گزارش بازدید از ایران کلاسیکا 2017، نگین نمایشگاه بینالمللی خودروی تهران!
۲ اسفند ۱۳۹۵
۱۶ خواندن این مطلب 4 دقیقه زمان میبرد
نمایشگاه بینالمللی خودروی تهران یک سورپرایز جالب داشت: ایران کلاسیکا؛ جمعی تماشایی از خودروهای کلاسیک کشور به همراه موتورسیکلتهای خاص که در محوطهای جداگانه در معرض دید عموم قرار گرفت.
انواع مختلف مدلهای پا به سن گذاشته از عضلانیهای آمریکایی و ریزنقشهای ایتالیایی گرفته تا جواهرات آلمانی و موتورسیکلتهای یک تا چهار سیلندر در این گردهمایی باشکوه حضور داشتند و فضایی دلانگیز را بوجود آورده بودند. از فعالان این نمایشگاه میتوان کلوپ مرسدس بنز ایران و باشگاه فولکسواگن ایران را نام برد که با حضور خود نقش پررنگی در افزایش کیفیت برگزاری ایفا نمودند.
پیش از هر چیز کمی از تنها غرفه غیر کلاسیک این قسمت بگویم. هُلدینگ بازرگانی شرکت امیر تجارت کهن، که از سال ۱۳۸۸ اقدام به واردات انواع خودروهای اروپایی و آسیایی کرده، در فضایی کوچک دو محصول تیونر نامآشنای آلمانی یعنی MEC Design به نامهای MEC 2S (براساس اِمارت فورتو) و MEC 45 G (بر اساس مرسدس-آاِمگ GLA 45) را به نمایش عموم درآورد. به گفته مسئول غرفه، این مجموعه نماینده رسمی برند MEC بوده و تمامی فعالیتهای خود را تحت نظارت کامل ایشان انجام میدهد. 2S تلفیق جذابی از فورتو استاندارد با چاشنی خوشطعم آلمانی است.
۴۵ G هم تقریباً فرق خاصی نکرده و چند تفاوت ظاهری کوچک در آن به چشم میخورد. پس از گپوگفتی دوستانه با وی، سراغ ۴۵ G رفتیم. با فشار بر دکمه استارت، پیشرانه ۲ لیتری توربو غرش خفیف اما دلبرانهای کرد و مشغول نوازش گوشهایمان شد. هربار که پدال گاز را پایین میبردم صدایی در اطرافم میپیچید که بهجرئت یکی از مدهوشکنندهترین نواهای موجود در دنیای خودروست و ترک کردنش یکی از سختترین کارهای دنیاست.
درست روبروی درب محل ورود یک دستگاه مرسدس بنز ۱۹۰ SL جلوهگری میکرد. ردیف سمت راست تماماً به مدلهای دیگر این خودروساز ازجمله کلاس S و SL اختصاص داشت.
در ردیف مقابل هم فرزندان بامو شامل سریهای ۵ و ۷ برای رقیب دیرینه خود شاخوشانه میکشیدند. کمی جلوتر سه دستگاه پورشه شامل ۳۵۶، ۹۱۱ کارِرا تارگا و ۹۱۴ ایستاده بودند که حقیقتاً یکی از جالبترین قسمتهای نمایشگاه به حساب میآمد؛ مخصوصاً ۳۵۶ سفیدرنگ که زیبایی خاصی داشت و تماشا کردنش با لذت غیرقابل وصفی همراه بود.
تقریباً در میانه سالن یک دستگاه سیتروئن DS23 با آن رنگ سبز ملایم، ارتفاع بسیار پایین محور عقب و چراغهای نارنجیرنگ راهنما در دو گوشه بالایی شیشه عقب بهشدت خودنمایی میکرد.
DS23 درواقع جد بزرگ برند DS کنونی به حساب میآید و اصالت خاص فرانسوی را با زیبایی تحسینبرانگیزی به نمایش میگذارد.
باشگاه فولکس واگِن ایران سنگ تمام گذاشته و علاوه بر ترَنسپورتر کمپینگ مدل ۱۹۷۹، گلف MKI و مدلهای کوپه و استیشن دیگر، چند دستگاه بیتل کوپه و روباز را با خود آورد. تمامی بیتلها وضعیت ظاهری بسیار خوبی داشتند و درست مثل یک خودروی صفر کیلومتر به نظر میرسیدند. بهراستی اگر همه خودروهای کلاسیک موجود در خاک ایران اینگونه مورد توجه و بازسازی قرار گیرند، کلکسیونی خیرهکننده بدست آمده و بدل به یکی از گرانبهاترین سرمایههای مادی و معنوی کشور خواهد شد.
از نمونههای منحصربهفرد موجود میتوان به ترایُمف TR3 (Triumph TR3) اشاره کرد. این رودستر دو نفره بین سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۷ در کمپانی Standard-Triumph Motor Company و بهعنوان نمونه تکامل یافته مدل TR2 روی خط تولید رفت. شاید برایتان جالب باشد که قیمت پایه این انگلیسی خاص ۹۵۰ پوند بوده و علاوه بر انگلستان در کشورهای بلژیک، استرالیا و آفریقای جنوبی تولیده میشده است.
دیگر مورد قابلتوجه همان فولکس واگِن ترَنسپورتر کمپینگ میباشد که قبلتر اشاره آن برفت. این آلمانی اصیل پس از نزدیک به ۳۸ سال کاملاً تمیز و دستنخورده باقیمانده است. طبق صحبتهایی که انجام شد، تمامی ادوات اختصاصی آن شامل چادر سقفی تاشو، تخت خواب، اجاقگاز، سینگ شستوشو، میز تاشو، پردهها و… ساخت خودِ کمپانی بوده و بدون هیچ مشکلی کار میکنند.
سالن دوم تحت سلطه آمریکاییها و موتورسیلکتها بود. یک طرف، تعداد زیادی از ماسلها و کشتیهای طویل آمریکایی شامل فورد ماستنگ، شورولت کامارو، کادیلاک سِویل و کادیلاک فلیتوود با رنگهای متنوع منظره خیرهکنندهای ساخته بودند. در این میان دو دستگاه کامارو Z/28 کوپه قرمز و سرمهای به شدت مرا مجذوب خود ساختند؛ تا حدی که برای دقایقی باقی خودروها را رها کرده و فقط به تماشای این دو پرداختم. از دیگر آمریکاییهای دوستداشتنی هم میتوان به پونتیاک ترَنس AM و جیپ رِنِگید را نام برد که هرکدام پیشینهای درخشان دارند.
در بخش موتور سیکلتها مدلهای سنگین و سبک مختلفی از سوزوکی، هوندا، موتو گوتسی (Moto Guzzi)، یاماها، کاوازاکی و هَرلی دِیویدسون به چشم میخورد که اکثراً کلاسیک محسوب میشدند و درست مثل خودروها وضعیت ظاهری بسیار خوبی داشتند. تکترین مورد هم یک دوکاتی مشکیرنگ مجهز به موتور چهار سیلندر V شکل بود که با طراحی خشن و تهاجمی خود کاملاً متمایز به نظر میرسید.
اما خاصترین و جذابترین خودرویی که در ایران کلاسیکا حضور پیدا کرد، یک دستگاه داج چارجِر مدل ۱۹۶۹ بود. این عضلانی بیمثال یکی از نمادینترین ماسل کارهای موجود در دنیاست و نمونههای سالم آن نهتنها در ایران بلکه در باقی کشورها نیز بهسختی یافت میشود. آنقدر از دیدنش به وجد آمدم که همهچیز را رها کرده و سراسیمه به سمت آن دویدم. بدنه چند خط و خش جزئی داشت و مجموعاً در شرایط نسبتاً مناسبی به سر میبرد. خوشبختانه تمامی قسمتها همان نمونه کارخانهای بوده و اصالت و روح اصلی خودرو حفظ شده بود. داخل اتاق هم آنطور که از بیرون به نظر میرسید مشکل جدی نداشت.
برای خاتمه میتوان گفت ایران کلاسیکا ۲۰۱۷، مجموعهای ارزشمند و کمنظیر از خودروها و موتورسیکلتهای کلاسیک کشورمان را به نمایش گذاشت که دیدنشان برای هر خودرو دوستی قطعاً پر از شوق و هیجان است. امیدواریم که فرهنگ بازسازی اصولی و درست اتومبیلهای پا به سن گذاشته و قدیمی بیشازپیش در میان فعالان این عرصه جا بیفتد و سه هدف برگرداندن خودرو به وضعیت مناسب اولیه، حفظ اصالت و روح اصلی خودروها و تکمیل گنجینه کلاسیک کشور هرچه بیشتر محقق گردد. بهراستیکه اگر “کلاسیکا” نبود، نمایشگاه بینالمللی خودروی تهران یک نگین ارزشمند کم داشت.
یعنی وقتی فکر میکنم یه وقتی ماشین هایی مثل اریا شاهین یا همون فالکون خودمون یا مدلی از کادیلاک تو همین شرکت های داخلی تولید میشده و الان چه چیزهایی درست میکنن فقط دلم میخواد بشینم به حال خودمون زار بزنم
نامردا دقیقا همین سالن که گل نمایشگاه بود رو پولی کرده بودن!!الباقی نمایشگاه امسال چندان چنگی بدل نمیزد و شرکتها غالبا برای رفع تکلیف و از سر اجبار غرفه زده بودن و علاوه بر تنوع کم محصولات اشخاص فنی و مطلعی هم در غرفه پذیرای بازدیدکنندگان نبودند که همین موضوع هم خودش نمره منفی ای در کارنامه نمایشگاه امسال بود!توقع من بعنوان کسی که سالیان متمادی نمایشگاه خودرو تهران رو در مکان بین ال سابق بازدید کرده بودم این بود که حالا بعد از گذشت بیشتر از ده سال در بازگشت نمایشگاه خودرو تهران آنهم در مکان نوساز خود اتفاقات مهیج بسیاری رخ خواهد داد اما آنچه دیده شد تنها تکرار بود و تکرار و بدسلیقگی برگزار کنندگان! البته از حق نگذریم بخش تست درایو نمایشگاه امسال هرچند هنوز خیلی تا استانداردهای جهانی فاصله داشت اما در کلاس نمایشگاه های وطنی که حتی اجازه نمیدهند دست به فرمان خودروها بزنیم به نوبه خود یک اتفاق مثبت بود
داداش اتفاقا دمشون گرم که پولیش کردن وگرنه مثل خود قسمت اصلی قسمت کلاسیکا هم به خاطر هجوم جمعیت کوفتمون میشد ما که راضی بودیم با حوصله و راحت میشد همه ماشینارو نگاه کرد و لذت برد.
دلیل پولی بودن قسمت کلاسیک نمایشگاه بخاطر حضور خودروهای شخصی بود یعنی تمام ماشین هایی که در این سالن حضور داشتند شخصی و پلاک ملی بودند و نمایش اون ها با هزینه ای که چندان زیاد نبود به نوعی حمایت از این صنف محسوب میشد.
دوست عزیز نویسنده هیچ اشاره ایی به ماستنگ ها نکردن!شلبی جی تی ۳۵۰ فیروزه ایی رنگ ۱۹۶۹که نه تنها در ایران که در دنیا هم بسیار باارزش و کمیاب هست یا بقیه ماستنگ ها! حتی هیچ اشاره ایی به بیوک جی اس ۴۵۵مدل ۱۹۷۰که در کل فقط ۷۱۲تا نمونه ازش تولید شده بسیار ارزشمند هستن این دو نمونه که نویسنده محترم فقط به چارجر سفید رنگ اشاره کردن!!!!! بنظرم کم لطفی در حق فورد ها و بخصوص اون بیویک استثنایی کردن!
انصافا وقتنی با ماشین های کلاسیک برخورد میکنیم، جزء به جزء شون و حتی کوچکترین خطوط و انحنا های بدنشون کلی روح و حس و عشق توی خودش جا داده و تمام این احساس نهفته رو به آدم منتقل میکنه… نمیدونم چرا ماشین های امروزی این حسو بهم منقل نمیکننن و به نظر یک جور طراحی مصنوعی دارن!
مقاله ای که نوشتین یه نگاهی بندازین، از بعضی خودروها یا موتورها تعریف کردین در حالیکه عکسها اصلا با متن هماهنگ نشدن… حالا یکی مث من ماشین شناس نباشه از کجا بدونه دقیقا در مورد کدوم عکس دارین صحبت میکنین؟! ضمنا فکر کنم سریع و خشن زیاد میبینین که دوجه انقد چشمتونو گرفته و میون اینهمه عروسک شده گل سرسبد!!!
فورد
۲ اسفند ۱۳۹۵میتونم بگم روحم جلا پیدا کرد
vahid porsche
۲ اسفند ۱۳۹۵ای بابا ممد چرا نرفتیم ?خیلی مدتش کمه
Daniel
۲ اسفند ۱۳۹۵من همین طور
چه جواهراتی… .
علی
۲ اسفند ۱۳۹۵با عرض پوزش به خاطر اینکه کامنتمو گذاشتم این بالا ، میخواستم بگم اصلا”از ماشینای کلاسیک خوشم نمیاد.ماشین فقط آخرین سیستم.
یاسین
۲ اسفند ۱۳۹۵یعنی وقتی فکر میکنم یه وقتی ماشین هایی مثل اریا شاهین یا همون فالکون خودمون یا مدلی از کادیلاک تو همین شرکت های داخلی تولید میشده و الان چه چیزهایی درست میکنن فقط دلم میخواد بشینم به حال خودمون زار بزنم
Genius
۲ اسفند ۱۳۹۵نامردا دقیقا همین سالن که گل نمایشگاه بود رو پولی کرده بودن!!الباقی نمایشگاه امسال چندان چنگی بدل نمیزد و شرکتها غالبا برای رفع تکلیف و از سر اجبار غرفه زده بودن و علاوه بر تنوع کم محصولات اشخاص فنی و مطلعی هم در غرفه پذیرای بازدیدکنندگان نبودند که همین موضوع هم خودش نمره منفی ای در کارنامه نمایشگاه امسال بود!توقع من بعنوان کسی که سالیان متمادی نمایشگاه خودرو تهران رو در مکان بین ال سابق بازدید کرده بودم این بود که حالا بعد از گذشت بیشتر از ده سال در بازگشت نمایشگاه خودرو تهران آنهم در مکان نوساز خود اتفاقات مهیج بسیاری رخ خواهد داد اما آنچه دیده شد تنها تکرار بود و تکرار و بدسلیقگی برگزار کنندگان!
البته از حق نگذریم بخش تست درایو نمایشگاه امسال هرچند هنوز خیلی تا استانداردهای جهانی فاصله داشت اما در کلاس نمایشگاه های وطنی که حتی اجازه نمیدهند دست به فرمان خودروها بزنیم به نوبه خود یک اتفاق مثبت بود
farshid omidfar
۲ اسفند ۱۳۹۵داداش اتفاقا دمشون گرم که پولیش کردن وگرنه مثل خود قسمت اصلی قسمت کلاسیکا هم به خاطر هجوم جمعیت کوفتمون میشد ما که راضی بودیم با حوصله و راحت میشد همه ماشینارو نگاه کرد و لذت برد.
مهدی نیک سیرت
۳ اسفند ۱۳۹۵دلیل پولی بودن قسمت کلاسیک نمایشگاه بخاطر حضور خودروهای شخصی بود یعنی تمام ماشین هایی که در این سالن حضور داشتند شخصی و پلاک ملی بودند و نمایش اون ها با هزینه ای که چندان زیاد نبود به نوعی حمایت از این صنف محسوب میشد.
ENER-G-FORCE
۲ اسفند ۱۳۹۵هیچی 300SL گالوینگ نمیشه … واقعا یک اسطوره ست .
BMW
۲ اسفند ۱۳۹۵اوه نینجا H2R و کاوازاکی هم بودن :OOO
مرصاد
۲ اسفند ۱۳۹۵چقدر وضعیت خودرو ایران در گذشته مساعد و رو به راه بوده ????
حتی فکرشم نمی تونم بکنم که نسل های آینده با دیدن خودرو های امروز ما چه حس و حالی میشن
الف.ی
۲ اسفند ۱۳۹۵اون کامارو نسل دوم عجب هیبتی داره.همینطور موستانگ
Madjid
۲ اسفند ۱۳۹۵از اون پورشه 356 خیلی خوشم اومد. ابهت و اصالت بی نظیری داره.
ashkan
۲ اسفند ۱۳۹۵دوست عزیز نویسنده هیچ اشاره ایی به ماستنگ ها نکردن!شلبی جی تی ۳۵۰ فیروزه ایی رنگ ۱۹۶۹که نه تنها در ایران که در دنیا هم بسیار باارزش و کمیاب هست یا بقیه ماستنگ ها!
حتی هیچ اشاره ایی به بیوک جی اس ۴۵۵مدل ۱۹۷۰که در کل فقط ۷۱۲تا نمونه ازش تولید شده بسیار ارزشمند هستن این دو نمونه که نویسنده محترم فقط به چارجر سفید رنگ اشاره کردن!!!!!
بنظرم کم لطفی در حق فورد ها و بخصوص اون بیویک استثنایی کردن!
ahmad
۲ اسفند ۱۳۹۵انصافا وقتنی با ماشین های کلاسیک برخورد میکنیم، جزء به جزء شون و حتی کوچکترین خطوط و انحنا های بدنشون کلی روح و حس و عشق توی خودش جا داده و تمام این احساس نهفته رو به آدم منتقل میکنه…
نمیدونم چرا ماشین های امروزی این حسو بهم منقل نمیکننن و به نظر یک جور طراحی مصنوعی دارن!
علی
۳ اسفند ۱۳۹۵مقاله ای که نوشتین یه نگاهی بندازین، از بعضی خودروها یا موتورها تعریف کردین در حالیکه عکسها اصلا با متن هماهنگ نشدن… حالا یکی مث من ماشین شناس نباشه از کجا بدونه دقیقا در مورد کدوم عکس دارین صحبت میکنین؟!
ضمنا فکر کنم سریع و خشن زیاد میبینین که دوجه انقد چشمتونو گرفته و میون اینهمه عروسک شده گل سرسبد!!!