آمدن سال ۲۰۱۸ مصادف است با پایان شورولت SS سدان؛ یک خودروی خوب که مورد بیمهری مشتریان قرار گرفته است. و این تنها یکی از ۲۰ مدلی است که از مدل سال ۲۰۱۸ کنار گذاشته میشود. در ادامه این مدلها را با یکدیگر مرور میکنیم.
بامو سری ۵ GT
اگر قرار باشد که تنها یک درس از عرضه سری ۵ GT فرا گرفته شود، این است که اگر میخواهید یک نسخه واگن از یک سدان بسازید و در همین حال، فکر نمیکنید که مردم آن را بخرند، هیچوقت به دنبال یک راهحل بینابینی نباشید. این چیزی است که در سری ۵ GT میبینید. این خودرو نه یک واگن است و نه یک سدان. در واقع و از نظر فنی، این یک هاچبک است؛ البته یک هاچبک زشت و بدقیافه با یک نیمرخ هاچبک بر روی یک بدنه نسبتاً باریک و بلند. نتیجه را به راحتی میتوان حدس زد. هیچکس این مدل را نخرید. امّا این موضوع باعث نشد که بامو دست از حرکت به جلو در این زمینه بردارد. سری ۵ جیتی شاید برای مدل ۲۰۱۸ به پایان عمر خود رسیده باشد، امّا قرار است با یک مدل جدید و با ظاهر نسبتاً بهتر به نام سری ۶ جیتی بر اساس شاسی جدیدترین نسل سری ۵ جایگزین شود. در حالی که در سایر نقاط جهان، مدل معمولی سری ۵ واگن را دریافت میکنند، بامو قصد دارد تا در بازار ایالات متحده با خودروهایی چون مرسدسبنز E400 واگن و ولوو V90 رقابت کند.
بامو سری ۶ کوپه
طرفداران برند بامو، طراحی سری ۶ را به صورت یک مدل دو درب فوقالعاده و اسپورتی با الهاماتی از دهه ۱۹۷۰ و خودروی نمادین E24 میدانند. سری موفق E24 سپس با نسل زیبا و در عین حال، کمیاب E9 جایگزین شد. وقتی سری ۶ در دهه ۱۹۹۰ میلادی از خط تولید بامو کنار رفت و سری ۸ جای آن را گرفت، «مدل جایگزین» شرایط مشابهی نداشت و نتوانست این دهه را به پایان برساند. بامو در آغاز هزاره جدید میلادی، قصد بازگشت دوباره به بازار کوپهها را داشت و بنابراین، احیای دوباره سری ۶، اقدامی عاقلانه و منطقی مینمود. بر این اساس، سری ۶ جدید به صورت کوپه در سال ۲۰۰۳، و بعداً به فرم کانورتیبل روانه بازار شد. طراحی سری ۶ جدید، چندان دلچسب نبود، امّا با اولین بازطراحی، پیشرفت زیادی نمود. یک تغییر مهم دیگر با از راه رسیدن مدل ۴ درب گرن کوپه اتفاق افتاد؛ جایی که این مدل تبدیل به پرفروشترین نسخه سری ۶ شد. موفقیت این نسخه باعث شد تا موقعیت مدل سنتی کوپه در سری محصولات بامو دچار تزلزل شود. در بهاری که گذشت، بامو از یک کانسپت جدید رونمایی کرد که پیشنمایشی از احیای دوباره طراحی سری ۸ به عنوان یک کوپه سطح بالای تازه در بازار به شمار میرفت. امّا آیا این مدل میتواند گزینه مناسبی برای شرکت در رقابت رو به زوال کوپههای ۲ در باشد؟
شورولت اسپارک EV
با از راه رسیدن نسخه جدید و پیشرفته بولت EV و جلبشدن تمام توجهات به سمت این مدل، جای تعجبی هم ندارد که اسپارک EV به حاشیه رانده شود. این خودروی کوچک الکتریکی که بر اساس نسل قبلی مدل شهری «اسپارک» ساخته شده، روز به روز از دیگر رقبا عقبتر میافتاد و دامنه مسافت ۱۳۲ کیلومتریاش تقریباً یکسوم آن چیزی بود که سازمان حفاظت محیط زیست امریکا برای بولت برآورد میکرد. این را هم درنظر بگیرید که به لطف موتور الکتریکی نسبتاً قدرتمند در اسپارک، این خودرو میتوانست در زمان بسیار خوب ۷.۹ ثانیه به سرعت ۹۶.۶ کیلومتر بر ساعت برسد. به این نکته نیز باید اشاره کرد که این مدل تنها در ایالتهای کالیفرنیا، اُرگون و مریلند در دسترس مشتریان قرار گرفته و با توزیع کلی بولت EV در سراسر ایالات متحده قابلمقایسه نبود.
شورولت SS
محصولاتی با منبع «هولدن» در امریکا آمار جالبی ندارند. پونتیاک GTO سرانجام خوشی نداشت و G8 نیز به همراه «پونتیاک» به پایان عمر خود رسید. برای مدل سال ۲۰۱۷ نیز شورولت SS یا هولدن کومودور چنین شرایطی دارد.
شورولت SS با سیستم دیفرانسیل عقب، آپشن گیربکس ۶ دنده دستی و موتور قدرتمند ۴۱۵ اسببخاری V8، یک خودروی ۴ درب عضلانی بود. این در حالی که تنها رقیب این خودرو در امریکا، داج چارجر به شمار میرفت. امّا علیرغم مزیتهای این مدل، SS نتوانست جای خود را بهخوبی در دل مشتریان پیدا کند. البته دلیل اصلی کنار گذاشتن SS از خط تولید، مطمئناً تصمیم جنرالموتورز مبنی بر پایان تولید در هولدن استرالیا (محل ساخت SS) بوده است. در هر صورت، علاقهمندان دنیای خودرو، همیشه از شورولت SS به عنوان یک مدل آرام و منحصر به فرد که به طور شایسته مورد توجه قرار نگرفته، یاد خواهند کرد.
داج وایپر
داج وایپر در سال ۱۹۹۲ با یک V-10 عضلانی و وحشتآور پا به دنیای اتومبیل گذاشت. با کمترین تجهیزات اضافه و حداکثر ابعاد پیشرانه، فرمول وایپر اولیه، بسیار منحصر به فرد بود. دو باز طراحی در طی ۲۵ سال، باعث شد تا این حال و هوا همچنان در وایپر باقی بماند، امّا سرانجام کمبود ابراز علاقه به این خودرو باعث شد تا از رونق آن در بازار کاسته شود.
یک کابین تکبعدی بدون امکانات راحتی و فضای کم، از جمله عوامل مؤثر بر این موضوع بود. خطرات وایپر نه تنها از عملکرد هیولایی در این خودرو، بلکه از عدماستفاده از امکانات رایج ایمنی ناشی میشدند. همچنین وایپر لولههای اگزوز داغ خود را درست در نزدیکی درها قرار داده بود که هر لحظه امکان سوختن پاها در هنگام ورود و خروج میرفت.
فورد سی-مکس انرژی
فورد سی-مکس که بر اساس «فوکوس» ساخته شده بود، عملکرد خوبی در اروپا به نمایش گذاشت؛ جایی که در میان انواع مینیونها و استیشنواگنهای عجیب و غریب قرار میگرفت. این خودرو احتمالاً اگر با یک قیمت پایینتر و با پیشرانه بنزینی در امریکا ارائه میشد، وضعیت خوبی در این کشور نیز داشت، امّا به جای آن با یک قیمت بالا و تنها در دو نسخه هیبریدی در دسترس مشتریان امریکایی قرار گرفت. برای مدل سال ۲۰۱۸ این خودرو، به یک نسخه کاهش مییابد و قرار است که مدل پلاگین «انرژی» از خط تولید کنار رود.
«انرژی» به عنوان وسیله نقلیهای که با مقاصد کاربردی ساخته میشد، تمام بازاریابیهای خود را بر مبنای ظرفیت باتریها قرار داده بود و بر این اساس، بخشی از فضای حمل وسایل خود را برای اضافهکردن سلولهای باتری از دست میداد. علاوه بر این، فورد کابل شارژ این خودرو را در فضای سرنشینها، در یک محفظه کف خودرو در پشت صندلی راننده قرار داده بود که کاملاً در هنگام نیاز به اتصال به برق ۱۲۰ ولت خانگی مشکلزا میشد.
هوندا آکورد کوپه
هوندا آکورد در طول ۹ نسلی که تاکنون پشتسر گذاشته، همیشه دارای یک نسخه ۲ درب بوده است. امّا به نظر میرسد که اکنون این روند به انتها رسیده است. با از راه رسیدن نسل دهم در مدل ۲۰۱۸، آکورد تنها در یک فرم بدنه، یعنی ۴ درب سدان ارائه میشود؛ چیزی که انتخاب ۹۵ درصد مشتریان آکورد در سالهای گذشته بوده است. آکورد اولیه که به سال ۱۹۷۶ برمیگردد، در فرم هاچبک ۲ درب عرضه میشود و یک سال پس از آن، یک سدان ۴ درب در کنار آن قرار گرفت. مدل کوپه در سال ۱۹۸۸ و در طول نسل سوم این خودرو از راه رسید که در کنار سدان و هاچبک ۲ درب به فروش میرسید. امّا بازنگری بعدی در طراحی، منجر به کنار گذاشتن مدل هاچبک از سری آکورد شد و «کوپه» تبدیل به تنها فرم بدنه اسپورت در این مدل از محصولات هوندا گردید. امّا این مدل به اندازه کافی از ویژگیهای اسپورت برخوردار نبود؛ نه در استایل ظاهری و نه در پرفورمنس. با روی گرداندن بازار از مدلهای ۲ درب، نسخههای کوپه از سدانهای متوسط و دیفرانسیل جلو، دیگر در خط تولید خودروسازان مقرونبهصرفه نبودند. ابتدا این تویوتا بود که «کمری سولارا» را کنار گذاشت. سپس نیسان این روند را ادامه داد و به تولید آلتیما کوپه پایان داد. امّا هوندا مدت طولانیتری به این بازی ادامه داد و همچنان یک آکورد کوپه با پیشرانه V-6 و یک گیربکس دستی ارائه کرد. ولی این خودرو نیز سرنوشتی مشابه داشت.
هیوندای اکسنت هاچبک
هیوندای برای مدل سال ۲۰۱۸، یک بازنگری در طراحی برای اکسنت درنظر گرفته که یکی از مهمترین بخشهای آن، حذف نسخه هاچبک از این سری از محصولاتش است. در حالی که مدل همتای ریو با برند «کیا» همچنان در سال ۲۰۱۸ دارای آپشن فرم بدنه هاچبک است، هیوندای اکسنت تنها قرار است که در فرم سدان ارائه شود. یکی از فاکتورها در این زمینه، احتمالاً فروش پایین خودروهای کوچک به دلیل افت قیمت بنزین در سالهای اخیر در ایالات متحده است؛ موضوعی که باعث میشود که مشتریانِ مستقیم این مدل به سمت خودروهایی مانند الانترا GT، یونیک یا «کونا» که قرار است در آینده عرضه شود، هدایت شوند. همه اینها خودروهای گرانقیمتتری هستند که در میان نسخههای مختلفشان، فرم بدنه «هاچبک» نیز یافت میشود.
هیوندای آزرا
هیوندای آزرا که بین دو تخته سنگ در بازار به نامهای سدان متوسط هیوندای سوناتا و سدان لوکس جنسیس G80 محصور شده، سرانجام نتوانسته جایی در این میان برای خود باز کند و بر این اساس، هیوندای تصمیم گرفته که این سدان فولسایز را از جریان خط تولیدش خارج نماید؛ موضوعی که با توجه به فروش ۴۹۴۲ دستگاه آزرا در سال ۲۰۱۶ و احتمالاً آمار کمتر از آن تا پایان سال ۲۰۱۷، چندان هم دور از ذهن نیست. اگر بخواهیم مقایسهای داشته باشیم، هیوندای در این زمان، به میزان ۴۰ برابر بیشتر، مدل سوناتا را به دست مشتریان رسانده است. پیشرانه V-6 در سدان بزرگ (آزرا) میبایست آن را برای مشتریان از مدل چهار سیلندر سوناتا متمایز کند، امّا چنین چیزی رخ نداد و آزرا به پایان عمر خود رسید؛ خودرویی که در طول عمرش کمتر مورد توجه قرار گرفته و مرگش نیز کسی را نگران نخواهد کرد.
اینفینیتی QX70
«یوزپلنگ بیونیک» که ابتدا با عنوان اینفینیتی FX متولد شده بود، سرانجام دوباره به جنگلها باز میگردد. FX اولیه با بدنه عریض و خمیده، قبل از اینکه شاسیبلند کوپهای وجود داشته باشد، یک شاسیبلند کوپه بود. این مدل سپس در طرح جدید و گیجکننده نامگذاری محصولات اینفینیتی به QX70 در مدل سال ۲۰۱۴ تغییر نام داد. تغییری که سود چندانی برای این خودرو نداشت و عنوان FX که در طول یک دهه به بازار خودرو شناسانده شده بود، بهراحتی از دست رفت.
جیپ پاتریوت
پاتریوت در کنار جیپ کمپس برای مدل سال ۲۰۰۷ پا به عرصه وجود نهاد و به عنوان مدل سرسختتر از کمپس، با طراحی گوشهدار، فلسفه طراحی سنتی در برند جیپ را دنبال میکرد. پاتریوت هدفی جز قیمت پایین نداشت و بنابراین، در این خودرو توجهی به امکانات راحتی یا لوکس نشده بود. پیشرانههای ۲ یا ۲.۴ لیتری در این مدل، قدرت خود را از طریق یک سیستم CVT یا یک گیربکس ۵ دنده دستی منتقل میکردند. یکی از تجهیزات ویژه پاتریوت، پکیج موسوم «رانندگی آزاد II» بود که در آن مواردی چون صفحات محفاظ زیر بدنه، یک سیستم ویژه خنککننده، بازنگری در تنظیمات CVT، پدال گاز الکترونیکی و صلبیت بیشتر در سیستم فنربندی بود که فاصله خودرو تا زمین را به ۲۲۸ میلیمتر میرساندند.
پاتریوت شروع چندان جالبی در بازار اتومبیل نداشت و همراه با مدل دوقلویش، کمپس، بهترین آمار فروشش را در سال ۲۰۱۶ ثبت کرد؛ یعنی حدود یک دهه بعد از آغاز تولیدش. این موضوع برای هر نوع خودرویی قابلتوجه است.
کیا فورته کوپ
فورته کوپ آنقدر مدل جذابی نبود که بتواند آمار فروش بالایی را برای کیا، حداقل در بازار امریکا، رقم بزند و بنابراین، از خط تولید این خودروساز کنار میرود. در حالی که نسل اولیه این مدل، دارای ظاهری زیبا و دلنشین بود، نسل دوم «کوپ»، در واقع، یک فورته سدان با حذف ۲ درب به شمار میرفت. نکته منفی قابلتوجهی در مورد این خودرو وجود نداشت، امّا در عین، در هیچ جنبهای، بهخصوص جنبههای پرفورمنس، نمیتوانست علاقهمندان را راضی کند.
البته به جز امریکا، کوپ همچنان به حیات خود در کشورهای دیگر ادامه میدهد، امّا مشتریان امریکایی دیگر تنها به نسخههای سدان و هاچبک دسترسی خواهند داشت.
لکسس CT200h
یکی از خودروهایی که در این لیست وجود دارد و از دست رفتن آن ناراحتکننده است، همین لکسس CT200h است. این خودرو، در واقع، یک «پریوس» برای لکسس محسوب میشد، امّا بعداً مشخص شد که این کانسپت، اگرچه برای تویوتا موفقیتآمیز بوده، ولی نمیتواند همین وضعیت را برای یک برند لوکس داشته باشد. CT200h همانند پریوس، بر اساس پلتفرم تویوتا کرولا ساخته میشد و شروع نامناسبی در بین محصولات لکسس داشت. CT200h به عنوان مدلی که تنها در نسخه هیبریدی عرضه میشد، سیستم پیشرانه بنزینی-الکتریکی خود را مستقیماً از پریوس میگرفت. بنابراین، تعجبی نیز نداشت که مصرف سوخت پایینی در آن مشاهده میشد (۵.۴۷ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر). امّا CT200h به عنوان یک خودروی لوکس بسیار کُند بود و به تعبیری «تا رسیدن به انتهای مسیر یکچهارم مایل، ناخنهای شما به اندازه نیماینچ رشد میکرد»! نسخه «F اسپورت» نیز که در سال ۲۰۱۴ از راه رسید، نتوانست راه به جایی ببرد و چهره پرفورمنس CT200h را ترمیم کند. سوخت ارزان در دوره کنونی در ایالات متحده نیز باعث شده تا خودروهای کوچک و هیبریدیها در این کشور به سختی به فروش برسند و کنار گذاشتن CT200h سادهترین تصمیم برای لکسس در سال جاری باشد.
مرسدسبنز کلاس B EV
مرسدسبنز برنامهای جاهطلبانه برای ساخت مجموعه کاملی از وسایل نقلیه الکتریکی در سر دارد، امّا در عین حال، تا قبل از از راه رسیدن برند زیرشاخه جدید با عنوان EQ، وقت آن فرارسیده است که ماجراجوییهای قبلی خود را در زمینه EV کنار بگذارد و در این راستا، کلاس B الکتریک درایو که بعدها به B250e تغییر نام داده، از خط تولید خارج میشود. کلاس B الکتریکی که اولین بار در بازار ایالات متحده در سال ۲۰۱۴ معرفی شده، بر اساس کلاس B هاچبک مرسدس در اروپا ساخته شده و از یک بسته باتری تأمینشده از طرف «تسلا» استفاده میکرده است. مرسدس همکاریِ عجیب و غریبی با تسلا داشت. بسته باتری ۲۸ کیلوواتساعتی در این مدل، تنها میتوانست انرژی لازم برای ۱۴۰ کیلومتر مسافت را تأمین کند که با توجه به دامنه مسافت خودروهای الکتریکی امروزی، بسیار قدیمی و غیرقابلتوجیه مینماید. البته به این نکته نیز باید اشاره نمود که کلاس B تنها در برخی ایالتهای خاص از امریکا به فروش میرسید و بنابراین، فقدان قابلتوجهی برای مرسدسبنز یا دوستداران خودروهای الکتریکی محسوب نمیشود.
میتسوبیشی لنسر
در حالی که میتسوبیشی لنسر در فرمهای مختلف در خارج از ایالات متحده، از اوایل دهه ۱۹۷۰ وجود داشته است، امّا این عنوان تا سال ۲۰۰۲ در بازار امریکا حضور نداشته است. کرایسلر قبلاً خودروهای «لنسر» را با نشان خود در این کشور به فروش میرساند، امّا به دنبال تصمیم میتسوبیشی مبنی بر ارائه لنسر به ایالات متحده، به شکلی مسالمتآمیز، نشان «لنسر» را به این کمپانی واگذار کرد. شرایط به صورت معمولی پیش میرفت، تا اینکه سال بعد از آن، «لنسر اوولوشن» روانه بازار شد. دهه بعدی، با مجموعهای از آپدیتهای «اِوو» همراه بود و این وضعیت تا قبل از ارائه نسخه نهایی میتسوبیشی لنسر اولوشن مدل ۲۰۱۵ ادامه یافت.
میتسوبیشی همچنان فروش مدل سر به زیر «لنسر»، به عنوان یک خودروی جمعوجور و ارزانقیمت ادامه داد. امّا تنها با یک بار قرار گرفتن در پشت فرمان یک لنسر مدل ۲۰۱۷، کافی است که بهراحتی تشخیص دهیم که این مدل باید «غزل خداحافظی» را بخواند.
نیسان جوک
نیسان جوک که به عنوان مدل سال ۲۰۱۱ روانه بازار شده، در بخشی دوستداشتنی از بازار، در میان کراساورهای سابکامپکت قرار گرفت. این مدل بهسرعت مورد توجه واقع شد و در یک مقایسه با جیپ کمپس و مینی کوپر S کانتریمن، در جایگاه دوم ایستاد. سپس در حالی که جوک پا به سن میگذاشت، نیسان از ارائه یک نسخه ویژه و قدرتمند جوک-R با قدرت ۵۴۵ اسببخار خبر داد. در حالی که خیلیها با شنیدن این خبر هیجانزده شده بود، امّا با درز اطلاعات بعدی که از قیمت تقریبی ۶۰۰ هزار دلار در بازار ایالات متحده سخن میگفت، این هیجان تقریباً جای خود را به ناامیدی داد. البته نیسان بعداً با ارائه «جوک نیسمو» سعی داشت تا این شرایط را تقلیل دهد.
نیسان در سالهای بعدی همچنان طراوت و شادابی «جوک» را حفظ کرد و همراه با مجموعهای از نسخههای ویژه، یک فیسلیفت در سال ۲۰۱۵ ارائه کرد. در حالی که خیلیها از این تلاش نیسان برای نگهداشتن جوک در چشم مشتریان تقدیر میکنند، امّا جوک دو مشخصه اصلی دارد که باعث شده که نتواند در بازار اتومبیل دوام بیاورد؛ طراحی «برونگرایانه» و ناتوانی کارشناسان از عدماستفاده از صفتهایی چون «عجیبوغریب» و «قدیمی» در گزارشهای مربوط به بررسی این خودرو.
نیسان کوئست
کوئست را باید به عنوان مینیونِ شرودینگر درنظر بگیرید. همانند وضعیتی که گربه شرودینگر دارد، شما نمیدانید که نیسان کوئست وجود دارد. بنابراین در این حالت، همگی نمیدانید که نیسان کوئست هنوز وجود دارد تا اینکه نیسان آن را برای مدل سال ۲۰۱۸، از خط تولید کنار میگذارد. خیلیها از وجود کوئست بیخبرند و در نتیجه، رقم بسیار کمی از آن در مقایسه با محصولاتی چون هوندا اودیسه، تویوتا سیهنا و مینیونهای کرایسلر به فروش میرسد. البته شاید تا به اینجا، خیلیها برایشان این سؤال پیش آمده که چه شباهتی ممکن است با گربهای که هم زنده و هم مرده است (گربه شرودینگر)، وجود داشته باشد. امّا شما نیازی به قاعده «برهمنهی کوانتومی» ندارید تا عدمموفقیت کوئست را در جلب نظر مشتریان مینیون توضیح دهید. این محصول از نیسان با استایل عجیب و غریب و طراحی غیررقابتی، واقعاً نمیتوانست سرانجامی جز شکست داشته باشد.
رنجروور اووک ۲ درب
طراحی «دلیلِ وجودیِ» رنجروور اووک است و بر این اساس، کنار رفتن مدل ۲ درب از این خودرو با تمرکز بر ویژگیهای طراحی، اندکی غافلگیرکننده خواهد بود. البته این روزها تقاضا برای شاسیبلندهای ۲ درب بسیار کم است؛ مگر اینکه در مورد مدلی مانند جیپ رنگلر صحبت کنید. امّا گزینههای عجیب و غریب رنجروور به اینجا ختم نمیشوند و تولید مدل عجیبتر اووک کانورتیبل برای ۲۰۱۸ نیز ادامه خواهد داشت.
رولز رویس فانتوم کوپه و دراپهد کوپه
بیایید با هم صادق باشیم. چه مدلی متظاهر و خودنماتر از رولز رویس فانتوم سراغ دارید؟ در مورد فانتومی که با «خصوصیات کاربردیِ پایینتر» طراحی شده، چه فکر میکنید؟ فانتوم کوپه و دراپهد کوپه شاید به اندازه این سوپرماشین گرانقیمت، بر سر زبانها نیفتاده باشند، ولی مقاومت در برابر کسی که با یکی از آنها، از راه برسد، واقعاً مشکل است. با این وجود، این وسیله نقلیه فوقلوکس، فضا را برای مدلهای نسبتاً سطح پایینتر مرسدس-مایباخ S650، بنتلی کانتیننتال GT و همینطور، رولز رویس ریث و داون خالی کرده است. مطمئناً این خودروها جدیدتر، سریعتر و چابکتر از مدلهای ۲ درب فانتوم هستند، ولی اسکلتبندی آنها بر روی پلتفرم خودروهای تشریفات ساخته شده است؛ چیزی که برای فانتوم، بر روی یک کاغذ سفید و خالی آغاز شده است.
اسمارت فورتو
برای ۲۰۱۸، اسمارت تنها مدل فورتو الکتریک درایو را با پیشرانه باتری در ایالات متحده عرضه خواهد کرد. نسخه با پیشرانه بنزینی که حجم زیادی از آمار فروش این مدل را به خود اختصاص میدهد، از خط تولید حذف میشود. البته نمیتوانیم بگوییم که کسی دلش برای این خودروی شهری تنگ میشود؛ آن هم با تأخیر توربوشارژر در موتور سه سیلندر که واقعاً انتخاب این خودرو را در بازار خودروی متنوعی چون کشور امریکا سخت میکند. مصرف سوخت این خودرو نیز از برخی از خودروها که ابعادی دو برابر این مدل کوچک ۲ درب دارند، بیشتر است. همچنین قیمتگذاری اسمارت فورتو نیز با توجه به ابعاد و عملکرد پیشرانهاش، بسیار جاهطلبانه است.
اگر بخواهیم مقایسه کنیم، فورتو EV با قیمت ۲۴ هزار و ۵۵۰ دلار، یکی از ارزانترین راهها برای قرار گرفتن در پشت فرمان یک وسیله نقلیه الکتریکی مدن است. البته نباید سطح انتظارات خود را بالا ببرید؛ چرا که این خودروی کوچک شهری با یک بار شارژ کامل، مطابق برآورد سازمان حفاظت محیط زیست امریکا، تنها میتواند در حدود ۹۳ کیلومتر شما را جابجا کند.
فولکسواگن توآرگ
این شاسیبلند بزرگ که به صورت مشترک بین فولکسواگن و پورشه توسعه داده شده و از کمپانیای بیرون آمده که به تبدیل خودروهای کوچک به مدلهای پرفورمنس و غافلگیرکننده مشهور است. اگر تلفظ های نادرست و جوکهای مربوط به عنوان این مدل را در زبان انگلیسی کنار بگذاریم، توآرگ از همان ابتدا میتوانست همگان را تحتتأثیر قرار دهد. این خودرو با سیستم تعلیق گازی و دیفرانسیلهای قفلشونده در وسط و عقب، یک هیولا در خارج از جاده به شمار میرفت. در مسیر جاده نیز، توآرگ با آرامش و متانت به پیش میرفت و شرایط راحتی برای سرنشینان فراهم میکرد.
فولکسواگن در سال ۲۰۰۴، دو ویدئو از توآرگ با پیشرانه توربو-دیزل V-10 منتشر کرد که تعجب همگان را برانگیخت؛ یکی زمانی که این خودرو یک هواپیمای ۷۴۷ را در طول یک مسیر آسفالتی به دنبال خود میکشید و دیگری، موقعیتی بود که توآرگ یک پیکاپ شورولت را در یک مسابقه «طنابکشی» شکست میداد. پانزده سال بعد، توآرگ که قیمت خود را بیش از حدّ انتظار بالا برده بود، علی برخی آپدیتها، با افت آمار فروش مواجه شد. قابلپیشبینی است که مدل جدید «اطلس»، قرار است که بازیگر جدید فولکسواگن در عرصه شاسیبلندهای فولسایز باشد.
منبع: caranddriver
حامد
۱۷ آذر ۱۳۹۶بعضیاشون واقعا جای تعجب داشت!!!!
Khosrow
۱۷ آذر ۱۳۹۶نیسان جوک 600 هزار دلاری؟؟ پارکتو عوض کن نیسان :) ..
datsun
۱۷ آذر ۱۳۹۶جوک ار موتور gtr بود
تعداد ۲۴ عدد بیشتر تولید نشد
فکر کنم بین سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳
جواد
۱۷ آذر ۱۳۹۶خیلیاشون کلا دیگه بازار جهانیو نمی دیدن چه برسه آمریکا
Sajjad
۱۷ آذر ۱۳۹۶به خداحافظی تلخ تو سوگند
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد…
خداحافظ وایپر
حمیدرضا
۱۷ آذر ۱۳۹۶یه تعدادیشون واقعا جای کنار رفتن دارن ولی با بعضیا موافق نیستم به عنوان یه دوست دار خودرو ولی خوب قطعا اینده بازار مشخص میکنه این اقدام درست بوده یا خیر
Hemichan
۱۷ آذر ۱۳۹۶وایپر…
عشق چهار چرخ
“امّا سرانجام کمبود ابراز علاقه به این خودرو باعث شد تا از رونق آن در بازار کاسته شود.”
قوانین مربوط به مسایل ایمنی و همچنین کم شدن بودجه
چون وایپر دست ساز بود سود چندانی عاید FCA نمیشد
“همچنین وایپر لولههای اگزوز داغ خود را درست در نزدیکی درها قرار داده بود ”
اصلا امضای وایپر بود
Mehdi TuRbO
۱۷ آذر ۱۳۹۶ای کاش دوباره تولید شه ای کاش بعد ی مدت پشیمون بشند از تولید نکردنش بعضی ماشینا رو اصن نمیتونی بپذیری دیگ نباشند مثل وایپر ❤❤
Hemichan
۱۷ آذر ۱۳۹۶کاش کاش..واقعا حیف بود همچین ماشینی ساخته نشه
ترکیبی از هاتراد و سوپر اسپورت بود
Mohammad
۱۷ آذر ۱۳۹۶من که باور ندارم وایپر دیگه نباشه
یه خودروی وطنی اونم پر طرفدار در امریکا
مگه میشه
مگه داریم
Mahdi Chevrolet
۱۷ آذر ۱۳۹۶وایپر باید نسل جدیدش میومد نه این که کنار بزارنش
اون اگزوز ها جاش عالی بود
وایپرو به اگزوز بغلش میشناختن
محمد
۱۸ آذر ۱۳۹۶مگه لنسر چشه؟
SAEED
۱۸ آذر ۱۳۹۶فقط میخوام به مارکیونه بگم توروخدا وایپرو حیف نکن نذار تبدیل به یه خاطره شه
با قدرت برش گردونین
Ferrari
۱۸ آذر ۱۳۹۶Saeed
نمیشه اینکاروکرد کرایسلر تازه از بحران خارج شده البته هنوز بطور کامل خطرورشکستگی برطرف نشده وایپر تو این 25 سال تغییرات کمی داشته نسل جدید وایپر باید با پلتفرم کاملا جدید و ارتقا یافته معرفی بشه که هزینه ی چندصد میلیون دلاری داره. ضمن اینکه تقاضا برای این اتومبیل ها کمه الان شاسی بلندها حرف اول رو میزنن حذف وایپر کار عاقلانه ای بود وایپر به تغییرات اساسی احتیاج داره
جای مارکیونه بودم سریعتر الفیری و الفا رومئو 8c رو روانه بازار میکردم
Sina
۱۹ آذر ۱۳۹۶آخه خیلی عجیبه دوج وایپر دیگه نباشه یا لنسرو گرنجور
مگه میشه
مگه داریم
Hamid shirazi
۲۸ بهمن ۱۳۹۶خودرو های ساخت آمریکا واقعا عالی هستند و اصلا نباید از تولید خارج بشوند دوچ وایپر از همه دردناک تر بود
آرزوی من و همه ایرانیان اینه که خودرو های آمریکایی در ایران آزاد و بدون تعرفه واردات یا مونتاژ بشوند
Hamid shirazi
۲۸ بهمن ۱۳۹۶فیلم خداحافظی داج وایپر دیدم رنگ زرد ۱۰ سیلندر گریه ام گرفت بخدا اگر خارج از ایران زندگی میکردم و پول داشتم یکی میخریدم واقعا شاهکاره از تولید کنار گذاشتن این خودرو جنایت در خودرو سازی است