خودروهایی که پس از سالهای ۲۰۱۰ معرفی شدند و با روند کنونی بازار برای برقیشدن، برای همیشه بیرقیب میمانند.
آغاز دهه دوم قرن بیستویکم میلادی، زمانی بود که صنعت خودرو رسما حرکت خود را به سوی مدلهای هیبریدی آغاز کرد. در این سالها، شرکتهای خودروسازی هنوز به مدلهای درونسوز و خاص خود امید داشتند و در میان محصولات دیجیتالیشان، مدلهای افسانهای را معرفی کردند که رویای بسیاری از کودکان را شکل دادند برخی از آنها بهعنوان خودرویی بیمانند در تاریخ صنعت خودرو ثبت شدند. در ادامه به ۱۰ سوپراسپرت و ابرخودرو نگاه میاندازیم که در این دهه خاطرهانگیز ساخته شدند و میان پیشرانههای برقی و بنزینی جابهجا میشدند؛ خودروهایی که بر سر رسیدن به بهترین عملگرد در خط مستقیم با یکدیگر رقابت میکردند.
پورشه ۹۱۸
با گذر از ۲۰۱۰، خودروسازان به استفاده از قدرت برق در پیشرانه ابرخودروهای خود روی آوردند تا در هر زمینه عملکردی، به اوج برسند. یکی از پیشگامان این مسیر، پورشه ۹۱۸ به شمار میرفت که نخستین خودروی برقی-بنزینی پورشه به شمار میرفت. این خودرو که هماکنون با قیمت بیشاز ۱.۹۵ میلیون دلار به فروش میرسد، بهترین امکانات زمان خود را برای مشتریان متمولش فراهم میکرد و به یک موتور ۸ سیلندر v شکل برپایه موتور کلاس LMP2 مجهز شده بود که ۸۸۷ اسب بخار قدرت تولید میکرد. ۹۱۸ برای رسیدن به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت تنها به ۲.۵ ثانیه زمان نیاز داشت.
جگوار C-X75
یکی از زیباترین کانپستهای جگوار در ابتدا به یک میکروتوربین مجهز شده بود که باتریهای الکتروموتورهای درون چرخهای آن را شارژ میکرد. سرانجام نسخهای منطقیتر آن با یک موتور ۴ سیلندر رونمایی شد که به یک موتور برقی روی هر محور، یک توربوشارژر و یک سوپرشارژر بهصورت همزمان مجهز شده بود. جگوار برای توسعه این خودرو با تیم مسابقه «ویلیام ریسینگ» همکاری کرده بود. این خودرو در یکی فیلمهای «جیمز باند» نیز هنرنمایی کرد. در پی تصمیم جگوار، تنها راننده فیلم سینمایی یادشده و راننده تست شرکت سازنده طعم سرعت این سوپراسپرت ۸۹۰ اسب بخاری را چشیدند.
لامبورگینی وننو
برخلاف سایر خودروسازانی چون پورشه که روی موتورهای برقیشده تمرکز کردند، لامبورگینی تنها به موتورهای ۱۰ و ۱۲ سیلندر تنفسطبیعی خود علاقه نشان میداد. در نتیجه انتخاب چنین مسیری، وننو برپایه پلتفرم آونتادور تولید شد که هنوز هم دهان بینندگان را باز نگه میدارد. وننو گرانترین و کمیابترین خودروی این شرکت در زمان خود به شمار میرفت. موتور V12 آن ۷۴۰ اسب بخار قدرت تولید میکرد. وننو با وجود بدنه خاص و طراحی برای پیست، مجوز تردد در خیابانها را نیز داشت. ارزش کنونی این خودرو برابر ۸ تا ۹ میلیون دلار تخمین زده میشود؛ البته اگر کسی فروشنده آن باشد!
فورد GT
نسل دوم سوپرخودروی خیابانی و مشهور فورد بار دیگر نام این برند آمریکایی را بر سر زبانها انداخت. این خودرو که توسط مجموعه کانادایی، «مولتیماتیک»، تولید شد، به طراحی منحصربهفرد و بدنهای حفرهدار مجهز بود که به بهبود آیرودینامیک آن کمک شایان میکرد. موتور V6 تویین توربوی این خودرو توان تولید ۶۴۷ اسب بخار قدرت را داشت و برای رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت به کمتر از ۳ ثانیه زمان نیاز داشت. قیمت کنونی این خودرو ۱.۱۵ میلیون دلار تخمین زده میشود.
آستون مارتین وان-۷۷
یکی دیگر از محصولات مولتیماتیک در دهه دوم قرن ۲۱ میلادی، وان-۷۷ به شمار میرود که در نتیجه همکاری بین این برند و آستونمارتین انگلیسی متولد شد. رساندن این سوپراسپرت کمیاب از مدل مفهومی به خط تولید چهار سال زمان برد. این خودرو به شاسی کربنی مونوکوک مجهز بود که میزبان موتور ۷.۳ لیتری V12 آستونمارتین میشد. پیشرانه یادشده توان تولید ۷۵۰ اسب بخار قدرت و رسیدن به حداکثر سرعت ۳۵۰ کیلومتر بر ساعت را داشت و در میان سریعترین خودروهای زمان خود شناخته میشد. همانگونه که از نامش پیدا است، تنها ۷۷ نمونه از این سوپراسپرت تولید شد که امروزه با قیمتی حدود ۳ تا ۴ میلیون دلار به فروش میرسند.
لکسوس LFA
سوپراسپرت خوشصدای ژاپنی با گذشت یک دهه از زمان تولد خود، در حال دریافت توجهی است که لیاقتش را دارد. موتور V10 این خودرو از فناوری برنامه فرمول ۱ تویوتا استفاده کرده و ۵۵۳ اسب بخار قدرت تولید میکرد. بهرهمندی از جعبهدنده دستی، بدنه تمام فیبرکربنی، حداکثر سرعت ۳۲۵ کیلومتر بر ساعتی، ظاهر بیمانند و صدای خشمگین موتور ۱۰ سیلندر از ویژگیهای شاخص این خودرو به شمار میرفتند. تنها ۵۰۰ دستگاه از آن تولید شدند که هماکنون با قیمتی نزدیک به ۱ میلیون دلار معامله میشوند.
مک لارن P1 و فراری لافراری
P1، لافراری و ۹۱۸ سه ابرخودرو بودند که با لقب سهگانه مقدس صنعت خودرو شناخته میشدند. هر سه آنها نخستین حرکت سازندگانشان در راستای برقیکردن ابرخودروهایشان به شمار میرفتند و در زمینههای مختلف با یکدیگر مقایسه میشدند. ابرخودروی مکلارن به یک پیشرانه V8 مجهز شده بود که ۹۰۰ اسب بخار قدرت ترکیبی را به محور عقب میفرستاد و مانند پورشه رقیب میتوانست در حالت تمام برقی حرکت کند. در سوی دیگر، لافراری به موتور ۶.۳ لیتری ۱۲ سیلندر اسبهای سرکش ایتالیایی مجهز شده بود و رویهمرفته ۹۴۹ اسب بخار قدرت تولید میکرد. P1 و لافراری امروزه بهترتیب با قیمت حدودی ۲.۳۵ و ۱.۴ میلیون دلار به فروش میرسند.
آئودی نانوک
در زمانی که شاسیبلندها هنوز بازار خودرو را قبضه نکرده بودند، آئودی در نمایشگاه فرانکفورت ۲۰۱۳ مدل مفهومی نانوک کواترو را رونمایی کرد؛ خودرویی که بهطور همزمان نمای سوپراسپرت R8 و دوج چلنجر را با هم ادغام میکرد. نانوک با بهرهمندی از موتور V10 لامبورگینی ۵۴۴ اسب بخار قدرت تولید میکرد و با وجود ماهیت بلندقامت خود میتوانست به سرعت ۳۰۴ کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند. سیستم چهارچرخ محرک آئودی هم چاشنی این خودرو به شمار میرفت. هدف از رونمایی آن، به تصویرکشیدن قابلیتهایی بود که بعدا در تولید اوروس و اوراکان استارتو معرفی شدند.
دوج وایپر ACR اکستریم آئرو
این خودرو یکی از خاصترین محصولات برند دوج و زیربرند وایپر به شمار میرفت که سازندگان آن برای زنده نگه داشتنش هزینه زیادی کردند. دوج وایپر ACR اکستریم آئرو پا را از فرمول متداول مسابقات کلاب ریسینگ آمریکایی فراتر گذاشت و با بهرهمندی از بال تطبیقپذیر عقب، تیغههای سپر جلو، اسپلیتر مسابقهای و چند قطعه دیگر ۶۸۰ کیلوگرم نیروی عمودی تولید میکرد. این وایپر موفق شد رکورد سرعت ۱۳ پیست آمریکایی مانند «لاگونا سکا» و «رود آتلانتا» را بشکند. البته عملکرد خط مستقیم آن بهخاطر تمرکز روی ضریب پسار (درگ) بالا کاهش پیدا کرده بود. موتور V10 وایپر ۲۳۶ هزار دلاری، ۶۴۵ اسب بخار تولید میکرد.
بوگاتی شیرون
نمیتوان از سالهای پس از ۲۰۱۰ یاد کرد و از بوگاتی نام نبرد. هرچند شیرون به اندازه ویرون انقلابی نبود اما از اجزای مشترکی چون موتور چهارتوربو W16، سیستم چهارچرخ محرک و شاسی فیبرکربنی استفاده میکرد. پیشرانه قدرتمند بوگاتی توان تولید ۱,۴۷۶ اسب بخار قدرت را داشت و میتوانست این خودرو را به سرعت محدودشده ۴۱۷.۶ کیلومتر بر ساعت برساند که بعدا در مدلهایی چون شیرون سوپراسپرت ۳۰۰ پلاس برداشته شد. قیمت مدلهای گوناگون این ابرخودرو که هنوز هم درحال تولید است از ۳ تا ۱۲.۵ میلیون دلار متغیر است. به نظر شما کدام مدلهای دیگر شایستگی حضور در این فهرست را داشتند؟
فرزاد افشار
۱۹ دی ۱۴۰۲یکی تو بحث موتور اوله. یکی تو طراحی. یکیش تو آیرودینامیک…. همه خوبن ولی لافراری فقط عشقه
Alireza
۱۹ دی ۱۴۰۲مبنای انتخاباشون دقیقا چیا بوده؟ بیشتر یه لیست سلیقه ای من دارم میبینم اینجا
مجید
۱۹ دی ۱۴۰۲خود ویرون هم یه انقلاب عظیمی بود موتورش
مجید
۱۹ دی ۱۴۰۲سهگانهی مقدس واقعا نقطه اوج هیجان و رقابت در صنعت خودروسازی معاصر هستن.
البته تو سگانهی مقدس قطعا از لحاظ ظاهری ذائقه و سلیقهی متفاوت و خاص و وسواس ایتالیاییها در موارد ظاهری خودش رو نشون میده، هر چیزی که ظاهر یه ماشین برای سوپر اسپورت بودن لازم باشه بگه رو لافراری داره.
نامتعارف
خطوط تیز و شکسته ( این سلیقهایه خیلی و الزامی نیست ولی خب بودنش خیلی کمک میکنه اون ذهنیت از سوپر اسپرت بودن بوجود بیاد )
شیب تند کاپوت
استخونی و شکننده و ظریف { دقیقا نقطه مقابل ویرون و شیرون که خپلن }
چهرهی خشمگین و اخمو ( ۹۱۸ و پی ۱ یجورین انگار دارن لبخند میزنن ) { شیرون سوپر اسپورت باز بهتر شده مدلای استاندارد ویرون و شیرون دارند قهقهه میزنن )
، ۹۱۸ هم نسخه اسپایدرش تنها ظاهریه که من به شخصه میتونم به عنوان یه سوپراسپورت قبولش کنم، مکلارن پی ۱ طراحیش برای سطوح اولیه سوپر اسپورتا قابل قبوله ولی برای چنین سطحی که میخواد یکم به هایپرکار ها مثل بوگاتی و کویینزخ نزدیک بشه میتونست یکم خشنتر و تیزتر بشه مثل سنا.
فقط حیف لامبورگینی زمانبندیش رو تنظیم نکرده بود و گرنه چهارگانه میشد اگه SVJ زودتر معرفی میشد البته رکوردش تو نوربرگرین از اون سه تا بیشتر بود که یه پورش از خانواده ۹۱۱ دوباره پسش گرفت.
مجید
۱۹ دی ۱۴۰۲فک کنم آئودی حقوق طراحش رو کمتر داده که نانوک رو اینقدر زشت ساخته! 🤣
قاسم
۲۱ دی ۱۴۰۲فقط بریتانیای کبیر!