گاهی باید فاصله گرفت؛ از تکرارهایی که هر روز میبینیمشان، میشنویمشان و حس میکنیمشان. ۶۰۰ اسببخار، بدنهٔ فیبر کربنی و «قدرت» را فراموش کنید. در این پست به ۱۰ خودرویی میپردازیم که یاد اغلبشان خنده را بر لبهای ما ارزانی میدارند و خب، چه کسی از مینی کلاسیک مستر بین و ژیانهایی که روزی پدرانمان با فشردن پدالهایشان، جادههای خاکی را درمینوردند، بدش میآید؟
این خودروها برای حس «لذت» ساخته شدهاند؛ و شاید یک لبخند!
*توجه: ترتیب این لیست صرفاً به خاطر شمارهگذاری خودروها در جهت یادآوری راحتتر آنها است و بههیچوجه به معنی برتری و یا محبوبیت آنها نیست.
۱۰: مینی (سالهای ۱۹۵۹ تا ۲۰۰۰ میلادی)
مگر ممکن است که یک مینی تروتمیز و سالم را در گوشهٔ خیابان ببینیم و ناخودآگاه گوشههای لبهایمان به سمت بالا کشیده نشود و نقش یک خندهٔ دوستداشتنی بر صورتمان باقی نماند؟ بیشک مینی -که بین سالهای ۱۹۵۹ تا ۲۰۰۰ میلادی ابتدا توسط استاد طراح، سِر الکساندر آرنولد کنستانتین ایزوینس، برای تولید در شرکت بریتیش موتور ساخته و پرداخته شد- یکی از مدالهای افتخار صنعت انگلستان در دههٔ ۷۰ به شمار میآید که بهخوبی از پس رقابت با دیگر خودروی کلاسیک دوستداشتنی همزمانش، فولکس قورباغهای ژرمن، برآمد. این خودرو محور جلو که از بیش از ۸۰٪ فضای مفید داخل کابین بهره میبرد، پس از مدتی به یکی از محبوبترین «اقتصادی» های بریتانیای وقت تبدیل شد و دیگر انتخاب اول بسیاری از خانوادههای سطح متوسط چیزی جز یک مینی جمعوجور نبود.
۹: فراری تستاروزا (سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۶ میلادی)
فراری تستاروزا؛ نمونهٔ اصلی و بزرگ همان خودروهای پلاستیکی کوچکی که در کودکیمان عزمی جدی بر جمعآوریشان برای کلکسیونمان داشتیم و هنوز هم ظاهرش یادآور همان قدیمها است! یادش بخیر…
این خودروی موتور وسط ۱۲ سیلندری که در ابتدا توسط گروه طراحی معروف و فوق حرفهای پینینفارینا طراحی شده بود، پس از فراری برلینتا باکسر، ادامهدهندهٔ سبک طراحی بود که هر نگاهی را در خیابانها خیره میکرد و هنوز که هنوز است هیچ از جذابیتش که کم نشده هیچ، بلکه با ملحق شدن به خانوادهٔ «کلاسیک» ها، چه قندها که در دلمان آب میکند! بیایید تا با هم خاطرهٔ یکی از طرفداران این فراری -که مطمئناً از نمادهای این سازندهٔ ایتالیایی است- را بخوانیم:
حدود ۲۰ سال پیش بود که در یک روز بارانی برای انجام کارم از این نقطهٔ شهر به آن نقطه میرفتم که نهایتاً برای استراحت تصمیم به توقف و صرف یک فنجان قهوه در یکی از رستورانهای کنار بزرگراه گرفتم و … همان موقع بود که اونو [فراری تستاروزا] دیدم و اغراق نیست اگر بگم حدود ۱۰ دقیقه زیر اون بارون شدید، محو ظاهر، ابهت و قدرتش بودم! شاید فقط ۱ مورد مشابه در زندگیام وجود داشت و اونم وقتی بود که حدود ۱ ساعت به اولین گربهٔ بیمو (اسفینکس) ـی که در طول عمرم دیده بودم، چشم دوختم…
۸: ژیان (سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۰ میلادی)
در ابتدای همین مطلب خواندید که یکی از اهداف تولد مینی دوستداشتنی، چیز جز رقابت همیشگی انگلیسیها و ژرمنها نبود. اما مگر اروپا تنها در انگلستان و آلمان خلاصه میشود؟ درست در هنگامی که صنعت خودروسازی آلمان و انگلستان به رقابت سرسختانهای مشغول بودند، فرانسه نیز با نسل جدید سیتروئن 2CV به گود رقابت وارد شد؛ نام شوالیهٔ فرانسوی چیزی جز «سیتروئن ژیان» نبود. پدرانمان خوب میشناسندش و مطمئناً هر یک از ما نیز هزاران و یا حتی میلیونها بار این خودرو را در خیابانها دیدهایم. شاید خیلی خشک باشد، اما در هنگام عرضه، به خاطر قیمت مناسب و فضای جادار اتاقش با استقبال کمنظیری مواجه شد و خب، راست بگویید: اگر همین الآن یکی از این کوچولوهای پرسروصدا را در خیابان ببینید، چیزی جز یک خنده -از سر یادآوری خاطرات قدیمی- بر لبهایتان مینشیند؟
۷: میتسوبیشی گالانت (سالهای ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۲ میلادی)
تاریخچهٔ میتسوبیشی لنسر اِوولوشن را که به یاد دارید؟ در قسمت اولاش بود که به میتسوبیشی گالانت ویآر اشاره کردیم و حال قرار است که بیشتر با سری گالانت که از سال ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۲ میلادی تولید و عرضه میشد، آشنا شویم. «گالانت» -که یک واژهٔ فرانسوی به معنی «جوانمرد» است- در ابتدا بهصورت یک خودروی کامپکت و بهصورت انحصاری در ژاپن تولید و عرضه شد، اما با گذشت زمان با توجه به جهت حرکت موج خواستهٔ مشتریان، گالانت کمکم به یک خودروی اندازه «متوسط» تبدیل شد و در سال ۱۹۹۴ به پیشواز بازار آمریکا رفت. هرچند تا به امروز بیش از ۵ میلیون از این خودرو به فروش رفته است و این نشان از محبوبیت بیش از اندازهٔ آن در سطح بینالمللی دارد، اما دلیل انتخاب این خودرو در این لیست ۱۰تایی، چیزی جز نظرات پرشور شما پدالیها در موردش نبود:
اون موقع جز رنو و پیکان چیزی نمیشناختم! اما روزی که این ماشینو تو خیابون دیدم کلی از بابام پرسیدم که: «بابا، بابا، این ماشین چیه؟ چقدر قشنگه!» و البته پدرم هم ماشین رو نمیشناخت! یادش بخیر… کلی باهاش خاطره دارم!
۶: جیپ: (مدل صحرا- سالهای ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۱ در ایران)
این یکی را که دیگر همهمان میشناسیم و شاید اولین خودروی بزرگاندامی که در کودکیمان هم شناختیم، همین جیپ بوده باشد! مدلاش مهم نیست؛ رانگلر، چروکی، آهو و یا صحرایی! مهم «جیپ» بودنشان است و مطمئناً با من موافق هستید که سالهای سال همین کلمهٔ ۳ حرفی نمایانگر یک خودروی «قدرتمند» آفرود بود که هیچوقت سرنشینانش را در شرایط «صحرا» تنها نمیگذاشت. زمانی بود که جیپ یکی از خودروهای ارزانقیمت و مناسب قشر متوسط رو به پایین به شمار میآمد، اما امروزه هرچند قیمت خرید این خودرو بسیار مناسب و پایین است، اما خرجهای بعدی که بر روی دستمان میگذارد هر رانندهای را مجبور به تأمل میکند! امروز روغنریزی دارد و فردا فلان قسمتش مشکل پیدا میکند. پس یا باید خودتان دست به آچار باشید و یا اینکه در بازههای زمانی کوتاه به مکانیک سر بزنید و خب، همهٔ اینها هزینه دارد! بههرحال به نظرم جایگاه ششم این لیست برای جیپ مناسب باشد؛ بههرحال این خودرو هم ناخودآگاه خنده را بر لبانمان مینشاند! هرچند هرچند روز نیاز به تعمیر داشته باشد!
۵: بیامو نیوکلاس (سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۷ میلادی)
در حالی که در بیامو ۲۰۰۲ سال ۱۹۶۸ -که برای بررسی به من امانت داده شده است- نشستهام، با خود میگویم: «امسال هم حدود ۹ تا ۱۰ میلیون آمریکایی دچار یک اشتباه بزرگ میشوند! همهٔ اونها (آمریکاییها) مثل یک سری روبات از خونههای مکعب شکلشون خارج میشن و تحت تأثیر تبلیغات خودروهای آمریکایی، اقدام به خرید نسل جدید یک سری خودروی مسخره میکنن!» من باید بهشون بگم که: «بیخیال! شما باید یک بیامو ۲۰۰۲ بخرید! این خودرو عالیه!
مجلهٔ خودرو و راننده، آوریل ماه سال ۱۹۶۸ میلادی
به نظرم نقلقول بالا -که از سمت یک منتقد قدیمی و حرفهای صنعت خودرو در آمریکا است- برای نشان دادن محبوبیت بیامو ۲۰۰۲ کافی باشد! چرا در لیست ما قرار گرفته است؟ خب، سری به عکس بالا بزنید و پس از اینکه خندهای دوستداشتنی بر لبانتان نقش بست، به همینجا بازگردید! خب، اعتراف میکنم: هنوز که هنوز است، وقتی یک بیامو ۲۰۰۲ را در خیابان میبینم، بی هیچ دلیل خاصی خوشحال میشوم و مطمئنم شما هم مثل من هستید!
۴: فولکس قورباغهای (فولکسواگن بیتل کلاسیک)
بگذارید که باری دیگر فهرستمان را مرور کنیم. ژیان و مینی را که به یاد دارید؟ مطمئن باشید که در هیچ ردهبندی، مقاله و در کل، هرکجا که نام «مینی» و «ژیان» آورده شده باشد، محال است که اشارهای به فولکس قورباغهای نشده باشد. البته، «قورباغه» تنها صفتی نیست که به این خودروی کوچکِ جمعوجور نسبت دادهاند. «فولکس سوسکی» و «فولکس کفشدوزکی» دیگر نامهای این خودرو -که در حقیقت تحت دستور آدولف هیتلر توسط دکتر فردیناند پورشه طراحی شد و بعداً به مرحلهٔ تولید و عرضه رسید- هستند. پورشه معتقد بود که بهترین نوع خودرو، آنهایی هستند که از موتور و دیفرانسیل عقب بهره ببرند و بر همین مبنی نسخههای ابتدایی بیتل را طراحی کرد. جالب است که بدانید نام اصلی این خودرو بههیچوجه «بیتل» نبود و البته، هیچ ربطی هم به گروه «بیتلز» ندارد! مردم آلمان به خاطر شکل ظاهری این خودرو به آن لقب «سوسک» یا همان «بیتل» را دادند و مطمئناً هرچند آدولف هیتلر هیچوقت سوار خودرویی که خودش دستور ساختش را داده بود، نشد، اما اگر زنده بود اصلاً اجازهٔ انتخاب چنین نامی را نمیداد!
هرچند نسخههای جدید این خودرو نیز طی سالهای اخیر تولید و عرضه شدهاند، اما هنوز که هنوز است مشاهدهٔ یک بیتل کلاسیک در خیابان، ما را جز به یک خندهٔ زیبا دعوت نمیکند! نظر شما دربارهٔ این خودرو که بیش از ۲۰ میلیون دستگاه از آن تا به امروز فروخته شده است، چیست؟
۳: فولکس ترانسپورتر (فولکس تایپ ۲) (سال ۱۹۵۰ تا هماکنون)
دلیل اینکه این خودرو را پس از فولکس قورباغهای گذاشتیم، بههیچوجه مواردی مثل محبوبیت و برتری آن نیست. زیرا اولاً این دو کلاس اصلاً قابل مقایسه نیستند و قیاس آنها مانند قیاس مثلاً موش خاکستری با فیل آفریقایی است! و دوماً فولکس قورباغهای به مراتب محبوبتر از ترانسپورتر بود و حتی در ابتدای همین پست هم اشاره کردم که ترتیب این لیست بههیچوجه به معنی برتری یک خودرو بر دیگری نیست. دلیل توالی این ۲ خودرو این است که فولکس قورباغهای اولین خودروی فولکسواگن بود و ترانسپورتر نیز دومین خودروی آن. در حقیقت اسامی اصلی این ۲ خودرو «تایپ ۱» و «تایپ ۲» است و «بیتل» و «ترانسپورتر، کامبی، بأس و کمپر» نامهایی است که بعداً بهصورت رسمی برای آنها در نظر گرفته شد.
این خودرو هم مانند «تایپ ۱» از یک موتور در پشتش بهره میبرد و به دلیل محبوبیتش تا همین اواخر نیز مورد استفاده قرار داده میشد. البته در سال ۲۰۱۳ به دلیل قوانین جدید امنیتی برزیل، تولید ترانسپورتر متوقف شد و مدلهای مدرنتر آن وارد چرخهٔ تولید شدند. بههرحال هنوز هم شنیدن صدای موتور خاطرهانگیز این خودروها لذتبخش است و به همین دلیل در بین ۱۰ خودروی انتخابی ما هم جایی برای آن در نظر گرفته شده است.
۲: پیکان (سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۸۳ شمسی)
حقیقتاً تا به همین لحظه که قصد نگارش این مقاله را دارم، خبر نداشتم که «پیکان» هم «ایرانی» نیست! البته راستش را که بخواهید وضعیت خودروسازی دهه ۴۰مان خیلی نسبت به حال بهتر بوده است و این در قراردادهایی که بسته میشده، مشخص است. این روزها تنها «چینی» ها هستند که با ما قرارداد همکاری و احیاناً مونتاژ امضا میکنند و دلیل آن عدم تمایل دیگر سازندهها نیست؛ دلیلش بیهدف بودن صنعت خودروی ما است. دلیلش «کمارزش» بودن «مردم» برای «آقایان خودروساز» است و باید تأسف خورد به حال چنین «آقایانی»! آن روزها بین سازندهٔ انگلیسی، روتس، و ایرانخودروی وقت، ایران ناسیونال، قراردادی بسته شد که منجر به تولید پیکان شد. پیکانی که ۴ دهه همراه ما ایرانیان بود و محال است که «ایرانی» باشی و با آن خاطرهای نداشته باشی. محال است که یکی از خودروهای پدرانمان «پیکان» نبوده باشد و… امیدواریم که تکرار چنین موفقیتهایی در این صنعت، دیگر محال نباشد. پیکان یادآور گذشته است. گذشتهای خاطرهانگیز و زیبا. مطمئناً مشاهدهٔ نسخهٔ «جوانان» اش همراه با کلی خنده خواهد بود. فقط امیدوارم که پس از خواندن این پاراگراف، بجای لبخند، چهرهتان حالت «غمگین» به خود نگرفته باشد. لبخند بزنید!
۱: ماشین خودِ خودتان! (از هنگامی که گواهینامه گرفتید تا وقتی که بیخیال رانندگی شوید!)
تا به اینجا به ۹ خودرو اشاره کردیم که حقیقتاً تکتکشان دوستداشتنی و محبوب هستند اما، به نظر من تنها خودرویی که لذتبخشترین لبخند را بر لبهایتان مینشاند و از تکتک خودروهایی که اشاره کردیم «دوستداشتنی» ـتر است، چیزی جز خودروی شخصی خودتان نیست! همان خودرویی که همین حالا در پارکینگ و یا در نزدیکی منزلتان منتظرتان است که پس از اینکه سوارش شدید، «هر کاری» که دوست دارید را انجام دهید! این خودروی شماست و حریم خصوصیتان! لذت ببرید و کاری نداشته باشید که چند اسببخار را به آن نسبت میدهند. مهم این است که تنها «متعلق» به شما است و نه هیچ کس دیگر! اگر پس از دیدن آن از لذت حس مالکیتش لبخند نمیزنید، احتمالاً خودروی مناسبی را انتخاب نکردهاید.
خب، نظر شما چیست؟ آیا شما هم خودرویی را برای این لیست مناسب میدانید؟ حتماً در قسمت نظرات اعلام کنید و مطمئناً انشا الله در آینده لیستی از نظرات شما هم منتشر خواهیم کرد.
اقتباس شده از فهرست Jalopnik
تهیه شده در: پدال
Reza :: Deutschland :: Mercedes
۳۰ مرداد ۱۳۹۴ماشین اول و دومو عشقه
البته برای میلاد جفتش یکیه :-)
امیر مرادی
۳۰ مرداد ۱۳۹۴حالا ۱۰ خودرو که اشک را در چشممان مینشانند:
پراید 131
پراید 132
پراید 151
پراید 111
پراید 141
تیبا
تیبا 2
رانا
دنا
ام وی ام 110
سامان
۳۰ مرداد ۱۳۹۴اگه میشد دو تا لایک میزدم
مصطفی
۳۰ مرداد ۱۳۹۴متن بسیار جالبو قشنگی رو تهیه کردی امیر جان ممنونم چون واقعا خنده ام رو در آوردی و یاد خاطرات قشنگم کردم. خدا خیرت بده.
امیر مرادی
۳۰ مرداد ۱۳۹۴نوش جونت داداش
سامورایی
۳۰ مرداد ۱۳۹۴گالانت الان پژو پارس وصد تا ماشین تولید داخل و چینی بهتره مخصوصا سوپر سالنش که سانروف داره ترمز چهار چرخ دیسک و امکانات خیلی باحال واز همه مهمتر جذابیت و لوگو بزرگ میتسوبیشی
Hitler
۳۰ مرداد ۱۳۹۴برای لذت بردن از رانندگی از نظر من به اسب بخار و گشتاور نجومی نیاز نداریم،تمام چیزی که میخوایم این هس با ماشینی باشیم که توش راحتیم،شب ها با آرزوش بخوابیم (حالا میتونه بوگاتی باشه یا پیکان)
بزارین من خاطره اولین ماشینمو بگم:
عاشق رنگی مشکی ام.عاشق موتورای خورجینی و عاشق ماشینای غول.هر شب با آرزوی پاترول سافاری و بلیزر میخوابیدم.یه روز چراغ زنون تو تصوراتم میبستم روش،یه روز باز میکردم بخاطر پلیس.یه روز موتورشو تقویت میکردم،یه روز عاشق فابریکی خودش میشدم.
مدت ها سخت کار کردم.برای خودم کاربلد شدم و دیگه پول برام مهم نبود.چون منطقه آزادیم میتونستم همه چی بخرم.حتی پلاک ملیشو.ولی میدونین رفتم یک بلیزر 1978اتوماتیک مشکی خریدم.هنوزم دارمش.آفرود.مسافرت.عزا.عروسی.همشو با این میرم.هر جا میرم حتما یکی هس که طالبش باشه.یکی هس که بگه آقا یه کاتیوشا ببندی رو این میشه تانک.
شتاب جالبی نداره(البته بدم نیست)هیدرولیکش مثل کره هس.صدای هشت تا سیلندر که پیستوناش اندازه کف دستم هس روحم رو جلا میده.نیسان گاوی یا لندکروز جلوم تعظیم میکنن.لندکروز میدونه بزنه نهایتا چهل تومنه ماشین من ولی اگه خودش بر فرض زنده هم بمونه چهارصد میلیون خرج میفته دستش.نیسان آبی ها هم از دست جونشون.
هشت نفر بودیم و بازم جا بود .هر چی از بلیزر بگم کمه .میگم ماشین چندانی شاخی نیس ولی برای من خداس.من ازش لذت میبرم.از نگاه کردن بهش.از خندیدن به حرفای بقیه که میگن این تانک چیه خریدی.از اینکه همیشه باید نصف چرخم تو جوب باشه تا خیابون تنگ نشه.از صدای استارتش اول صبحی که همه رو بیدار میکنه تا صدای گازش که خفنه.تعویض دنده ی نرم.گشتن دنبال قطعه های سی سال پیش.خریدن قطعه افتر مارکت.سفارش لوازم از اونور آب.تکون خوردن آمپر بنزین به اندازه 90درجه وقتی یکم بیشتر گاز میدی.شاید بقیه لذت نبرن.ولی من ازش لذت میبرم.خندم میگیره.
آهان حس بازکردن آهنگای موردعلاقت تو ماشین خودت وقتی غم داری یا شادی هم عالیه/
برگرفته از رمان کامیاب و بلیزر (فصل هفت باب شش )
خخخ خودمم یه لحظه باور کردم بیلزر دارم :D
قاصد روزان ابری داروگ کی می رسد باران
آرماااان
۳۱ مرداد ۱۳۹۴همشو حدس زده بودم به جز بی ام دبلیو و فراری.دوستای پدالی اگه یادتون باشه این تصویر پیکان مال یه پسریه که عشق پیکانه و اگه اشتباه نکنم تو انگلیس و امریکا زندگی میکنه و علاقه به ماشینای کلاسیک داشت(خیلی قبل تو پدال دیدم)
Alizeus
۳۰ مرداد ۱۳۹۴جونم رینگ های پیکان…یه جورایی رینگ های مرسدس مایباخ رو از این رینگ ها الهام گرفتن :D
Zippo
۳۰ مرداد ۱۳۹۴بسیار زیبا بود
ممنون از نویسنده
خیلی خبر باحالی بود
کافی شما یک پیکان ۵۷ داشته باشیو باهاش حال کنی
باهاش یک دنیا خاطره داشته باشی
از دیدنش لذت ببری و همراهیش کنه تا اون هن همراهت باشه
شک نکن اون بهترین خودرو دنیاست
Sj
۳۰ مرداد ۱۳۹۴بسیار زیبا بود من ک لبخند ب لبم اومد خاطراتی داشتیم بخصوص با ژیان و پیکان ممنون نویسنده عزیز
Ali2240
۳۰ مرداد ۱۳۹۴من که غصم گرفت
افسوس میخورم ب روزی که قشر متوسط جامعه به راحتی بیتل و مینی و ۲۰۰۲ میخریدن و صنعتمونم الگوی تمام کشورهای درحال پیشرفت
اما الان حسرت زندگی مردم ترکیه،دوبی،کره،مالزی چین و … رو میخوریم
کشورهایی که روزی زنان و مردانشون رو برای کارگری به ایران میفرستادند الان دارن باصنعتشون نفت،ثروت و عمر تمام جوانای وطنو میخرن
رهگذر
۳۱ مرداد ۱۳۹۴خیلی جالبه(صنعتمونم الگوی تمام کشورهای درحال پیشرفت) ایرانو میگی؟؟؟؟ ب
این که مصرفگرای محض بودیم (هستیم) و میتونستند یه عده معدود و محدود مثلا بی ام و یا مرسدس بخرند شده بودیم الگوی تمام!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! کشورهای در حال پیشرفت؟ خوب پس حالا با این همه پورشه و بنز و بی ام و و …… تو خیابون ها بیست سال دیگه باید یه بچه ای بگه خوش به حال نسل قبلی چه ماشین های تکی سوار میشدن و ما حالا باید پژو 707 سوار شیم!
محسن
۳۰ مرداد ۱۳۹۴عاشق ژیان فیلم چاق و لاغر بودم :)
سروش
۳۰ مرداد ۱۳۹۴سلام
ممنون ایرانیزاسیون خوبی در نوع خودش بود :)
سایت منبع هم انتخاباش خوب بود . مثل لامبورگینی کانتاش که من وقتی بچه بودم از وسط مجله ماشین کنده بودمش و زده بودم به دیوار . هنوزم که میبینمش حس خوبی بهم میده .
luis
۳۰ مرداد ۱۳۹۴خیلی زیبا و قشنگ ای کاش کنار گالانت تویوتا کریسیدا رو هم میزاشتی ماشین پلیس اون موقع ها بود من خیلی باش خاطره دارم خیلی اون موقع خشگل و جذاب بود اگرچه من هنوزم میپرستمش.
سعید
۳۰ مرداد ۱۳۹۴منم هروقت نیسان زامیاد رو میبینم یاد جوک های توی شبکه های اجتماعی که در موردش گفتن می افتم و لبخند که جای خودشو داره از خنده روده بر میشم (-:
M3 RS 4D
۳۰ مرداد ۱۳۹۴من از بیتل خیلی خوشم …. هنوزم که هنوزه اصالت خودشو حفظ کرده ….
خیلی ماشین جالبیه …..
HELL CAT
۳۰ مرداد ۱۳۹۴من کلا وقتی تو ایران میرم تو خیابونا نگاه ماشین ها میکنم میخندم چه پیاده چه پشت ماشین رفتم دکتر گفت عادیه منم که دکترم میخندم مخصوصا پشت نیسان آبی یا محصولات وطنی (دیگه اونایی که ماشین وطنی اسپرت میکنند که هیچی )شمام اینجورین یا نه فقط من اینجورم؟؟!…
Armin
۳۰ مرداد ۱۳۹۴عشق من گالانت
armin
۳۰ مرداد ۱۳۹۴گالانت … تو این ماشین بزرگ شدم ، تمام سفرهامون باهاش بود ، کل فامیل باهاش عروسی گرفتن … باهاش رفتم مدرسه اولین بار … باهاش گواهینامه گرفتم … چرا نباید عشقم باشه؟
یه پسر
۳۰ مرداد ۱۳۹۴من تو این لیست بیتل رو خیلی می پسندم
و واقعا هم موافقم ؛ ماشینی که سالها خودتو خانوادت ازش استفاده کردین ، مسافرت رفتین و به نوعی یکی از اعضا خانواده تون بوده زیباترین ماشین دنیاس
amir
۳۰ مرداد ۱۳۹۴جای پاترول خالی بود
datsun
۳۱ مرداد ۱۳۹۴تنها ماشین های که یادآور خاطرات من میشن یکی پاتروله و یکی داتسون 720
امین
۳۰ مرداد ۱۳۹۴نقاشی های روی ترانسپورتر منشوری هستنا!!!
رهگذر
۳۰ مرداد ۱۳۹۴فولکس ها از همشون خاطره انگیز ترند.
CarGeek
۳۰ مرداد ۱۳۹۴فقط هاش بک کره ای ، کاربرات ، سفید
AHMADREZA
۳۰ مرداد ۱۳۹۴همشون توپن
کیانوش38
۳۰ مرداد ۱۳۹۴واقعا مطلب زیبایی بود و خوندنش حداقل برای من از خوندن یه مقاله درباره جدیدترین و لوکس ترین ماشین مرسدس بنز یا تیونینگ منصوری دلچسب تر بود.
من خودم به یاد ماشین دوران بچگیم افتادم که نسل اول یه سوباروی Leone با رنگ قرمز تند بود. یه ماشین اکازیون و نسبتا کوچولو که پدرم اون رو در شرایط بحران شدید مالی خانوادمون خرید. همون موقعش هم توی خیابونا ماشین نایابی بود. ولی من به داشتنش خیلی افتخار میکردم و حتی بعده ها این ماشین رو با پورشه 914/4 به دلیل تشابه چراغ عقب هاشون مقایسه میکردم. و هنوز هم بعد از گذشت 20 سال اولین باری که چشمم به ماشین افتاده بود رو یادم نمیره. حتی فروش این ماشین هم خاطره ساز شد چون خریدارش آخر سر یه قاچاقچی مواد از آب در اومد که البته اعدام هم شد. حیف این ماشین که ازش برای حمل مواد استفاده میکرد!
البته جای رنو 21 هم توی این لیست خالی بود!
mds
۳۰ مرداد ۱۳۹۴من که نتونستم لبخند بزنم
من فقط زمانى میتونم لبخند بزنم که یک خودروى مدرن خارجى را در آغوش بگیرم
RETOLEX
۳۱ مرداد ۱۳۹۴مگه من چن سال از بعضی ها میتونم بزرگ تر باشم که اینقد متفاوتم .
فک کنم هنوز دوران جوونی رو تموم نکردم شدم میانسال ….
این نسل نو منو کشته
سعید
۳۱ مرداد ۱۳۹۴ماشین من پیکان هست و باهاش خیلی خاطره دارم والبته یه وبلاگ براش ساختم که یه سری خاطرات مشترک رو در موردش نوشتم و فقط می تونم بگم واقعا پیکان ماشین خوبی هست …
,وبلاگ پیکان 76 من
http://paykan76.mihanblog.com
RETOLEX
۳۱ مرداد ۱۳۹۴گالانت !
من که دیوونشم.( فک کم خیلی ها اینطورن)
همه ارزو دارن فراری و لامبورگینی بخرن منم ارزو دارم گالانت vr4 ( البته دستسری بهش خیلی ساده تر از اون سوپر اسپورت ها هست.ولی برای من به هر حال سخته )
نمیتونم علاقم رو نسبت بهش توصیف کنم
این گالانت بیشتر اشک منو در اورد تا لبخند
میتسو ما همه عاشقتیم. قدر مارو مثل قبلا بدون!!
شلبى
۳۱ مرداد ۱۳۹۴با گالانت خاطره زیاد دارم،ماشین فوق العاده اى بود البته یه سرى از گالانت ها که موتور 1800 سى سى داشتن کمى ضعیف و کم جون بودن به دلیل اینکه گالانت بدنه سنگینى داره ولى این ایراد در موتورهاى 2000 سى سى نبود
سرى هاى ویژه گالانت مثل gti و vr4 هم که بسیار عالى بود،جالبه Retolex جان که گالانت هاى vr4 چهار چرخ فرمان پذیرن و در پیچ ها چرخ هاى عقب هم کمى منحرف میشن و میپیچن
گالانت یه سریه ویژه هم داره به اسم vr6 که بسیار محدود و انگشت شمار وارد ایران شدن
راستى یه گالانت vr4 تمیز سراغ دارم فقط یه خرده قیمتو بالا گذاشته ،هشتاد ملیون
RETOLEX
۳۱ مرداد ۱۳۹۴اقای مقدم اینقد با احساسات ما بازی نکننننننننن
سعید
۳۱ مرداد ۱۳۹۴پیکان از 1346 تا 1383 میلادی؟؟؟ :|||
ماشالا :|||
ReZa
۳۱ مرداد ۱۳۹۴واقعا خودروی فراری تستاروزا اون زمان تو ایران بود که میگید یادش بخیر؟!!!!
Archi KHAN
۳۱ مرداد ۱۳۹۴تقریبا بغیر از فراری تستاروزا ی دوست داشتنی ،
فکر کنم همه دوستان با بقیه ی لیست خاطراتی داشته باشیم …
شنتیا فراریه
۳۱ مرداد ۱۳۹۴جونم پیکان جونم ژیان جونم بی ام و 2002 و جونم فراری.
شنتیا فراریه
۳۱ مرداد ۱۳۹۴من دیروز که داشتم میرفتم کلاس زبان یه دوج چارجرسال 2015 دیدم وای پسر عجب چیزی بود.
رضا
۳۱ مرداد ۱۳۹۴هیچ کدوم لبخند بر لب های مبارکشان نبود
ahmad
۳۱ مرداد ۱۳۹۴واقعا مقاله عالی بود و خوندنش بسیار لذت بخش …