در این مطلب خواهیم دید که سوپرشارژر چگونه جنگ اسب بخار را آغاز کرد و باعث ساخت برخی از جذابترین خودروهای تاریخ شد.
دستگاهی که بعداً به سوپرشارژر تبدیل شد، چندین دهه قبل از اختراع خودروی درونسوز ساخته شد. این دستگاه توسط برادران فیلاندر و فرانسیس روتس با نام Roots Blower در تلاش برای ساخت یک چرخ چاه بهتر متولد شد. این برادران مکانیزمی را توسعه دادند که از اتصال دو پروانه به هم تشکیل شده بود که در جهت مخالف هم میچرخیدند. هنگام آزمایش این دستگاه، چرخش پروانهها بهطور اتفاقی کلاه یک نفر را از سرش بلند کرد و سازندگان متوجه شدند که این دستگاه خیلی خوب هوا را به حرکت درمیآورد.
بدین ترتیب، روتس بلاور در سال ۱۸۶۰ ثبت اختراع شد و نقشههای اولیهٔ آن که کار فیلاندر بودند، پروانههایی با دو، سه و چهار پره را نشان میدهد. در این دستگاه، سیال کمفشار مثل هوا از یک سمت وارد میشود و چرخش دو پروانه داخل سیستم با افزایش فشار، سیال را مجبور به خروج از سمت دیگر میکند. از این دمنده ابتدا در کورهها، تهویه معادن و حتی اولین خط متروی شهر نیویورک استفاده شد؛ بنابراین، مشخص است که این دستگاه هرگز برای استفاده در خودرو یا پیشرانههای درونسوز طراحی نشده بود. بااینحال، مهندسان خیلی زود به پتانسیل آن پی بردند و «رودولف دیزل» در اواخر دههٔ ۱۸۹۰ از سوپرشارژرهای نوع روتس در پیشرانههای دیزلی خود استفاده کرد.
پس از اختراع پیشرانهٔ درونسوز بنزینی در اواخر قرن نوزدهم نیز کمکم از سوپرشارژ در این موتورها استفاده شد. مزیت سوپرشارژر همان چیزی بود که امروز میدانیم. اگر هوای بیشتری وارد محفظهٔ احتراق کنید میتوانید قدرت بیشتری تولید کنید. سوپرشارژرهای اولیه با تسمهای که به پیشرانه متصل بود و کمپرسور را به چرخش درمیآورد، طبق اصول نمونههای امروزی کار میکردند. هرچند مهندسان خودرو در آغاز قرن بیستم به آزمایش سوپرشارژرها ادامه دادند اما آغاز جنگ جهانی اول به توسعهٔ این سیستم سرعت بخشید و پس از جنگ، مرسدس بنز اولین خودروهای جادهای سوپرشارژ را تولید کرد.
تجزیهوتحلیلهای آن زمان نشان میداد که شتاب گیری خودرو از سرعت ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر بر ساعت با سوپرشارژر بسیار سریعتر است و این قطعه باعث کاهش اندازهٔ منیفولدها و سوپاپها میشود. با وجود همهٔ این مزیتها، مشکل اصلی سوپرشارژر تحمیل بار اضافی به پیشرانه با تسمهای بود که برای چرخاندن کمپرسور از موتور نیرو میگرفت درحالیکه توربوشارژر هرچند از تأخیر رنج میبرد اما این مشکل را ندارد. بااینحال، چندین دهه طول کشید تا توربوشارژ بتواند به پیشرانهها راه پیدا کند و به همین دلیل برای سالها، سوپرشارژر دستگاه محبوب افزایش قدرت موتورها بود.
پس از مرسدس، سوپرشارژرها در خودروهای اسپرت و مسابقهای ظاهر شدند. در اروپا بوگاتی، آلفارومئو و از همه معروفتر، بنتلی از این قطعه در پیشرانههای خود استفاده کرد. البته بنتلی بلاور که با موتور سوپرشارژ برای لمان ساخته شد هیچگاه در این مسابقه به پیروزی نرسید ولی با سوپرشارژ نوع روتس که جلوی جلوپنجره نصب شده بود، به یک نماد تبدیل شد. بعداً نیز خودروهای گرند پری آلمانی ساخت اتو یونیون و مرسدس بنز نیز برای تولید قدرت بیشتر از سوپرشارژر استفاده کردند. این تکنولوژی در جنگ جهانی دوم هم نقش پررنگی ایفا کرد زیرا همهٔ هواپیماهای جنگی به سوپرشارژر متکی بودند. البته حتی در همان زمان هم مهندسان مزیتهای توربوشارژر نسبت به سوپرشارژر را میدانستند ولی دانش مواد آن سالها اجازهٔ ساخت توربوشارژرهای مناسب را نمیداد و درنتیجه، سوپرشارژر حاکم شد.
پس از جنگ جهانی دوم اما سوپرشارژر در خودروهای تولیدی ناپدید شد و در مسابقات هم قوانین فرمول یک در سال ۱۹۵۴ با محدود کردن حجم پیشرانههای پرخوران به تنها ۷۵۰ سیسی، عملاً استفاده از سوپرشارژر را ممنوع کرد. بااینحال، سوپرشارژ بهطور کامل منقرض نشده بود زیرا هات رادهای آمریکایی با استفاده از این قطعه قدرتهای عظیمی را از پیشرانههای فورد و شورلت بیرون میکشیدند و شرکتهایی مثل پکستون نیز کیتهای سوپرشارژر را برای انواع خودروها از بیتل گرفته تا موستانگ ارائه میکردند. بااینوجود، بهجز چند استثناء مثل استودبیکر آوانتی، خودروسازان برای چندین دهه در خودروهای تولیدی خود سراغ سوپرشارژر نرفتند تا اینکه لانچیا با معرفی مدل بتا ولیومکس در سال ۱۹۸۳، اولین خودروساز بزرگی بود که دوباره سوپرشارژر را به کار گرفت.
در این خودرو از یک سوپرشارژر برای تولید ۶ psi بوست و بهبود عملکرد در سرعتهای پایین استفاده شده بود. چند سال بعد، تویوتا مدل اسپرت MR2 را با موتور سوپرشارژ به بازار فرستاد که پرفورمنس یکسانی با پورشه 944S داست که از پیشرانهٔ بزرگتری استفاده میکرد و قیمت بسیار گرانتری داشت. در پایان دههٔ ۸۰ نیز فورد یک سوپرشارژر را به موتور V6 اسکس خود برای تاندربرد اضافه کرد و فولکسواگن هم سوپرشارژر خودش را توسعه داد که هرچند با دو اسکرول مارپیچی، ایدهٔ جدید و کارآمدی به نظر میرسید اما در عمل غیرقابلاعتماد بود و به همین دلیل بجای آن فولکسواگن سراغ پیشرانههای VR6 رفت.
در دههٔ ۹۰، خودروهای بیشتری با موتور سوپرشارژ ساخته شدند. جگوار و آستونمارتین موتورهای شش سیلندر خطی سوپرشارژ را معرفی کردند و مرسدس با SLK کمپرسور دوباره به سوپرشارژر روی آورد. با آغاز قرن بیستویک نیز فورد جدیتر از قبل از این سیستم القای اجباری در خودروهای مختلف خود استفاده کرد. ابتدا F150 لایتنینگ در سال ۱۹۹۹ با موتور سوپرشارژ معرفی شد و سپس نوبت به موستانگ کبرا رسید. بخش SVT فورد در پاسخ به جنجالهای موستانگ کبرا ۱۹۹۹ که قدرتی کمتر از عدد اعلامی داشت، یک سوپرشارژر ایتون را روی موتور موستانگ کبرا ۲۰۰۳ نصب کرد و یک هیولای ۳۹۰ اسب بخاری ساخت. یک سال بعد نیز موتور V8 سوپرشارژ فورد در سینهٔ سوپرکار فورد GT قرار گرفت و با ۵۵۰ اسب بخار قدرت، فراری F430 را زخمی کرد.
استفاده از سوپرشارژر در خودروهای پرفورمنس بالا منطقی بود زیرا پاسخگویی فوری در هر دور موتوری و قدرت بسیار بیشتری با حجم موتور مشخص را ارائه میکرد. به همین دلیل، فقط فورد نبود که از سوپرشارژر در خودروهای اسپرت استفاده کرد و مرسدس نیز مدلهای مختلف AMG را به این نوع پرخوران مجهز کرد. در سال ۲۰۰۹ نیز جنرال موتورز سرانجام با پیشرانهٔ ۶۴۰ اسب بخاری LS9 در کوروت ZR1 و LSA در کادیلاک CTS-V و کامارو ZL1 وارد بازی سوپرشارژ شد. اینگونه بود که یک جنگ اسب بخار واقعی بین خودروسازان آمریکایی شکل گرفت. چند سال بعد، فورد نیروگاه ۵.۸ لیتری سوپرشارژر ۶۶۲ اسب بخاری را در شلبی GT500 سال ۲۰۱۳ معرفی کرد و دو سال بعد هلکت به میدان آمد.
پیشرانهٔ ۶.۲ لیتری V6 سوپرشارژ دوج در سال ۲۰۱۴ با ۷۰۷ اسب بخار قدرت وارد بازار شد و علاقهمندان را دیوانه کرد. بیش از ۷۰۰ اسب بخار قدرت در یک ماسل کار آمریکایی کارخانهای با قیمت زیر ۱۰۰ هزار دلار! سپس جنرال موتورز و فورد با موتورهای V8 سوپرشارژر ۷۰۰ اسب بخاری خود به دوج پاسخ دادند. بااینحال، این هیولاها رو به انقراض رفتند زیرا یک توربوشارژر اساساً همان کار سوپرشارژر را بدون تحمیل بار اضافی به موتور و افزایش مصرف سوخت انجام میدهد درحالیکه یک سوپرشارژر همیشه حتی در حالت درجا، بار اضافی روی دوش پیشرانه میگذارد.
به همین دلیل، دوج سال گذشته موتور هلکت را کنار گذاشت و هرچند پیشرانهٔ V8 سوپرشارژ جنرال موتورز همچنان در کادیلاک CT5-V بلکوینگ زنده است اما استفاده از آن محدود خواهد بود زیرا نسل جدید کوروت ZR1 به موتور توئین توربو مجهز میشود. جگوار-لندررور نیز در حال حذف تدریجی پیشرانهٔ V8 سوپرشارژ قدیمی خود و جایگزینی آن با موتور V8 بامو است و بنابراین، موستانگ GTD یکی از معدود خودروهای سوپرشارژ آینده خواهد بود. بهطورکلی، سوپرشارژر تکنولوژی مناسبی برای زمانی از تاریخ بود که مصرف سوخت اهمیتی نداشت اما امروز که توربوشارژرها بسیار کارآمدتر شدهاند، این سیستم منسوخ شده و احتمالاً در آینده فقط در کارگاههای تیونینگ و فروشگاههای افترمارکت دیده خواهد شد.
R@min
۴ تیر ۱۴۰۳متاسفانه یا خوشبختانه ظهور تکنولوژی های نوین در توربو توسط بیمر و چند کمپانی ترد پارتی و به حداقل رسوندن لگ توربو عرصه بر سوپرشارژر تنگ کرد، از طرفی به جز ساختار متداول روت مدل های دیگه مثل تویین اسکرو بسیار گرون و پیچیده هستن و ارزش سرمایه گذاری ندارن، البته که قوانین آلایندگی و جنگ پرفورمنس هم در جاده هم در موتوراسپرت تاثیر زیادی داشت.
در حال حاضر آخرین موتور سوپرشارژر که از قضا پیشرفته ترین هم هست در محصولات فورد تا پایان دهه پرچم بالا نگه میداره ولی دیگه باید غزل خداحافظی باهاش خوند.
علیزاده
۴ تیر ۱۴۰۳هنوز معلوم نیست
SMS
۴ تیر ۱۴۰۳کاشکی ماشین های سال های ۷۰ هم سوپرشارژر داشتند ، توربو یا سوپرشارژر الکتریکی خوب نیست؟
Mohammad hasan
۴ تیر ۱۴۰۳نسخه های روتز یا روتس ویژگی که دارن جیغ یا ناله ای هست که تو دور های بسیار بالا دارن مثل موتور های همی شرکت داج
…
حیف که دیگه عرصه به این موتور ها تنگ شد…
یه نکته بگم که تا حالا هیچ کجا شاید مطرح نشده باشه که تانک های سری چیفتن ایران هم از یک موتور سوپرشارژر بهره میبرن
موتور های ۶ سیلندر با ۱۲ تا پیستون که خلاف جهت هم کار می کنن
Cert
۷ تیر ۱۴۰۳سوپر شارژ بهتر از توربو است
يوسف
۴ تیر ۱۴۰۳یک نعره V8 سوپرشارژر میارزه به تمام توربوها…..
SMS
۵ تیر ۱۴۰۳عزیزم اون نعره نیست جیغه
Taha Ayoobi
۵ تیر ۱۴۰۳درگ رم هنسی با فورد جی تی رو ببین تا نعره ای که توی یک طول موج دیگه ای تولید میکنه رو بشنوی.
یوسف
۵ تیر ۱۴۰۳واسه ما نعره میکشه…. شاید شما جیغ میشنوی….
سوشیانت
۴ تیر ۱۴۰۳تنها دلیل برای حذف موتور همی قانون های احمقانه آلایندگی هست هرچند هوریکین هم موتور توانمندیه ولی همی با اختلاف قوی تره سوپر شارژ ها هنوز تو سدان های پرفورمنس گزینه بهتری نسبت به توربوشارژ ها هستن
AMIN (M.A.S)
۴ تیر ۱۴۰۳به نام خدا
سوپرچارجر ها موقع داغ شدن عملکردشون نسبت به توربو ها کمتر دچار افت میشه ( البته این عامل بستگی به موتور توربو و سوپرچارجرتونم داره ) و البته نسبت به پایین و بالا شدن شدید دور خب پاسخ دهیشون بهتره چون همیشه درگیر هستن و از مدار خارج و دوباره وارد نمیشن و باز میگم بستگی داره
اینکه توربو ها طی اینهمه سال پیشرفت کردن واقعا درسته اما هنوزم سوپرچارجر کاملا شکست خورده نیست مخصوصا روی ماشینای پرفورمنس بالایی یا کلا ماشینایی که وزن بیشتری دارن و حجم کمتر موتور چون برای ارائه پرفورمنس بالا و یا کشش مناسب خب به پرخورانشون وابستگی بیشتری دارن اگه توربو لگ داشته باشه واضح تر نشون میده
مثلا یه مثال ساده از یه ماشین بزنم
ماشینی تو بازار ما هست به اسم تیگو X22 پرو
همون طور که میدونید این ماشین موتور 1000 سی سی توربو داره به قدرت ۱۰۲ اسب بخار و گشتاور ۱۵۰ نیوتون متر (نسخه تنفس طبیعی اون موتور اگه اشتباه نکنم قدرتش حدود ۶۷ اسبه و باز اگه اشتباه نکنم با ام وی ام ۱۱۰S مشترکه) فک میکنم میشه حدس زد که این موتور به توربو وابستگی زیادی داره به خصوص برای استفاده با سرنشین و بار کامل و تو مسیر شیبدار یا حرکت پرشتاب
اگه با مالک های ماشین صحبت کرده باشید یا دیدگاهاشون خونده باشید چه موافقا چه مخالفا اشاره میکنن که موقع شروع حرکت سربالایی یه مقداری تاخیر داره
خب بخشی از این تاخیر متوجه سیستم CVT هست بله موافقم ولی بخش دیگه متوجه تاخیر توربو هست که نه فقط تو سربالایی که توی مسیرای معمول هم موقع فشار آوردن میتونه محسوس باشه و اگر هم داغ بشه نمیدونم چقدر بیشتر میشه
یا مثلا ماشین تیگو ۷ پرو که توی همین پدال گفته شد که وقتی پر باشه عملکردش کمتر میشه
نظر من اینه که دوستان توربویی که میبینید طی این سالها تاخیرش کم شده بخش نه چندان کمیش به خاطر همین هات وی هست که تو موتورای ماشینایی مثل همین X22 یا اریزو ۵ یا چرا فقط چینی توی موتورای خطی اصلا وی ندارید در کل خیلی از تکنولوژی ها عملا رو ماشینای ارزون تر نیستن مثلا همین سیستم خاموشی سیلندر یا استارت استاپ موتور که میتونه تاثیر بذاره رو مصرف
میشه گفت توربو تو مدلای غیرپرفورمنس بیشتر به این دلیل باب شده که شما مصرف کمتری داشته باشید به دو دلیل
اول بهخاطر همین امار مصرف سوخت که عرض میکنم
دوم به خاطر ارائه گشتاور تو دور کمتر واسه شتاب بهتر یا نیاز به دورگیری کمتر که اینم بستگی داره به نوع موتور نوع کاربری و البته سیستم انتقال قدرتتون
که در مقایسه با سوپر چارجر شاید درست باشه چون سوپر چارجر برای ارائه بوست از توان موتور میگیره ولی در مقایسه با تنفس طبیعی خب پیچیده تره
چطور؟
خب توی زمانی که قراره مصرف سوخت ماشینارو بررسی کنن معمولا ماشینا تو شرایطی قرار دارن که مصرفشون یه مقدار از واقعیت فاصله دار میشه دنده سبک فشار کم رو موتور و سرعت نه چندان بالا
وقتی توی همچین شرایطی توربو شما هنوز درگیر نشده باشه یا خیلی درگیر نشده باشه خب طبیعیه مصرف حیلی پایین میاد که برای ماشین ۲۵۰ اسبی مصرف صدی ۶.۵ میزنن چون هنوز توربو درگیری آنچنانی نداره و هوای ورودی کمه پس سوخت کمتریم واسه این هوا نیازه
ولی وقتی اون ماشین میاد مخصوصا توی عملکرد شهری و ترافیکی یهو میبینید مصرفش شاید تا ۱۰ لیتر بره !!!!
چرا
چون تعویض مداوم دنده دور دادن به ماشین و اندکی فشار بیشتر و شاید گرمای محیط ترافیک تو روزای گرم میتونن تاثیر بذارن رو عملکرد اگه هم تو شهری مثل تهران باشید که کوهپایه ایه و ارتفاع سطح دریا بیشتره تفاوت محسوس تر میشه ولی تو جاده و بزرگراه شما میتونید عملکردو نزدیک یا شاید بهتر از مصرف اعلامیم بکنید بذارید رو دنده ۶ و ۸۰ تا ۹۰ تا برید خب دور کمتر و مصرف کمتره دیگه
البته عرض من دروغ گفتن شرکتا نیست چون دارن راست میگن و آمارشم ثبت میشه اما توی تست مخصوصا شهر اختلاف اماری زیادتر میشه و همچینم غیر طبیعی و دروغ نیست
اما یه موتور تنفس طبیعی و سوپرچارجر هم آره این قضیه ممکنه براش پیش بیاد چون اونم دنده سبک داره بالاخره و میشه شرایط مشابه و تصور کرد ولی چون سوپرچارجر همیشه درگیره و تنفس طبیعیم تنفسش طبیعیه عدد مصرفتون به نظرم واقعی تره
و یه موضوع مهم علت دومه که مخصوصا موتورای جدید اروپایی رو بررسی کنید میبینید
موتورای جدید اروپایی به این صورتن که موتور جوری طراحی میشه که گشتاور خیلی زیادی نسبت به حجم دارن اما نسبت به اون گشتاور قدرت ندارن
مثلا اوپل های جدیدو ببینید قدرتشون ۱۰۵ اسب گشتاور بالای ۲۰۰NM!!
این به این خاطره که شما یه سطح خوبی از گشتاورو تو دور پایین بگیرید تا نیاز نباشه دور بیشتری بگیرید و با دورگیری کمتر مصرف بهتری داشته باشید به نظرم این خیلی خوبه حتی مزدا هم تو موتورای اسکای اکتیو کاری شبیه اینو اما به شیوه متفاوتی انجام میده
یه نکته
منکر تکنولوژی جدید موتورا و مصرف کمترشون نیستم مثلا توی این مقایسه موتور B58 رو با موتور ۴۴۰ مگنوم قیاس نکنید
توی این مثال ها و شرایطا شما یه موتور فرضی با تکنولوژی و ساخت مشابه به تعداد سه عدد یکی سوپرچارجر یکی توربو و یکی تنفس طبیعی با قدرت و گشتاور مشابه تو ذهنتون درنظر بگیرید
ممنون که خوندید ببخشید اگه سرتون درد اومد اگرم اشتباهی بود ممنون میشم اصلاحش کنید
یوسف
۵ تیر ۱۴۰۳ممنون امین جان مفید بود….
به نظر من سوپر شارژر اگه درست طراحی بشه از همه نظر بهتر از توربو هست و بی آزار تره….
در صورتی که پمپ آب برقی و اینتر کولر بزرگ داشته باشه و یک رادیاتور کوچک مجزا برای خنک کردن آب اینتر کولر…. اون موقع از سوپر شارژر توان واقعی رو میشه گرفت….
دوستان توجه داشته باشن اکثر اینتر کولر های توربو هوا خنک هستن ولی اینتر کولر سوپر شارژر با آب و هوا خنک میشه…. این بزرگترین برتری سوپر شارژر نسبت به توربو شارژر هست.
یوسف
۵ تیر ۱۴۰۳یه نکته مهم رو فراموش کردم…. اینکه موتور های جدید با تعداد سیلندر کم و تسمه تایم مناسب سوپر شارژر نیستن و مناسب توربو هستن….. بهمین خاطر موتور 1000 سی سی توربو هست ولی موتور کم حجم سوپر شارژر نداریم یا کم هست….
اما موتور سوپر شارژر باید حتما گردن کلفت و زنجیر تایم باشه مثل همین موتور 6.2 و باید تراکم موتور نسبت به حالت طبیعی کمتر باشه….
چون سوپر شارژر با تسمه به فولی میلنگ وصل میشه و فشار زیادی به زنجیر تایم وارد میکنه…..
در کل سوپر شارژر و توربو شارژر اینقدر اختلاف دارن که مثل شب و روز می مونن.
N2O
۴ تیر ۱۴۰۳دوستان کسی خبر داره آیا در ایران میشه سوپرشارژ روی خودرو نصب کرد ؟
هم از لحاظ قانونی هم فنی میگم . آیا اصلا امکان واردات قطعه و نصبش در ایران هست و کسیو دیدید این کارو کنه ؟
البته اینو میدونم از لحاظ فنی سایر اجزای موتور هم باید تقویت بشن وگرنه نتیجه نمیده و خیلی ناهماهنگ و غیر قابل اطمینان درمیاد
من یکی از فانتزیای بچگیم این بود رو پیکان سوپرشارژ بندازم
https://www.streetmachine.com.au/wp-content/uploads/2023/07/hillman-hunter-1896.jpg
حائری نیا
۶ تیر ۱۴۰۳ممنوعیت خاصی ندارد و بسیاری از آفرودبازها مخصوصاً روی پاترول سوپرشارژر نصب میکنند. مخصوصاً به این دلیل که در آفرود نیاز به گشتاور زیاد و گهگاه قدرت زیاد در دور پائین وجود دارد.
اما در نصب کلیه سیستمهای پرخوران باید به چند نکته توجه کرد:
اول از همه مقاومت کلی موتور در مقابل فشار و حرارت، چون متراکم کردن گازها، مخصوصاً هوا (به دلیل ترکیبی بودن آن) باعث بالا رفتن دمای گاز میشود.
دومین موضوع تنظیم یا تغییر سیستم ترکیب هوا/سوخت است. چون به علت داغ شدن، خطر سوختن پیش از موعد پیش میآید که باعث ضربه زدن به کل سیستم موتور است.
سومین موضوع استفاده از سوخت باکیفیت است که در کشور ما معضل کوچکی نیست.
Affalterbach
۴ تیر ۱۴۰۳بنز اول از همه از سوپرشارژ استفاده کرد . این نکته مهمیه
چون بعضی کاربرا سوپرشارژ رو با اسم امریکا میشناسن اما یادشون نره این بنز بود که شروع کننده این مسیر بود
https://mercedes-benz-publicarchive.com/marsClassic/en/instance/ko/Berlin-Motor-show-first-supercharged-production-car.xhtml?oid=4909873
SMS
۴ تیر ۱۴۰۳بنز آغاز خیلی چیز ها بوده
علیزاده
۴ تیر ۱۴۰۳اولین توربو شارژ هم از اولدزموبیل جت فایر آمریکا بود
آریا
۵ تیر ۱۴۰۳بهترین و دوست داشتنی ترین سوپر شارژر دوج هلکت هست
ALI.S
۵ تیر ۱۴۰۳مطلب عالی بود!👌
خیلی تمیز و دقیق نوشته شده و کلمات هم با دقت انتخاب شدند. حرفهای و قوی.
امیدوارم این مطالب به این شکل ادامه دار باشه
Taha Ayoobi
۵ تیر ۱۴۰۳فقط سوپرشارژر
احساس میکنم توربو شارژ برای ماشین های نازک نارنجیه.
شب
۵ تیر ۱۴۰۳نوشته قابل فهمی بود واسه من که خیلی از دنیای موتور ماشین سردرنمیارم وپیامکها هم عالی بود همیشه علمی و ساده صحبت کنیم ماهم که رشته های دیگه بودیم متوجه بشیم،، ممنون
فرزاد
۶ تیر ۱۴۰۳تعجب من همیشه ازین بوده که چگونه است توربو بار اضافی بر موتور تحمیل نمیکنه
روزگاری بود با افزایش قطر مسیر خروجی گازها از مانیفولد تا لوله اگزوز شتاب بیشتری از خودرو میگرفتیم
گمونم بی هیچ نباشه…