۴ | ۳۷۲۲۲ |
۲۵ | چانگان بنی مینی | چانگان | ۹۵ | ۳۶۶۱۶ |
۲۶ | چری فالوین | چری | ۹۶ | ۳۶۴۲۸ |
۲۷ | Geely Yuanjing | جیلی | ۱۰۰ | ۳۳۷۵۸ |
۲۸ | Soueast V3 | Soueast | ۱۰۱ | ۳۳۳۶۶ |
۲۹ | JAC Heyue | جک | ۱۰۸ | ۲۸۲۵۷ |
۳۰ | MG 3 | سایک موتور | ۱۱۰ | ۲۷۸۶۴ |
۳۱ | چری آریزو ۷ | چری | ۱۱۳ | ۲۶۴۸۳ |
۳۲ | جیلی SC7 | جیلی | ۱۱۴ | ۲۶۲۸۱ |
۳۳ | دانگ فنگ فنگشن S30 | دانگ فنگ | ۱۱۵ | ۲۵۹۹۱ |
۳۴ | Trumpchi GA3S | گک | ۱۱۶ | ۲۵۹۷۰ |
۳۵ | جیلی پاندا | جیلی | ۱۱۷ | ۲۵۶۰۵ |
۳۶ | لیفان ۶۲۰ | لیفان | ۱۱۹ | ۲۴۶۰۷ |
۳۷ | Baojun Lechi | سایک-جی ام وولینگ | ۱۲۰ | ۲۴۲۷۵ |
لیست بالا فقط آمار فروش خودروهای سدان را نشان میداد. آمار فروش خودروهای SUV، MPV و الکتریکی در این جدول لحاظ نشده است. البته سهم برندهای چینی در آن دستهها بسیار بیشتر است. برای مثال پرفروشترین SUV بازار چین (در بین همه برندهای چینی و غیر چینی) گریت وال هاوال H6 است.
آمار صادرات خودروها در گمرک چین:
بر اساس آمار گمرک چین، آمار صادرات خودروهای چینی در سال ۲۰۱۴ نسبت به سال قبل از آن ۲.۸ درصد (معادل ۸۹۷ هزار خودرو) کمتر شده است. اما ارزش کل صادرات آنها ۴.۶ درصد افزایش پیدا کرده است. ۸۷.۵ درصد از کل صادرات خودرویی چین به کشورهای در حال توسعه در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین بوده است. ایران در سال ۲۰۱۴ با رشدی ۱۱۳.۸ درصدی در واردات از چین، الجزایر را پشت سر گذاشته و رتبه اول واردات خودروهای چینی را نصیب خود کرده است.
چرا ایران تبدیل به بزرگترین وارد کننده خودروهای چین شد؟
سؤالی که هر کسی بعد از مشاهده این آمار از خود میکند این است که چرا ایران تبدیل به بزرگترین وارد کننده خودروهای چینی شد؟ برای پاسخ به این سؤال جوابهای زیادی به نظر میرسد. اما چند جواب به نظر محتملتر از سایرین میرسند:
الف) تحریمهای بینالمللی
یکی از بخشهای مهم تحریمهای بینالمللی، تحریم صنعت خودروسازی بود. پس از این تحریم کمپانیهایی مانند پژو، رنو و نیسان با وجود اینکه با شرکای ایرانی قرارداد داشتند، بازار ایران را ترک کرده و یا حضور خود در ایران را به حداقل رساندند. این مسئله باعث بروز مشکلات فراوانی برای شرکای ایرانی آنها و مشتریان ایرانی گردید. شرکتهای ایرانی با عدم تأمین قطعات و پشتیبانی فنی مواجه شدند و مشتریان هم از گران شدن قیمت خودروها، پایین آمدن کیفیت آنها و بدقولیهای شرکتهای داخلی به ستوه آمدند.
عدم همکاری شرکای بینالمللی با خودروسازان داخلی باعث شد تا تیراژ خودروسازان بهشدت افت پیدا کند و علاوه بر آن کیفیت خودروها نیز کاهش قابلملاحظهای پیدا کرد. همچنین به دلیل عدم همکاری شرکای بینالمللی، خودروسازان داخلی نتوانستند برای مدت زیادی خودروی جدید مطرحی را به بازار معرفی کنند. خلف وعده خودروسازان بزرگ و نادیده گرفتن تعهداتشان در برابر قراردادهایی که با شرکای ایرانی خود داشتند بارها صدای اعتراض مدیران ایرانخودرو و سایپا را بلند کرد. اما این خودروسازان هرگونه مذاکرهای را به بعد از پایان تحریمهای بینالمللی موکول میکردند.
اما این تنها خودروهای مونتاژ داخل نبودند که با تحریمها دچار مشکل شدند. بلافاصله پس از اعلام تحریمهای جدید خودروسازان وارد کننده هم در راستای تحریمها تصمیم به خروج از بازار ایران گرفتند. از جمله هیوندای، کیا، تویوتا و … که به فعالیت خود در ایران خاتمه داده و نهتنها به تعهدات خود پشت کردند، بلکه عملاً با این کار به گرانی خودروهای وارداتی دامن زدند. در نتیجه از آن زمان تا به امروز این خودروسازان هیچگونه واردات مستقیمی به ایران ندارند و هیچ اثری از نام ایران و شرکتهایی که خود را نمایندگی رسمی آنها میدانند در وبسایت گلوبال این کمپانیها وجود ندارد. جالب است بدانید که در حال حاضر تقریباً تمامی خودروهای وارداتی (به غیر از آنهایی که از چین وارد کشور میشوند) با واسطهگری کشور امارات به کشور وارد میشوند. بهگونهای که شرکتهایی که بهظاهر نماینده رسمی کمپانیهای بزرگ هستند خودروهایی که در امارات ترخیص شده است را بار کشتی کرده و به کشور وارد میکنند و این مسئله یکی از دلایلی است که این خودروها بسیار بیشتر از قیمت واقعی به کشور ما وارد میشوند.
همه این عوامل دستبهدست هم داد تا خودروسازان کوچک بخش خصوصی از این فرصت استفاده کرده و با تولید محصولات چینی، مشتریان خود را افزایش دهند. برای مثال کرمان موتور که در گذشته تولید دوو ماتیز و سیلو را بر عهده داشت، رو به محصولات لیفان (و پس از مدتی جک) آورد. خودروسازان راین که تولید محصولات هیوندای ورنا و آوانته را انجام میداد، به سراغ گریت وال رفت و خودروسازی بم که در گذشته به مونتاژ فولکس واگن میپرداخت به سراغ هافی موتورز رفت. مردم هم که از محصولات تکراری، کیفیت رو به نزول و بدقولیهای خودروسازان داخلی به ستوه آمده بودند، تصمیم به اعتماد به خودروهای چینی گرفتند. البته چینیها هم قدر این فرصت را دانستند و روزبهروز سرمایهگذاری و همکاریهای خود با شرکای داخلی خود را افزایش دادند. در واقع چینیها در زمانی که سایر خودروسازان بزرگ جهانی به بهانه تحریم به ایران پشت کردند، با ورود به ایران ریسک کرده و در کشور سرمایهگذاری کردند و البته پاداش این ریسک را هم گرفتند.
به نظر میرسد چنین وضعیتی برای کشور روسیه نیز قابل پیشبینی باشد. چرا که به دلیل تحریمهای بینالمللی که بر اساس موضع روسیه در زمینه مناقشه اوکراین وضع شدهاند، خودروسازان اروپایی در حال ترک این کشور هستند و این مسئله به علاوه روابط تنگاتنگ قدیمی روسیه و چین، زمینه را برای هجوم خودروسازان چینی به این کشور فراهم کرده است.
در سالهای اخیر و با اعمال تحریمها و بسیاری از سیاستهای غلط داخلی، وضعیت اقتصادی کشور روزبهروز بدتر شد و کار بهجایی رسید که در سال ۲۰۱۲ ریال ایران بهعنوان کمارزشترین واحد پولی جهان شناخته شد [۲]. با این شرایط و جهش ناگهانی نرخ ارز، یکی از بازارهایی که بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت بازار خودرو بود. در نتیجه این افزایش قیمتها، نهتنها نرخ خودروهای داخلی به یکباره چندین برابر شد، بلکه نرخ خودروهای وارداتی هم (به دلیل رابطه مستقیم با نرخ دلار) سر به فلک گذاشت و دیگر خرید آنها برای هر کسی مقدور نبود. این شرایط باعث شد که خودروهایی مثل خودروهای کرهای که در اکثر نقاط جهان بهعنوان خودروهایی ارزانقیمت و اقتصادی شناخته میشوند، در ایرانخودروهایی لوکس و مخصوص قشر مرفه جامعه بهحساب آیند. برای مثال کیا سراتو (فورته) در بازار آمریکا در فول ترین مدل با قیمتی زیر ۲۰ هزار دلار به فروش میرسد. همین خودرو در ایران بنا به اعلام نمایندگی ۱۳۵ میلیون تومان قیمت میخورد. با توجه به این که حقوق متوسط در آمریکا ۳۷۰۰ دلار در ماه و حقوق متوسط در ایران حدود ۲ میلیون تومان در ماه میباشد، در نتیجه قیمت کیا سراتو در آمریکا برابر ۵.۴ ماه حقوق و در ایران برابر ۶۷.۵ ماه حقوق میباشد. علاوه بر اینها شرکتهایی مانند کیا و هیوندای در سراسر جهان طرحهای فروش اقساطی و چندمرحلهای بسیار مناسبی برای مشتریان فراهم میکنند. برای مثال در همان آمریکا با ماهی کمتر از ۲۰۰ دلار میتوان یک سراتو خرید که چیزی حدود ۶ درصد از حقوق ماهیانه متوسط در آمریکاست. اما در ایران برای خرید همان خودرو باید حداقل چیزی حدود نصف آن مبلغ را به طور نقد، و مابقی را با اقساطی که حتی چندین برابر حقوق ماهیانه متوسط هستند بپردازید.
بنابراین با توجه به قیمت بسیار بالای خودروهای خارجی و تکراری بودن و کیفیت نهچندان بالای خودروهای داخلی نیاز به عاملی بود تا فاصله بین آنها را پر کند. خودروهای چینی این خلأ را بهخوبی پر کردند. بهگونهای که در حال حاضر از بازه ۲۰ میلیون تا ۱۳۵ میلیون بیش از ۱۰ مدل از چینیها با کیفیت و امکانات متفاوت قرار دارند که این فاصله را بهخوبی پر کردهاند و گزینههای زیادی را برای خریداران فراهم کردهاند و باعث ایجاد تنوع و رقابت نسبی در بازار شدهاند.
ج) عملکرد ضعیف و سیاستهای غلط داخلی
صنعت خودروسازی در کشور ما از سال ۱۳۱۹ با ساخت بدنه اتوبوس و کامیون آغاز به کار کرد. البته اولین شرکت تولیدکننده خودرو سواری که فیات ایران بود، در سال ۱۳۳۲ تأسیس شد. تولید اولین محصولات این شرکت که فیات ۱۱۰۰ نام داشت، در سال ۱۳۳۹ انجام شد. شرکت جیپ ایران (پارسخودرو کنونی) هم در سال ۱۳۳۶ تأسیس شد. اولین خودرو تولید شده در این شرکت، جیپ شش سیلندر کالسکهای بود که در سال ۱۳۳۸ تولید شد. در سال ۱۳۳۸ شرکت تولید خودروی ایران (مرتب کنونی) تأسیس شد. این شرکت هم در سال ۱۳۴۲ اولین محصولات خود که انواع مدلهای لندروور بود را تولید میکرد. ایران ناسیونال یا همان ایرانخودرو که مادر پیکان است، روز ۱۲ مهرماه ۱۳۴۱ با سرمایهای در حدود ۱۰ میلیون تومان و با هدف مونتاژ و تولید انواع خودرو متولد شد و از ۲۸ اسفندماه ۱۳۴۲ با تولید اتوبوس شروع به کار کرد. پیکان در سال ۱۳۴۵ در ایران ناسیونال بهعنوان اولین خودرو همهگیر تولید داخل متولد شد [۴]. این مدت تقریباً برابر با عمر صنعت خودروسازی کره جنوبی است. کشوری که هماکنون یکی از قطبهای خودروسازی جهان محسوب میگردد و تولیداتش در اکثر کشورهای دنیا به فروش میرسند. اما ما همچنان پا را از مقوله مونتاژکاری فراتر نگذاشتهایم. در واقع کشور ما هیچ وقت در طول تاریخ خود خودروساز به معنای واقعی نبوده است. بلکه از روزهای اول مونتاژکار فیات ایتالیا، هیلمن انگلستان (پیکان)، جنرال موتورز آمریکا، رنو و پژو فرانسه، نیسان ژاپن، کیا و هیوندای کره جنوبی، پروتون مالزی و هماکنون هم لیفان و چری چینی بوده است. تلاشهای ما برای خودروسازی محدود به ساخت سمند و دنا (بر پایه پلتفرم پژو ۴۰۵)، رانا (بر پایه پلت فرم پژو ۲۰۶) و تیبا (بر پایه پلت فرم کیا پراید) و چندین فیس لیفت و جابهجایی موتور و گیربکس خودروها باهم و خلق خودروهایی مانند RD و PK بوده است.
ما هیچگاه، حتی در دوران قبل از انقلاب که به تعبیر عدهای از نظر حضور شرکتهای خارجی بهار خودروسازی ما بود، از دایره مونتاژکاریهای پیدرپی خارج نشدیم. هماکنون هم خودروهایی در کشور ما تولید میشود که سالها از توقف تولیدشان در کشور اصلی میگذرد. برای مثال پراید خودرویی است که تولید آن توسط فورد در سال ۱۹۸۶ آغاز گردید و در آمریکا فورد فستیوا نام داشت. این خودرو توسط مزدا در ژاپن و کیا موتورز کره جنوبی نیز با نامهای مزدا ۱۲۱ و کیا پراید مونتاژ میشد. در سال ۲۰۰۲ در سراسر جهان تولید این خودرو متوقف گردید و با ارتقای پلتفرم آن، فورد فیستا، مزدا ۲ و کیا ریو متولد شدند. اما این خودرو در ایران سالهاست که در کشور ما با تغییراتی بسیار اندک در حال تولید است.
عدم تمایل خودروسازان ایرانی برای پیشرفت و بهبود محصولات بیش از هر چیز به دولتی بودن آنها و انحصار بازار برمیگردد. چرا که تا محصولی بدون رقیب باشد و تحت هر شرایطی فروش بالایی داشته باشد، تولیدکننده نیازی به بهینهسازی آن و یا تولید محصولات جدید احساس نخواهد کرد. همین مسئله باعث شده است که ایرانخودرو و سایپا رکورددار کمترین بهرهوری در جهان لقب بگیرند [۳]. در کنار این مسئله، سیاستهای غلط کنترل بازار، نرخگذاری دولتی، ایجاد محدودیت برای واردات خودروهای خارجی و … دستبهدست یکدیگر دادهاند تا خودروسازان ایرانی روزبهروز با کاهش کیفیت و تکرار محصولات قدیمی به نارضایتی مشتریان دامن بزنند. در این میان با آمدن خودروهای چینی تنوع بازار بیشتر شد و محصولاتی با ظاهر و امکانات متفاوت با محصولات قدیمی ایرانخودرو و سایپا وارد کشور شدند. در نتیجه طبیعی است که واکنش جامعه به این خودروها مثبت باشد و کار بهجایی رسیده است که مدیرعامل لیفان موتورز صحبت از تولید ۶۰ هزار دستگاهی لیفان در ایران در سال آینده میکند و مدیرعامل جک از هدفگذاری کسب ۱۵ درصد از بازار خودروی ایران توسط محصولات این کمپانی میگوید.
د) روابط اقتصادی مثبت ایران و چین
روابط ایران و چین طی سالهای اخیر بنا به دلایل سیاسی و اقتصادی بسیار تنگاتنگ شده و حجم مبادلات بین دو کشور سال به سال افزایش پیدا میکند. از طرف دیگر خودروسازان چینی که به دنبال بازارهای جدید و بکر برای محصولات خود هستند از این فرصت استفاده کرده و با عقد قرارداد با خودروسازان ایرانی و سرمایهگذاری در کشور، قصد افزایش تولیدات و بالا بردن وجهه بینالمللی خود را دارند.
شاید موارد بالا اصلیترین دلایلی باشد که بتوان برای پاسخ به این سؤال که “چرا ایران بزرگترین بازار محصولات چینی است؟” بیان کرد. ممکن است دلایل دیگری هم برای این امر وجود داشته باشد که برای جلوگیری از طولانی شدن بحث به آنها نخواهیم پرداخت و به همین میزان کفایت میکنیم.
اما آیا ورود خودروهای چینی به کشور ما به سود ماست یا اینکه باید از ورود خودروهای چینی به کشور نگران باشیم؟
حقیقت این است که صنعت خودروسازی ما در شرایط بسیار خاصی به سر میبرد که قابل مقایسه با هیچ جای دیگر در دنیا نیست. بخش خصوصی ما تا ۲-۳ سال قبل عملاً تعطیل شده بود و خودروسازان بزرگ دولتی هم در ورطه تکرار افتاده بودند. میتوان گفت که پای چینیها به طور جدی توسط بزرگترین خودروساز (نسبتاً!) خصوصی بازار یعنی گروه کرمان خودرو و زیر مجموعههایش (یعنی کرمان موتور، مدیران خودرو، خودروسازان راین، بم خودرو و …) که در گذشته با خودروسازان صاحبنامی همکاری میکردند به ایران باز شد. این مجموعه که مدتها بود تولید جدیدی نداشت با حضور چینیها و فروش برندهای چری، لیفان، گریت وال، هافی و در ادامه جک، دوباره به رونق رسید و فروش قابلملاحظهای را تجربه کرد. سایر خودروسازان بخش خصوصی هم با دیدن موفقیتهای این گروه به سمت چین روانه شدند و هر کدام تحفهای از آن دیار آوردند. مرتب خودرو به سراغ GAC رفت و دیار خودرو پای BAIC و شاسی بلندهای گریت وال یعنی هاوال را به ایران باز کرد. گروه بهمن به سراغ ژانگ ژینگ رفت و کاپرا و لندمارک را آورد و برای زنده کردن جایگاه مزدا ۳ ابتدا با سایک موتورز برای تولید Roewe و وولینگ وارد مذاکره شد که این مذاکرات تا کنون به نتیجه خاصی نرسیده است و به مونتاژ ونهای مکسوس ختم شد و در نهایت به سراغ فاو رفت تا با مونتاژ بستورن برای بازگشت به گذشتهای باشکوه تلاش کند.
خودروسازان دولتی هم که در ابتدا حضور چینی را چندان جدی نمیگرفتند و با اکراه از آن یاد میکردند وقتیکه تلاشهای رقبا برای ورود خودروهای جدید را مشاهده کردند وارد عمل شده و آنها هم مذاکرات را با چینیها آغاز کردند. سایپا و زیرمجموعهاش پارسخودرو راه شهر چانگ کینگ را در پیش گرفتند تا محصولات چانگان را به ارمغان بیاورند و چندین مدل از برلیانس و یک مدل از زوتی و یک پیکاپ از دانگ فنگ را نیز برای مونتاژ کشور آوردند. ایرانخودرو هم با فوتون، دانگ فنگ و هایما به توافقاتی رسید تا آنها نیز از این قافله عقب نمانند.
از طرف دیگر بزرگترین وارد کننده خودرو در ایران که واردات خودروهای هیوندای و کیا را در اختیار دارد سراغ یکی از پرفروشهای چین رفت و جیلی را وارد کشور کرد تا جمع برندهای چینی در ایران جمع شود. البته اینها تمام خودروسازان چین نیستند. هنوز پای برندهایی مانند BYD و Qoros و.. به ایران باز نشده است و بعید نیست که در آینده شاهد حضور این برندها نیز در کشورمان باشیم.
حقیقت این است که خودروهای چینی چه خوب باشند، چه بد، تنوع زیادی را به بازار ما آوردهاند. این خودروها از قیمت ۱۹ میلیون (امویام ۱۱۰) تا ۱۳۵ میلیون (بایک سنوا) گسترده شدهاند و با امکانات و کیفیتهای متنوعی ارائه میشوند. آنها با ظاهر و امکاناتی مدرن به یکی از انحصاریترین و کم تنوع ترین بازارهای دنیا آمدهاند. به یاد داشته باشید که ما در دورهای زندگی میکنیم که حاصل همکاری بیش از ۲۰ ساله ما با پژو، تولید محصولات ۲۰ سال پیش آن کمپانی در ایران و با کیفیتی پایینتر و قیمتی بهمراتب بالاتر از روز اول است و با ترک ناگهانی بازار ایران توسط پژو حتی همان محصولات قدیمی هم با افت تولید و کمبود قطعات مواجه میشوند؛ دورهای که کیا موتورز پس از مدتها کشمکش و کشوقوس نسل قدیمی سراتو را بعد از ۲ سال از عرضه نسل جدید آن با امکانات ایمنی و رفاهی بسیار پایینتری نسبت به نمونههای وارداتی آن به ایران میفرستد؛ دورهای که افتخار ما در صنعت خودروسازی ارائه یک فیس لیفت از خودرویی قدیمی است که آن هم هر گوشهاش بیننده را به یاد خودروی دیگری میاندازد و دورهای که مهندسان ما لچکی عقب را بهعنوان عامل ناامنی خودرو معرفی کرده و با حذف آن سعی در افزایش ایمنی خودرو دارند!
در چنین دورهای اگر خودروسازی به کشور ما بیاید و در کشور سرمایهگذاری کرده و محصولات به روز خود را به فروش برساند باید آن را به فال نیک گرفت. حضور خودروسازان چینی در شرایط تحریم خطوط تولید خودروسازان را فعال نگه داشته است و بازار بی تنوع و پر از محصولات از مد افتاده را متنوع و به روز کرده است. ممکن است که خودروهای چینی از نظر کیفیت به پای خودروهای کرهای، ژاپنی و اروپایی نرسند، اما این خودروها از نظر قیمت هم با آنها قابل مقایسه نیستند. شاید اگر همان سراتوی نسل قبل ایرانیزه شده و ارزانسازی شده سایپا را بتوانیم بهعنوان یکی از ارزانترین خودروهای کرهای بازار بنامیم، باز هم شاید ۸۰ درصد از افراد جامعه ما توانایی پرداخت هزینه بیش از ۷۰ میلیون تومانی برای آن را نداشته باشند. چه برسد به خودروهای مدرن و به روز کرهای و ژاپنی و اروپایی که بهمراتب قیمتهایی گرانتر دارند. پس خودروهای چینی با پر کردن فاصله بین خودروهای ایرانی و خارجی میتوانند به مردم حق انتخاب بیشتری بدهند و شاید بتوانند گزینهای برای افرادی که میخواهند خودرویی با ظاهر و امکانات به روز داشته باشند اما توانایی خرید خودروهای گرانقیمت خارجی را ندارند، باشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که حضور خودروهای چینی در بازار داخلی هم برای خودروسازان داخلی و هم برای مردم چندان مضر نیست و شاید که این خودروها بتوانند با افزایش تنوع و رقابت در بازار، باعث تثبیت قیمتها و افزایش کیفیت در صنعت خودروسازی کشور شوند و شاید بتوانند خودروسازان کهنهکار ما را وادار کنند که برای حفظ سهم خود از بازار، رو به اقدامات جدیدی آورده و با افزایش تنوع در سبد محصولات و بهبود در شرایط فروش و خدمات پس از فروش خود، راهی برای پیشرفت واقعی و علمی بیابند.
همانطور که قبلاً عنوان شد، در حال حاضر خودروسازان چینی با سرعت در حال پیشرفت هستند. چین یکی از رقابتیترین بازارهای دنیا را دارد و تعداد بسیار زیادی خودروساز در آن فعال هستند. تعداد خودروسازان بزرگ و کوچک چین به دهها عدد میرسد و از این لحاظ با هیچ کشوری قابل مقایسه نیست. اما با این وجود، هنوز این خودروسازان نهتنها نتوانستهاند در بازارهای بینالمللی موفقیت چندانی کسب کنند، بلکه در بازار داخلی خود چین هم نتوانستهاند بر رقبای صاحبنام خود برتری چندانی کسب کنند. اما در حالی که برخی از این خودروسازان خودروهای نسبتاً مدرن و با کیفیتی تولید میکنند، چرا هنوز موفق به کسب موفقیت بینالمللی و داخلی خاصی نشدهاند و چرا هنوز نتوانستهاند وارد بازارهایی مثل بازار آمریکا و یا اروپا شوند؟
جواب این سؤال بیش از مسائل فنی و خودرویی، به مسائل اقتصادی برمیگردد. بازارهایی مانند اروپا و یا آمریکا بهشدت رقابتی هستند و تنها خودروسازانی در این بازارها موفق خواهند شد که کیفیت بالا، تکنولوژی به روز، طرحهای فروش مناسب، قیمتهای رقابتی، خدمات پس از فروش گسترده و منظم و برندهای معتبری داشته باشند. در نتیجه برای یک خودروساز نوپا ورود به این بازارها بسیار دشوار خواهد بود. برخی از برندهای چینی از نظر کیفیت و تکنولوژی در جایگاهی هستند که بتوانند با برندهای صاحبنام مقایسه شوند. اما چنین کیفیت و تکنولوژی هزینه خواهد داشت و در نتیجه این خودروها از رقبای مطرح خود چندان ارزانتر نخواهند بود. از طرف دیگر ایجاد یک شبکه فروش و خدمات پس از فروش گسترده و منظم کاری زمانبر و هزینهبر است. همه این مسائل باعث میشوند که حضور در چنین بازارهایی برای خودروسازان نوپا ریسک بسیار بزرگی باشد. برندهای چینی هم که تازه در ابتدای راه خود هستند نمیتوانند هزینههای چنین ریسکی را تقبل کنند. در نتیجه بسیار منطقی است که با احتیاط بیشتری رفتار کنند و بهجای بازارهای رقابتی مثل آمریکا و اروپا، رو به بازارهای انحصاری و اقتصادهای ضعیفی مانند کشورهای در حال توسعه بیاورند. علاوه بر اینها دلایل دیگری نیز برای پاسخ به سؤال بالا وجود دارد. از جمله این دلایل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) نداشتن برندهای صاحبنام
واقعیت این است که صنعتگران چینی با وجود این که سرمایهگذاریهای زیادی در زمینه تحقیق و توسعه و تولید محصولات جدید انجام دادهاند، اما هنوز موفق به ایجاد برندهای معتبری برای خود نشدهاند. برای ایجاد یک برند معتبر تنها تولید محصولات خوب و با کیفیت کافی نیست. برای مثال اگر در حال حاضر یک کارخانه نوشابهسازی بسیار مجهز در هرجایی از دنیا ساخته شود و نوشابههایی با طعم بسیار بهتر از کوکاکولا و بسیار سالمتر از آن تولید کند، باز هم نخواهد توانست با این برند معتبر رقابت کند و شاید دهها سال لازم باشد تا بتواند اندکی اسم خود را در جهان مطرح کند. چنین مثالی را در صنعت خودروسازی هم میتوان بیان کرد. وقتیکه برندهای معتبری مثل تویوتا، جنرال موتورز، فولکس واگن و … با پیشینه تاریخی دهها ساله و معروفیت و محبوبیت در سراسر دنیا با قدرت در حال پیشرفت و قدرتنمایی هستند، رقابت با آنها برای خودروسازان نوپای چینی بسیار بسیار مشکل خواهد بود. پس قطعاً سالها طول خواهد کشید تا این خودروسازان بتوانند با ایجاد برندهای معتبر برای خود، به رقابت با این خودروسازان بپردازند. اما چینیها برای اینکه بتوانند برند خود را ارتقا بخشند رو به بازار کشورهای در حال توسعه (مانند ایران، روسیه، آمریکای جنوبی، آفریقا و …) آوردهاند تا با شناساندن خود در این بازارها، کمکم مردم جهان را با برند خودشان آشنا کنند.
در این میان برخی از خودروسازان چینی هم راهی میانبر را انتخاب کرده و سعی دارند با خرید سهام برندهای نامدار ولی ورشکسته، از طریق اعتبار این برندها به سود برسند. برای مثال میتوان از خرید ام جی انگلستان و ۵۱ درصد از سهام سانگ یانگ کره جنوبی (۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰) توسط سایک موتور و قسمت خودروسازی ولوو توسط جیلی نام برد. این خودروسازان با خرید سهام خودروسازان معتبر علاوه بر استفاده از نام تجاری آنها، از دانش فنی و تجربیات آنها نیز بهره میبرند و با این کار برندهای خودشان را ارتقا میدهند.
ب) نداشتن تجربه و دانش فنی به روز
صنعت خودروسازی چین صنعتی نوپا و بسیار جوان است و در نتیجه هنوز در حال آزمون و خطاست. با وجود پیشرفتهای زیاد، این خودروسازان هنوز نتوانستهاند در زمینه خودروسازی پیشرو باشند و خود را بهعنوان یک قطب خودروسازی معرفی کنند. هنوز بسیاری از این خودروسازان توان تولید موتور و گیربکس و یا طراحی پلت فرم به تنهایی و بدون الهام گرفتن و یا مبنا قرار دادن سایر خودروها را ندارند. البته سرعت تغییر در این خودروسازان فوقالعاده است. این روند به سرعت در حال عوض شدن است و در حال حاضر بسیاری از خودروسازان چینی نهتنها سعی در طراحی پلت فرمهای خود دارند، بلکه تلاش میکنند که موتور و گیربکس را هم خودشان تولید کنند. اما با نظر میرسد تا رسیدن آنها به خودروسازان برتر و صاحبنام راه بسیار زیادی باقی مانده است.
ج) وجود دیدگاه منفی در برابر محصولات چینی
چین کشوری است که انواع محصولات با درجهبندیهای کیفی مختلف در آن تولید میشود. از گوشیهای آیفون که بالاترین سطح کیفیت را دارند، تا اجناس بیکیفیت و چند بار مصرفی که نمونه آن در بازارهای ما بهوفور یافت میشود. وضعیت دنیا به سمتی پیش میرود که تمامی کشورهای صنعتی بهجای تولید و مونتاژ محصول در کشور خود، کشوری مانند چین که نیروی کار ارزانقیمت و دقیقی دارد را برای این کار انتخاب میکنند و تولید محصولاتشان را به این کشور میسپارند. اگر به کشوری مانند ژاپن که از سرآمدان تکنولوژی و تولید در جهان است سفر کنید، خواهید دید که تقریباً بر روی تمامی محصولات بازار ژاپن حتی با برندهای ژاپنی عبارت “ساخت چین” درج شده است. پس میتوان نتیجه گرفت که چینیها بالقوه توانایی تولید محصولات با کیفیت و با دوام را دارند. چرا که اگر کارگران چینی توانایی و دقت تولید محصولات با کیفیت را نداشتند، برندهای بزرگ هیچوقت اعتبار خود را با تولید محصولاتشان در این کشور به خطر نمیانداختند. در مورد کیفیت کار کارگران چینی شاید تأمل در این نکته جالب باشد که چرا با وجود این که بسیاری از کشورهای آفریقایی نیروی کار ارزانی دارند، اما برندهای بزرگ هیچوقت تولید محصولاتشان را به این کشورها نمیسپارند و به کشوری مانند چین اعتماد میکنند؟
اما همانگونه که کارگران چینی میتوانند محصولات خوب و باکیفیتی تولید کنند، توانایی تولید محصولات ضعیف و بیکیفیت و البته ارزانقیمت را دارند. به همین دلیل در بسیاری از بازارها (مانند کشور ما) به دلیل این که سابقه بدی از ورود کالاهای بیکیفیت چینی وجود دارد، در مورد اجناس چینی ذهنیت بدی وجود دارد. این ذهنیت بد باعث میشود که خودروسازان چینی مشکلات بسیاری در هنگام ورود به یک کشور و ایجاد اعتماد برای مردم آن کشور داشته باشند که این مسئله یکی از دلایلی است که فروش این خودروسازان در بازارهای خارجی هنوز به سطح بالایی نرسیده است.
شاید بازار گوشیهای هوشمند موبایل علیرغم همه تفاوتها، یکی از پر شباهت ترین بازارها به بازار خودرو باشد. هر دو بازار بهشدت به جدیدترین تکنولوژیهای روز وابسته هستند، هر دو شدیداً رقابتی هستند و در هر دو فاکتورهای مشابهی تعیین کننده پیروزی یا شکست یک کمپانی است. شاید با نگاهی به بازار گوشیهای هوشمند بتوان دیدگاهی نسبت به آینده بازار خودرو پیدا کرد.
در سال ۲۰۰۷ شرکت اپل با معرفی آیفون حکمرانی بلامنازع خود در بازار گوشیهای هوشمند را در میان حیرت سایر رقبا اعلام کرد. با گذشت زمان شمارگان آیفون به ۲، ۳، ۴… و در نهایت به ۶ پلاس رسید. اما در این میان رقبا نیز بیکار ننشستند. رقبای آندرویدی و در رأس آنها سامسونگ با سرعت زیاد راه پیشرفت را در پیش گرفتند و کار بهجایی رسید که سامسونگ موفق شد گوی سبقت را از اپل برباید و خود را بهعنوان بزرگترین تولیدکننده گوشیهای هوشمند مطرح سازد. کار سامسونگ بهجایی رسید که در ربع چهارم سال ۲۰۱۳ موفق شد بیش از ۳۲ درصد بازار گوشیهای هوشمند را در اختیار بگیرد. آنهم در حالی که سهم اپل بسیار کمتر شده بود. اما پایههای حکومت سامسونگ قبل از اینکه بتواند کاملاً تثبیت شود توسط رقیب قدیمی و البته رقبایی تازهوارد به لرزه افتاد. طبق آمار در ربع چهارم سال ۲۰۱۴ پس از سامسونگ و اپل سه رقیب جدید دیده میشوند که تا قبل از این کمتر کسی آنها را بهعنوان مدعی حساب میکرد. رتبههای سوم تا پنجم در این بازه در اختیار برندهای چینی Lenovo، هواوی، ژیائومی قرار گرفته است و این برندهای تازه وارد توانستهاند با کنار زدن بزرگانی چون سونی و LG به این مقام دست یابند. این سه برند به علاوه برند ZTE در مجموع تولیدی حدوداً به اندازه آیفون داشتهاند و این در شرایطی است که بزرگترین بازار آیفون در جهان خواستگاه این برندها یعنی چین است. (آمار از [۵])
از بررسی این آمار میتوان نتیجه گرفت که چین که تا چند سال قبل فقط مونتاژکار برندهایی مانند اپل و سامسونگ بود و موبایلهای چینی تنها کپی بسیار بیکیفیتی از محصولات برندهای معتبر با متوسط عمر دو هفته بودند، در حال حاضر برندهایی را معرفی کرده است که تهدیدی جدی برای قدرتنمایی غولهای اقتصادی مانند اپل، سامسونگ و سونی شدهاند. برندهای چینی به سرعت در حال افزایش سهم خود از بازار هستند و بسیار محتمل است که بتوانند طی سالهای آینده شانهبهشانه رقبای نامدار خود قرار گیرند. چنین وضعیتی را میتوان برای خودروهای چینی نیز متصور شد.
اما آیا خودروسازان چینی میتوانند در آیندهای دور یا نزدیک بهعنوان خودروسازانی معتبر و صاحب سبک خود را مطرح کنند؟ آیا خودروسازان چینی میتوانند بهمانند هموطنانشان در صنعت گوشیهای هوشمند سهم بزرگی از بازار جهانی را به خود اختصاص دهند و خود را بهعنوان مدعی معرفی کنند؟
چین چندین برگ برنده دارد که میتواند به کمک آنها پیشرفت سریعی را که اکنون شاهدش هستیم تجربه کند. با هم نگاهی به این برگهای برنده خواهیم انداخت:
الف) مدیریت صحیح و کارآمد
سیستم مدیریتی چینیها با ترکیبی از فرهنگ و سنتهای چینی و اصول مدیریتی مدرن توانسته است پیشرفت زیادی را برای این کشور به ارمغان آورد. چین کشوری با ۱.۳۵ میلیارد نفر جمعیت است. این کشور تا صد سال قبل به دلیل جمعیت زیاد و خشکسالی با قحطیهای پیاپی روبرو بود و کار بهجایی رسیده بود که مردم به خوردن ریشه درختان، انواع حشرات و حتی جسد انسانهای دیگر رو آورده بودند (به همین دلیل است که هماکنون مردم چینی و به طور کلی آسیایی با رغبت تمام انواع و اقسام حشرات و سایر حیوانات را میخورند). اما سیستمهای مدیریتی محکم و مشت آهنین حزب کمونیست این کشور را به سوی تغییر برد. این کشور که تا ۳۰ سال قبل پیچیدهترین محصولاتش دوچرخه، سوزن ته گرد، پونز و زیرپیراهنی بود، با تغییر در سیاستهایش و گسترش اقتصاد آزاد و حمایت از سرمایهگذاری خارجی و بخش خصوصی بهجایی رسیده است که امروزه علاوه بر انواع و اقسام محصولات پیشرفته و پیچیده، رو به خودروسازی آورده و بازارهای جهانی را هدف گرفته است. این مدل از مدیریت در انواع بنگاههای اقتصادی کوچک و بزرگ چینی هم دیده میشود و این یکی از دلایلی است که پیشرفتهای چین به طرز باور نکردنی سریع است.
ب) روابط اقتصادی و سیاسی با سایر کشورها
چین کشوری است که هم روابط نزدیکی با ایران و روسیه دارد و هم بزرگترین خریدار اوراق قرضه دولت آمریکاست. سیاستهای کلی دولت چین دوستی و روابط نزدیک با تمامی کشورهای جهان است تا با این روش بتواند محصولات و خدمات خود را بدون محدودیت به سراسر نقاط دنیا صادر کند. این سیاستها باعث شده است که علاوه بر این که بازارهای تمام نقاط جهان برای چین باز هستند، تمامی کشورهای جهان هم بهراحتی حاضر به همکاری علمی و صنعتی با چینیها میباشند. خودروسازان چینی از این فرصت استفاده کرده و مراکز تحقیق و توسعه خود را از توکیو تا تورین و بیرمنگهام و دیترویت گستراندهاند و در این مراکز مشغول تحقیق بر روی طرحهای جدید، تکنولوژیهای پیشرفته و ایدههای نو هستند. علاوه بر این، خودروسازان چینی میتوانند بهراحتی با خودروسازان معتبر بینالمللی همکاری کرده و از دانش و تجربیات آنها بهره ببرند.
اگر چین تا چندین سال قبل کشوری بود که فقط از علم و دانش دیگران استفاده میکرد و نقشی در تولید علم و تکنولوژی دنیا نداشت، امروزه ورق به کلی برگشته است و در حال حاضر چین رتبه دوم تولید علم جهان را پس از ایالات متحده در اختیار دارد. اگر مقالات علمی روز در رشتههایی مانند برق، کامپیوتر، نانو تکنولوژی و … را دنبال کنید متوجه حضور پر رنگ دانشمندان چینی در ژورنالهای معتبر بینالمللی خواهید شد. همین مسئله باعث شده که چین تا حد زیادی از نظر علمی خودکفا شده و بتواند بدون نیاز به سایرین نیازهای علمی خود را تأمین کند.
در حال حاضر چین در برخی زمینههای بسیار پیشرفته مانند خودروهای برقی و هیبریدی تلاشهای بسیار زیادی کرده است و در تلاش است تا در این زمینه خود را بهعنوان یکی از کشورهای پیشرو نشان دهد. دولت چین به دلایل اقتصادی، محیط زیستی و … بهشدت از خودروهای هیبریدی و برقی حمایت میکند و برای آنها یارانههای بسیار مناسبی را قرار داده است. در نتیجه خودروسازان چینی هم بهشدت به دنبال طراحی و ساخت خودروهای هیبریدی هستند و در همین زمینه کمپانی BYD موفق شد قدرتمندترین SUV هیبریدی حال حاضر دنیا را معرفی کند [۶]. حتی کمپانیهای بسیار کوچکتر و ضعیفتر نیز به دنبال این طرحها هستند. برای مثال کمپانی لیفان از اولین خودروی تمام الکتریکی خود که ۶۲۰ EV نام دارد رونمایی کرد و تعدادی از آن نیز در ناوگان پلیس شانگهای به خدمت درآمدهاند [۷].
رشد اقتصادی بیسابقه چین این کشور را در جایگاه دومین اقتصاد دنیا نشانده است و پیشبینی میشود که طی سالهای آینده این کشور بتواند با کنار زدن ایالات متحده، جایگاه بزرگترین اقتصاد دنیا را کسب کند. قدرت اقتصادی چین سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی بیحدوحصری را در صنایع مختلف این کشور موجب شده است. خودروسازی بهعنوان یکی از این صنایع مهم سرمایههای زیادی را به خود جذب کرده است. نتیجه این امر تیراژ بسیار بالای خودرو در چین، ایجاد دهها شرکت خودروسازی و قطعهسازی بزرگ و کوچک و رشد سریع خودروسازان چینی است.
چین یکی از ارزانترین نیروهای کار دنیا را دارد. این نیروی کار ارزان سرمایهای بینظیر برای یک کشور است تا با کمک آن هزینه تولید و در نتیجه قیمت تمام شده محصولات بسیار پایینتر از سایر کشورها شود.
چین با جمعیت ۱.۳۵ میلیارد نفر پرجمعیتترین کشور دنیاست. طبیعی است که این جمعیت زیاد میتواند بازار هدف بسیار ایده آلی برای هر کمپانی باشد. بهراحتی قابل تصور است که اگر مردم چین به یکباره تصمیم بگیرند که از محصولات داخلی حمایت کرده و برندهای چینی را خریداری کنند، خودروسازان چینی بهراحتی و با اختلاف بسیار زیاد عنوان برترین خودروسازان دنیا را کسب خواهند کرد.
همانطور که در ابتدای این مقاله عنوان شد، سیاست دولت چین حمایت از صنایع خودروسازی این کشور است. یکی از این سیاستها سرمایهگذاریهای گسترده در شرکتهای خودروسازی دولتی و حمایت از پیشرفت خودروسازان بخش خصوصی است. علاوه بر آن دولت چین با ایجاد تعرفههای بسیار بالا برای خودروهای خارجی، خودروسازان خارجی را مجبور میکند که بهجای صادرات خودرو به چین، به سرمایهگذاری در آن کشور و همکاری با خودروسازان چینی روی آورند. البته ایجاد تعرفه بالا برای واردات خودروهای خارجی لزوماً باعث پیشرفت و ارتقای خودروسازی نخواهد شد و سایر شرایطی که در بالا ذکر گردید هم باید وجود داشته باشند تا خودروسازان کشوری بتوانند پیشرفت کنند. دولت چین همچنین با پایین نگه داشتن صوری ارزش پول این کشور، به صادرات محصولات چینی کمک شایانی میکند.
اما آیا محتمل است که روزی خودروسازان چینی به بازارهای بزرگ جهانی راه پیدا کنند و در بین خودروسازان بزرگ و صاحبنام قرار گیرند؟
قطعاً پاسخ این سؤال مثبت است. چین برگهای برنده زیادی را برای رسیدن به چنین جایگاهی دارد. چینیها عزم خود را برای رسیدن به چنین جایگاهی جزم کرده و به طور جدی در حال تلاش برای رسیدن به هدفشان هستند. آنها با سرمایهگذاریهای هنگفت و استفاده از مراکز تحقیق و توسعه بینالمللی و بهرهگیری از تجربیات سایر خودروسازان بزرگ، مسیر پیشرفت را با سرعتی باور نکردنی میپیمایند.
بد نیست این مقاله طولانی را با نگاهی به اپیزود دوم از سری هجدهم برنامه محبوب تاپ گیر (تخت گاز) انگلستان به پایان ببریم. جایی که جرمی کلارکسون و جیمز می در سال ۲۰۱۲ به چین سفر میکنند تا ببینند علت این همه سروصدای چینیها چیست. آنها با بیان حقایقی در مورد بازار خودروی چین و کنایاتی نسبت به کپی کاریها و تست ایمنی خودرو در چین (که در آن زمان سرعتهای تست در آن پایینتر از استاندارد تست اروپا بود) خودرویی که بیشتر به یک موتور ۳ چرخه شبیه است و تا سال ۲۰۰۴ تولید میشد را بهعنوان یکی از ابتداییترین و پرفروشترین محصولات خودرویی چین تست میکنند. در انتهای برنامه و پس از بررسی چند خودروی دیگر، دو خودروی رووی (ام جی) ۳۵۰ و گک ترومپچی را از بین خودروهای چینی انتخاب کرده و به بررسی آنها در شهر و پیست میپردازند. هر چند که این دو خودرو هم نتوانستند رضایت کامل آنها را جلب کنند اما در نتیجهگیری پایانی جرمی کلارکسون جملهای را میگوید که شاید بهتر از هر مقالهای بتواند آینده خودروهای چینی را ترسیم کند. وی با اشاره به موتور سهچرخه و دو خودرویی که در بالا از آنها نام برده شد میگوید: “چینیها در عرض ۵ سال از ساخت آن (اشاره به موتور ۳ چرخه) به ساخت اینها رسیدهاند (دو خودروی رووی ۳۵۰ و گک ترومپچی که در سال ۲۰۰۹ رونمایی شدند) حالا با این میزان پیشرفت فکر میکنید ۵ سال بعد آنها در کجا باشند؟” و سپس همکارش جیمز می سؤال میکند که “آیا در ۵ سال آینده احتمالاً همه ما سوار خودروهای چینی خواهیم شد؟” که جواب هر دو مجری به این سؤال مثبت است.
به نظر میرسد که این تصویری از آینده صنعت خودروسازی دنیا باشد. اژدهای زرد بیدار شده است…
مراجع:
ویکیپدیا
ویکیپدیا
اقتصاد ایرانی
برترینها
statista
پدال
carnewschina
ELDORADO
۱۴ اسفند ۱۳۹۳واسه خودمون متاسفم
NA-NikandreosApotheon-NA
۱۴ اسفند ۱۳۹۳جهان در حال حاضر بدون چین دیگه معنی نداره.
ای کاش یک رهبر صنعتی هم در ایران بود رهبر انقلابی قربونش برم هست.
فقط یه رهبر صنعتی که همچون رایش سوم (هیتلر)بعد جنگ جهانی اول که آلمان خرابه شده بود رو به اون اوج عظمت و افتخار رسوند.
ولی دیگه بعدا حماقت نکنه و جنگ جهانی 2 راه نندازه که دوباره همشون داغون بشن.
نوید
۱۵ اسفند ۱۳۹۳بچه ها ببخشید اول مینویسم
یکی از دوستان میخواد ماشین بخره ترجیحا شاسی بلند و ارزان قیمت
خلاصه همه ی گزینه ها رو که حذف کنیم و …
دوتا گزینه تهش میمونه داستر و اس 5
که البته این تفاوت 10 میلیونی هم براش زیاده
آپشن هم مهمه ولی نه خیلی
خواستم نظر دوستان ماشین باز دیگر هم بدون ممنون میشم جواب بدید
باز هم معذرت
حسین
۱۵ اسفند ۱۳۹۳درود. داش نوید کسی که جواب نداده اما به نظر من داستر بهتره. چون اینو میدومنم که مدت زیادی در شرایط مختلف تحت آزمایش بوده
علی
۱۰ آذر ۱۳۹۴آیا چینی ها هم از روز اول فقط با تاسف خوردن به حال خودشون به این پیشرفتها دست پیدا کرده اند؟
بهتر نیست از خودمون شروع کنیم و برای ساختن آینده وطنمون تلاش کنیم؟
Zora
۱۴ اسفند ۱۳۹۳لا مصبا چه اسمای مذخرفی هم دارن…!
الکی یه ظرف چینی رو میشکونن بعد اسم ماشین میذارن!!!!! :)
Zora
۱۴ اسفند ۱۳۹۳عجب اسمای مذخرفی…!
این چینیا الکی ِیه ظرف چینی رو میندازن میشکنه بعد با صداش اسم ماشین میذارن :) !!!!!!!!!!
لا مصبا !!
shahryar
۱۴ اسفند ۱۳۹۳ی لحظه ماشین قرمز اولیو دیدم یاد گرنجور افتادم
farzad
۱۴ اسفند ۱۳۹۳طراحی ماشینای چینی نسبت به قبل پیشرفت فوق العاده ای داشته شاید کپی باشن ولی لااقل میشه گفت زیباست
tadano
۱۴ اسفند ۱۳۹۳تلخه اما واقعیه ولی واقعیت همیشه تلخ نیست .
شلبى
۱۴ اسفند ۱۳۹۳خودرسازیه چین داره با سرعت بسیار زیادى رشد میکنه،درسته که ماشیناشون کیفیت پایینى داره و سبک ندارن و تقلید کارن و اکثر ماشیناشون هم طراحیه زیبا و دلچسبى ندارن ولى با سرعتى که دارن رشد میکنن شاید تا پنج تا ده سال دیگه در خودرسازیه دنیا بسیار تاثیر گذار بشن و سهم اعظمى از خودرو سازى به دستشون بیفته.
محمد
۱۴ اسفند ۱۳۹۳چه عرض کنم .به هیچ وجه به من مربوط نیس مردم چی می خرن چینی یا غیره ولی قبول کنید یکی از مهم ترین عوامل ورود این خودرو های به معنای واقعی کلمه بی کیفیت خود مردم هستند که می خرن واستقبال می کنند.
جالبه همین امروز توخیابان محصول جدید ایران خورو دنا رادیدم واقعا زشت بود به نظر من سمند LXخیلی زیبا تره.بعد وقتی رسیدم خونه توسایت موتور سمند با دنا رامقایسه کردم دیدم فرقی ندارن ولی اختلاف قیمتشون در بازار 18 ملیون تومان است!!!!!!حتما نون بیریختی شو می خوره.
سوال اینجاست چرا مردم می خرن ؟وجواب بنده چیزی نیست جز خلایق هرچه لایق.
فی امان الله.
امیر محمد
۱۴ اسفند ۱۳۹۳ولی واقعا بعضی از چینی ها کیفیتشون خیلی خوبه امثال جک جی 5 و سانگ یانگ نیو اکتیون ظاهر شون هم به نسبت خیلی از ماشینا خوبه
ولی چون اسم چینی روشونه یا قطعه هاشون گیر نمیاد موفق نیستن
علیرضا
۱۴ اسفند ۱۳۹۳دوست عزیز سانگ یانگ یه برند بسیار با سابقه کره ایه که محصولاتش توی خود کره تولید میشن و فقط برای چند سال تحت مالکیت سایک موتور بوده و در حال حاضر بیشتر سهامش به ماهیندرا هند تعلق داره.
امیر محمد
۱۵ اسفند ۱۳۹۳ممنون
من می دونستم که سانگ یانگ مال کره هستش اما چون تو متن نوشته بود که زیر نظر سایک موتور هستش فکر کردم که شاید اشتباه میکردم
علیرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳دوست عزیز در متن هم بعد از اسم سانگ یانگ در پرانتز سالهای 2004 تا 2010 ذکر شده اند که منظور شفاف شدن همین موضوع بوده است. ضمنا مالکیت یک خودروساز بر یک کمپانی دیگر باعث تغییر تابعیت آن خودروساز نمی شود. برای مثال ولوو که تحت مالکیت جیلی است هیچگاه چینی نبوده، لامبورگینی و بنتلی و بوگاتی که زیر مجموعه فولکس واگن هستند هیچگاه آلمانی نبوده و اوپل که زیر مجموعه جنرال موتورز است هیچگاه آمریکایی نخواهد بود.
سعید
۱۴ اسفند ۱۳۹۳این مقاله بسیار جامع و کامل بود،تاحالا چنین تحلیل زیبایی در مورد خوروسازی چین ندیده بودم،دیگه جای هیچ حرفی نمیذاره،خیلی ممنون از آقای مهندس رحیقی و همچنین سایت پدال
علیرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳ارادتمندم آقا سعید. خواهش می کنم.
h112
۱۴ اسفند ۱۳۹۳تحریم هستیم…باشه…هیچی بهمون نمیدن…قبول..ولی خو حداقل این خودرو های چینی رو با قیمت مناسب در حد خودشون بدن دست مردم…حرف من اینه…
احمدرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳دوست عزیز به سایت http://chinaautoweb.com/ مراجعه کنید و قیمت خودروهای مختلف چینی را در انجا مشاهده کنید و به پول ایران تبدیل کنید خواهید دید بر خلاف بقیه ماشینهای روز دنیا که داخل ایران لااقل 100 درصد گرانتر از قیمت واقعی به فروش میروند اما خودروهای چینی حداقل آنهایی که مونتاژ داخل هستند با قیمتی کمی نزدیک به واقعیت (البته در مقایسه با ماشینهای وارداتی) به فروش میروند. البته اینها هم به ما گران فروخته میشوند ولی لااقل به اندازه دیگر ماشینها دو برابر قیمت واقعی نیستند
رامتین
۱۴ اسفند ۱۳۹۳بنظرم باید اذعان داشت محصولات چینی بسیار برتر از ایرانی است. یه زمانی حدود 10-12 سال پیش، محصولات مختلفی مانند موبایل یا tv وجود داشت که مثلا مارک فنلاندی نوکیا یا ژاپنی سونی را همه میخریدند و میبالیدند اما الان داشتن اون محصولات رویاست و یا بهتر بگم هیچگاه دیگه وجود نداره. جالبه یکی از دوستام که داره آمریکا درس میخونه، گوشی اپل خریده و اومده ایران، دیدم پشتش زده made in china! خب نتیجه؟ فناوریهای تکنولوژی 15 سال پیش، میشد از کشورهای اروپایی یا آمریکایی خرید ولی بعد 10 سال همه چینی شدند(یا در چین تولید میشند). بنابراین صنعت خودرو در 10 سال آینده برای کشور چین بشکل بسیار وسیعتری خواهد بود، گرچه هیچکس علاقه ای نداره!
Milad
۱۴ اسفند ۱۳۹۳اون از محصولات بی کیفیت چینی که بازار رو تسخیر کرده اینم از قلم فرسایی به اصطلاح مهندس مملکتمون به نفع مونتاژکننده های داخلی در تملک آقازاده ها که احتمالا رفیق شفیق نویسنده هستن ، چی شده ؟ افت فروش پیدا کردین؟…
اینو دیگه کجای دلم بذارم؟
علیرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳جناب میلاد آنچه که در این مقاله ذکر شد فقط بررسی حقایق و واقعیت های موجود بر اساس آمار های رسمی و مراجع مستند است. اگر خودروهای چینی را دشمن درجه یک خود هم فرض کنیم، باز هم توصیه عقلا و بزرگان بر شناخت کامل و همه جانبه دشمن می باشد. علاوه بر این روزانه در این سایت چندین مقاله در مورد خودروهایی منتشر می شود که نه در حال حاضر در بازار ایران وجود دارند، نه قرار است به بازار ایران بیایند و نه اگر به بازار ایران بیایند مردم ما قدرت خرید آنها را خواهند داشت. چه ایرادی دارد که کمی هم در مورد خودروهای چینی صحبت شود که با وجود تمام کم و کاستی ها، لااقل 3 شرط فوق را دارا هستند؟
ضمنا بنده نه تنها هیچ گونه وابستگی به هیچ شرکتی ندارم، بلکه حتی جزو نویسندگان رسمی سایت پدال نیز نیستم و این مطالب را صرفا از روی علاقه شخصی و اشتراک اطلاعات با سایر هموطنان می نویسم.
علیرضا
۱۴ اسفند ۱۳۹۳مقاله تحلیلی بسیار زیبا و در عین حال علمی بود. از زحمت آقای مهندس رحیقی به سهم خود تشکر میکنم و از ایشان تقاضا میکنم راهها و روشهایی که بجاست خودروسازی کشور دنبال کند تا به موفقیت برسد نیز بررسی بفرمایند.
علیرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳با سپاس بیکران از شما دوست عزیز و هم نام من. خوشحالم و به خود می بالم که بنده حقیر را قابل می دانید. انشاالله اگر خداوند متعال یاری کند و سواد ناچیز من به اندازه ای برسد که احساس کنم مطلبی قابل بیان در ذهن دارم دستور شما را اطاعت خواهم کرد.
احسان(احسان سابق)
۱۵ اسفند ۱۳۹۳کشور ایران از عجیبترین کشورهای دنیاست.خودش رو بدون دلیل وارد ماجراجویی هایی میکنه که دراومدن از اون امکان ناپذیره.جالبتر اینه که ادامه دادن مسیر هم ممکن نیست.کلا ایران چند صد ساله همواره در حال سقوط بوده و دست به عصا راه میرفته.نمی دونم مشکل کجاست.بی خردی مسوولین یا فقر شدید فرهنگی ونبود اموزش مناسب فردی و اجتماعی یا قرار داشتن کشورمون در قلب منطقه نفرین شده خاور میانه.شاید هم همه عوامل بهم وابسته هست و نمیشه تقصیر رو یکجا متمرکز کرد.اما دردناکترین جا قسمتی هست که ما بجای حل مشکل دنبال مقصر میگردیم تا همه تقصیرها رو گردن اون بندازیم.تقریبا اکثر ما اینجور هستیم از جمله خودم
حمید
۱۵ اسفند ۱۳۹۳بهترین مقاله ای بود که در مورد بازار ایران و … تا حالا خونده بودم. ما ایرانیا نشستیم و سرمون به کارای مسخره خودمون گرمه.ولی دنیا رو نگا کنین چه اهدافی دارن.به علت رقابت بسیار سنگین صنعت حتی وقتی یه گوشی جدید رونمایی میشه دنیا تکون میخوره و تمام مردم دست به یقه میشن که کدوم بهتره ولی ما فقط نظاره گریم و هیچ ایده ای برای اینده کشور نداریم و برامونم مهم نیست که بازارمون داره دست کیا میفته.ههههههه البته همون بهتر که دست بقیه باشه حداقل اونا یه احترامی به حقوق خریدار میزارن. وقتی خودرویی مثل پراید ………. . دوستی از یکی از کشورهای همسایه اومده بود وقتی پراید رو دید گفت چقدر کوچیک و به صرفست حتما قیمتش خیلی پایینه و کاملا اقتصادیه منم گفتم نه دوست من همین ماشینو خیلی ها نمیتونن بخرن و خیلی ها با وام میخرن و ماشین زندگیشونه نه ماشین خرید صبح . متاسفم
حسین
۱۵ اسفند ۱۳۹۳درود. بسیار ممنون از آقای علیرضا رحیقی بابت جمع آوری این مطلب خوب.
نمیدونم، شاید مثل سونی و اپل، بنز هم تا چند سال دیگه made in china بشه!!! یکم مثالم با اغراق بود ولی واقعا به شکل خطرناکی دارن پیشرفت میکنن و احتمالا تا پنج سال آینده ما هم باید اسمِ سی چهل تا برند جدید (و البته بزرگ) رو حفظ کنیم…
آخه مگه دنیا چقد اتومبیل میخواد؟؟!
حسین
۱۵ اسفند ۱۳۹۳اینو فراموش کردم بگم: توی متن فقط به مزایای حضور چینیها در ایران اشاره شده بود. اما در واقع این حضور میتونه باعث فلج شدن تدریجیِ خودروسازان وطنی بشه! فرآیندی که بهش دامپینگ میگن و چین از این روش برای تسخیر صنعت یک کشور استفاده میکنه
علیرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳دوست گرامی با سپاس از نظر لطف شما، لازم است در مورد این موضوع توضیحاتی را ارائه کنم. دامپینگ به شرایطی گفته می شود که یک تولید کننده محصولاتش را با سود بسیار کم و یا حتی با ضرر در کشور دیگری عرضه کند تا آن بازار را در اختیار گیرد. اما اگر مقایسه ای بین قیمت خودروهایی چینی در ایران و چین داشته باشیم ارتباط معنی داری که بتواند شرایط دامپینگ را به طور روشنی نمایان کند به چشم نمی خورد. برای مثال لیفان ایکس 60 در چین 79998 یوآن، جک جی 5 دنده ای 61800 یوآن، جک اس 5 پرمیوم 99800 یوآن و بایک سابرینا 86800 قیمت دارند. با احتساب یوآن حدودا 550 تومانی امروز می توان گفت که قیمت معادل این خودرو ها به تومان به ترتیب 44 میلیون تومان، 34 میلیون تومان، 54 میلیون و 800 هزار تومان و 47 میلیون و 700 هزار تومان خواهد بود. در حالی که قیمت این خودروها به مراتب بیش از این است. لازم به ذکر است که به دلیل اینکه این خودروها به صورت قطعات منفصل وارد ایران می شوند تعرفه 26 درصدی گمرک به آنها تعلق می گیرد و البته خودروسازان از ارز مبادله ای هم استفاده می کنند که قیمتی پایینتر از ارز آزاد دارد.
مشاهده می شود که در همه این موارد قیمت بازار ایران بسیار بالاتر از قیمت خودروها در بازار چین است. در نتیجه فرضیه دامپینگ در این زمینه چندان محتمل به نظر نمیرسد.
از طرف دیگر همانطور که در متن ذکر شد تمامی خودروسازان ما بلا استثنا به سمت خودروهای چینی متمایل شده اند که این نشان می دهد که احتمالا این کار برای آن ها سودی داشته که به این سمت رفته اند. علاوه بر این ما در واقع خودروساز به معنی واقعی کلمه نیستیم و همیشه مونتاژ کار بوده ایم. در نتیجه وقتی عملا صنعتی به اسم خودروسازی در ایران وجود ندارد، تسخیر آن هم معنایی نخواهد داشت!
حسین
۱۵ اسفند ۱۳۹۳درود. ممنون از راهنمایی شما اما اون چیزی ک من گفتم بر اساس مقاله ای بود که یکی دو سال پیش در مجله ماشین خونده بودم. در اون مقاله ذکر شده بود که چینی ها دارن در ایران دامپینگ انجام میدن. با گذشت این یکی دو سال، چینی ها پیشرفت کردن و تقریبا بازار ایران رو دارن به دست میگیرن. این همون چیزیه که در اون مقاله پیش بینی شده بود. یعنی دو سال پیش با دامپینگ به ایران وارد شدن و طبق همون چیزی که انتظار میرفت، بعد از افزایش فروش، افزایش قیمت دادن
علیرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳دوست گرامی متاسفانه من آن مقاله را ندیده ام و در نتیجه نمی توانم در مورد آن اظهار نظر کنم. اما چیزی که به عنوان واقعیت بازار دیده می شود این است که حداقل این زمینه مصداق بارزی برای دامپینگ نیست. البته سیاست های کمپانی های مختلف و وارد کننده های آن ها هم ممکن است متفاوت باشد. اما در حال حاضر همانطور که در کامنت قبلی چند مثال را ذکر کردم، قیمت خودروهای چینی در بازار ایران از نرم ها و قواعدی پیروی می کند که نه تنها از قیمت عرضه در چین پایینتر نیست، بلکه بسیار هم بالاتر از آن است.
در مورد این که چرا فروش چینی ها در سالهای اخیر در ایران افزایش داشته، در مقاله به طور کامل توضیح داده شده است. میتوان گفت که برخی از چینی ها با استفاده از نیروی کار ارزان، استفاده از قطعات نه چندان گران و با کیفیت و صرف هزینه های کم برای تحقیق و توسعه باعث می شوند که قیمت تمام شده به طور طبیعی پایین باشد تا نیازی به دامپینگ وجود نداشته باشد. البته قطعا این سیاست بیشتر در کمپانی های کوچک و نه چندان مطرح چینی دنبال می شود. نه در کمپانی های بزرگ و مدعی.
احمدرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳حسین آقا واقعاً بهتون ثابت نشده که ما خودروساز نیستیم ؟! چهل سال حمایت از خودروهای داخلی و در عوض درجا زدن باید به هر آدم منصفی ثابت کرده باشه که ماها خودرو ساز نیستیم یا لااقل با این روش که توی سر ماشینهای خارجی بکوبیم و نگذاریم مردممون به قیمت واقعی ماشینهای خوبی دنیارو سوار بشن نمیشه از صنعت داخلی حمایت کرد. صنعت وابسته به دولت و آنهم انحصاری هیچوقت رشد نمیکنه چون انگیزه رشد نداره رقیب قدرتمند نداره. میدونه هر آشغالی تولید کنه مردم مجبورند بخرند پس چرا تلاش کنه چرا دنبال نوآوری باشه ؟ چرا این احتمال هست که ما خودروساز بشیم اونم به شرطی که انحصار شکسته بشه و صنعت خودرو سازی آزاد بشه. اگرم میخوان حمایت کنند از این صنعت مثل چینیها حمایت کنند اگه نمیگذارند خودروهای روز دنیا به قیمت واقعی وارد بشن لااقل کاری کنند که با قیمت معقول توی داخل مونتاژ بشن و برسند دست مردم.
حسین
۱۵ اسفند ۱۳۹۳درود بر شما. احمد رضا جان حرف شما رو کاملا قبول دارم. بالای کامنتت منبع حرفمو ذکر کردم. باز هم طبق همون منبع میگم که ما خودروساز نیستیم و از اول هم نبودیم؛ اما همیشه یک امید و یک راه امیدواری برای خودروساز شدن وجود داشته. اما اتفاق بدی که افتاده اینه که محصولات چینی با قیمت کم وارد ایران شدند، رشد کردن، به خط تولید شرکتهای به اصطلاح خودروساز اصلیِ ما (ایرانخودرو و سایپا) وارد شدند، قیمتها و کیفیتشون رشد کرد و به اینجا رسیدن. میترسم تا چند سال دیگه همین خودروهای به اصطلاح ملی هم به حاشیه برن و سو سوی امیدی که برای خودروساز شدن باقی مونده هم خاموش بشه. منظورم از تسخیر صنعت خودرو هم همین بود. اگر شرکتهای بزرگ، صنعت خودروی ما رو تسخیر میکردن باز هم گلایه ای نبود (حتی اگر فقط مونتاژشون میکردیم) اما اینکه شرکتهایی در حد کیفیِ شرکتهای داخلی بیان و در بازار ما رشد کنند و بعد هم به بازارهای بزرگ جهانی برسن، در حالی که صنعت ما همچنان به تولید خودروهای قدیمیِ اونها مشغول باشه اصلا خوب نیست. در اون صورت همین چیزی که داریم رو هم از دست میدیم. (شاید یکم اغراق توی حرفام بود ولی معتقدم که چینی ها خطر بزرگی هستن و فقط در صورتی مفید هستن که ما رو هم با سرعت خودشون رشد بدن که تاریخ نشون داده ما هیچ وقت با سرعت بقیه رشد نمیکنیم و توی مسیر متوقف میشیم)
ارمان
۱۵ اسفند ۱۳۹۳ما مردمان کشوری هستیم که از یه نیاز بلقوه شکم دیگر کشورها رو سیر میکنیم وقتی این ماشینهای که تا سال پیش برای همه ناشناخته بودن رو میخریم مطمعن باشین نیسان هم بیاد مفت ماشین تو ایران بفروشه کسی نمیخره ما ملتی هستیم که بیشترین امادگی رو داریم که یه ادم فضایی بیاد یه چی بکنه تو پاچمون بره
بهنام
۱۵ اسفند ۱۳۹۳خودروسازای وطنی؟واقعا اینو جدی گفتی؟خیلی واژه مضحکیه!!!!!!!کدوم ساز؟ کدوم دهل؟چی ساختن؟
تو این چند دهه جز پر کردن جیب خودشون و آقازاده.ها و خالی کردن جیب مردم چیکار کردن؟
نمیگم اگه میدویدند(اون5سالی که نویسنده گفته) نه، اگه سینه خیز هم میرفتن(این چهل سال) تا حالا باید یه ماشین تمام داخل تولید کرده باشن
زهی خیال باطل که برای همین پرایدهم هر وسیله.ای بخوای بگیری چینیه.
این شرکتهای به اصطلاح خودرو ساز مثل غده سرطانی میمونن. با این روش فقط مونتاژ میکنن و در ظاهر برای افراد زیادی اشتغالزایی میکنن و وقتی مشکلاتی مثل تحریم بوجود میاد مشکلی از مملکت حل نمیکنن که هیچ مقدار زیادی پول باید به این شرکتها تزریق بشه تا افراد زیادی بیکار نشن
کارایی این شرکتها اینه که به اسم حمایت از تولیدات(مونتاژ) داخلی اونها مردم رو از استفاده از ماشینهای باکیفیت.ارزان.ایمن.سازگار با محیط زیست و…. محروم بکنن و خودشون بشن یک معزل که مثل همون غده سرطانی خون قسمتهای دیگه اقتصاد رو هم بمکند.
متاسفم هم برای خودم و هم شما
بهنام
۱۵ اسفند ۱۳۹۳100% بانظر مهندس علیرضا موافقم
مسعود
۱۵ اسفند ۱۳۹۳خیــــــــــــلی ممنون بابت این مقاله تحلیلی جامع و بسیار زیبا. ارزش دست کشیدن از نوشتن پایان نامه ای که قراره پس فردا ارائه بشه و ساعت 4 صبح خوندنشو داشت :)
علیرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳بسیار سپاسگزارم دوست عزیز. از صمصم قلب برای شما آرزوی موفقیت در پایان نامه و تمامی مراحل زندگیتان را دارم.
ناصرساتیا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳با درود فراوان خدمت بچه های پدال با تشکر از مهندس نفت بی زبون را میدیم جاش اینها را میگیریم معلومه که برای کسانی که دست اندر کار هستن سود داره متاسفانه به خاطر تحریم نفت رو دستمون مونده فقط هم چین لاشخور خوب سود میبره تشریف ببرید خلیج فارس فقط مقصد نفتکشها شده چین کشتی نفت میره کشتی ماشین چینی میاد بده بستون یه کشور مسلمان با یه کشور کمونیست قبل از تحریم ها جنسیس بود 68الی 70 میلیون سنتنیال 118میلیون دولت مجبوره درامد زایی کنه چین هم دنبال کشورهایی مثل ما میگرده ورشکسته ناتوان منت هم میذاره نفت را میبره ماشین میده خیلی ها هم سود میبرن من و شما هم باید تاوان سرپا ماندن خورو سازهای داخلی وچینی را بدیم اینم از بخت بد ماست یک بار کوپن زندگی دادن بهمون کلا تو صف بودیم باشد پس از مرگمان بنتلی و اس کلاس سوار شویم
ناصرساتیا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳نفتمون رو دستمون مونده هیچ کس نمیخره این لاشخورهای چینی قیافه حق به جانب هم میگیرن منت هم میذارن نفت مفت میبرن قاقا لی لی بهمون میدن چرا ما باید تاوان سرپا نگه داشتن خودروسازهای داخلی وچینی را بدیم؟
edris
۱۵ اسفند ۱۳۹۳بهترین وجامعه ترین مقاله خودرویی بود که در تمام عمرم خونده بود فوقلاده دانشی وقانعه کنند آفرین به تو مهندس رحیقی و آفرین به تو پدال باید به مندس رحیقی یک قلم طلایی بایید جایزه داد وهمچینین به کشور چین در سیاست های اقتصادیش .ولی چین در سیاست دیپلماتیک ضعیف هستش درسته مهندس یا نه
علیرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳سپاسگزارم دوست عزیز. نظر لطف شماست.
حقیقت این است که چین با اتخاذ سیاست های مزورانه، سعی در ایجاد رابطه با تمامی کشور های جهان می کند تا از این طریق هم بازار برای عرضه محصولاتش داشته باشد و هم سرمایه گذاران و شرکت های بزرگ را به کشور خود جذب کند. این کشور در روابطش با سایر کشور ها فقط و فقط به منافع اقتصادی خود می اندیشد و به سایر مرز بندی های مرسوم و رایج اهمیتی نمیدهد. برای مثال این کشور روابط بسیار نزدیکی با کره شمالی، روسیه، ایران و کوبا دارد و از طرف دیگر با ژاپن، کره جنوبی، آمریکا و اتحادیه اروپا معملات تجاری بسیار گسترده ای دارد.
سامان از تبریز
۱۵ اسفند ۱۳۹۳یه سوال
چرا هرچی میشه میندازیم گردن امریکا
بعدشم میگیم … ???
sunmartin
۱۵ اسفند ۱۳۹۳مقاله مهندس رحیقی کامل و خوب بود حداقل محصولات چینی طراحی بهتر و قابل قبولتری نسبت به محصولات اکسپیر شده ویران خودرو و سایه بان دارند جایی که سمند بزک شده دنا بیشتر شبیه یک کاردستی بچه گانه است و تیبا (مینیاتور سابق) شبیه به یک شوخی !
امین نقی زاده
۱۵ اسفند ۱۳۹۳تحلیله خوبی بود. قبلا هم در خبرها و مقالات این طوری گفته بودم که چین دیگه چین قبلی نیست. کیفیت خودروهای تولیدی چین با تویوتا و … برابری نمی کنه اما بهتر از خودروهای داخلی و مونتاژی ایران خودرو و سایپا و پارس خودرو هستن.
مقایسه صنعت خودرو با صنعت موبایل هم خیلی خیلی جالب بود. جالب بدونیم که بیشتر کارشناسان این صنعت (موبایل) بر این باورند که شرکت چینی شیائومی که تنها بازار آسیا را در اختیار دارد بزودی فروشش جهانی شده و اپل را با چالش روبرو می کند.
چینی ها به هر چیزی که می خواستند رسیده اند و می رسند.
بهنام
۱۵ اسفند ۱۳۹۳خودروسازای ما حرفشون حرف مرده حرف مرد هم یکیه= فقط مونتاژ
با این تفاوت که 40سال پیش ماشینای آمریکایی، انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی مونتاژ میکردند حالا دلشون رو یکدل کردند و فقط چینی مونتاژ میکنن
عجب پیشرفتی داره مملکت ما.
وطنم پاره پاره شد تنم
ماشین باز
۱۵ اسفند ۱۳۹۳مقاله بسیار جامع و علمی در مورد وضعیت خودروهای چینی بود. از نویسنده محترم تشکر می کنم، تقریبا تا حالا چنین مقاله خوبی در سایتهای خودرویی ندیده بودم.
علیرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳ارادتمندم دوست گرامی. باعث افتخار است که مقاله من اینچنین مورد توجه و لطف دوستان عزیز قرار گرفته است.
farshid
۱۵ اسفند ۱۳۹۳آقا لطفا با یکی از این خودرو های سبک چینی این تاکسی هارو تعویض کنید بیچاره پدرم با این پیکان کوفتی هر شب وقتی میاد از شدته خستگی دست ها و کمرش ناله میکنه مگر ما مردم ایران انسان نیستیم
علیرضا
۱۵ اسفند ۱۳۹۳حکایت رنج ها و خستگی های قشر زحمتکش تاکسیران همیشه مایه ناراحتی و تاسف است. در شرایطی که در سایر کشور ها همواره خودروهای راحت و کم خرج و با کیفیت به عنوان تاکسی انتخاب می شوند و حتی در جزیره کیش خودمان تاکسی ها تویوتا کرولا و کمری هستند، وضعیت رانندگان تاکسی ما اینچنین دردناک است.
دردآور تر اینکه ارزانترین خودروهای چینی هم چندین برابر همان پیکان قیمت دارند و خیلی ها حتی توانایی خرید این خودروها را نیز ندارند.