سبک طراحی خودروهای کلاسیک در دورههای مختلف، دلیلی مهم برای ارزش کلکسیونی مدلهای قدیمی است. امروزه پرداخت میلیونها دلار برای خرید یک خودروی کلاسیک در حراجیهای سراسر جهان، عجیب نیست. از سویی دیگر تفاوتهای جالبی بین طراحی مدلهای قدیمی در سالهای مختلف وجود دارد. باتوجه به این شرایط و ضمن احترام به مخاطبان، طی نظرخواهی از نویسندگان پدال خواسته شده، زیباترین خودروی کلاسیک را بنا به سلیقهی شخصی خود انتخاب کنند.
جواد عقیلی – مرسدس بنز 300SL گالوینگ
شاید مرسدس بنز ۳۰۰SL مخصوصا نسخه گالوینگ آن با دربهای بال پرنده ظرافتهای طراحی مدلهای کلاسیک فراری یا حتی جگوار را نداشته باشد و در ظاهر حتی بسیار شبیه مدلهای معمولیتری باشد که از خودروهای نادر و خاص متمایز میشود اما همچنان گیرایی این طراحی بعد از ۷۰ سال بهخوبی دیده میشود.
با آن کاپوت کشیده و خطوط منحنی گلگیرها و سقف کوتاه و بدنه رو به عقب و ترکیب با دربهای جذاب آن که البته دردسرهای زیادی در سوار شدن به همراه دارد باعث هیجان است و چشمها و دلها را میرباید. به نظر من این طرح همانند پورشه ۹۱۱ میتوانست ماندگار و نامیرا باشد مخصوصا اگر مهندسی بینقص آن با سیر تحولی آرام و ملایم طراحی آلمانیها ادغام میشد.
غزاله زاهدی – فراری F40
خودروسازی فراری را باید کارخانهی اسطورهها نامید اما بی شک یکی از زیباترین محصولات کلاسیک این خودروساز فراری F40 است، که در سالگرد ۴۰ سالگی شرکت سازنده معرفی شد. طراحی F40 و خطوط منحصر به فردش، توسط یار قدیمی فراری، استودیو طراحی مشهور پنین فارینا انجام شده است.
اگرچه امروزه استفاده از ورقهای کامپوزیت در خودروسازی امری طبیعی است اما در زمان معرفی فراری F40 در دهه ۸۰ میلادی، سنت شکنی بزرگی به حساب میآمد. فراری با طراحی F40 در واقع یک خودروی مسابقهای فوق زیبا را به خیابانها آورد.
فراری F40 شاهکار مهندسی است و از زیبایی خیره کنندهای برخوردار است به گونهای که هنوز هم بعد از گذشت بیش از ۳۰ سال از طراحی آن، با دیدن اسب سرکش فراری مملو از شور و شوق میشوید. شاید غیر از بال عقب که به مشخصه فراری F40 تبدیل شده، درپوش پلاستیکی شفاف موتور، مهمترین ویژگی این سوپراسپرت ایتالیایی باشد. این فراری در آینده راه را برای عرضهی فراریهای بی نظیری مانند F50، انزو و لافراری نیز هموار کرد.
نیما شیرازی – پورشه ۹۱۱ نسل اول
در دنیای خودرو، مدلهای مشهوری وجود دارند که عملاً همه، آنها را حتی بدون ذکر نام شرکت می شناسند، مثل فولکس واگن بیتل و گلف و فورد موستانگ. پورشه ۹۱۱ نیز یکی دیگر از این خودروها لست. بسیاری از پیشکسوتان دنیای اتومبیل معتقدند اگر می خواهید اصالت واقعی را در چهره یک خودرو ببینید، کافیست نگاهی به پورشه ۹۱۱ بیاندازید!
اگر خودروهای ۶۰ سال پیش برند های معروفی همچون بنز یا بی ام و را ببینید، حتما متوجه تغییری اساسی در الگوی طراحی خودروهایشان می شوید. اما داستان طراحی پورشه متفاوت است؛ فقط پورشه می تواند چراغ های جلو ، فرم کلی بدنه و فرم سپر خودرویی همچون ۹۱۱ را برای ۶۰ سال به یک شکل کلی نگه دارد و همچنان هم خودرویی محبوب و مطابق با الگوی های طراحی روز به جهان تحویل دهد. خودروهای انگشتشماری در جهان به اندازهی پورشه ۹۱۱ نمادین و اسطورهای هستند!
سعید روشن – بوگاتی 57SC آتلانتیک
وقتی صحبت از زیباترین ماشین کلاسیک جهان پیش میآید اسامی بسیاری در ذهن میگذرد. برخی از این اتومبیلها چشمنواز و عامهپسند تر بودهاند و حتی قابلیت استفاده روزانه هم دارند .نامهایی مثل موستانگ ،پورشه ۹۱۱،سیتروئن ۲ و غیره.CVو غیره؛ اما در بحث زیباترین خودروی جهان به سختی میتوان از نامهایی چون مرسدس گالوینگ، جگوار ای تایپ و فراری 250GTO گذشت،
با تمام این اوصاف انتخاب شخص خودم بوگاتی ۵۷sc آتلانتیک است که موفق به کسب جایزه زیباترین اتومبیل پیبل بیچ هم شد.
میلاد زنگانه – فراری 250GT برلینتا SWB
زیبایی در نگاه هر فرد، تعریف متفاوتی دارد؛ بسیاری از طراحان معتقد هستند که در هر طراحی علمی وجود دارد که میتواند زیبایی را در نظر بیننده معنیدار کند. در بین خودروهای کلاسیک، طراحی استودیوهای ایتالیایی خاص و باشکوه است.
سری خودروهای ۲۵۰ فراری در چند مدل مختلف در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ تولید شدند که طراحی هر نمونه، تعریفی از زیبایی را یادآوری میکند. از بین انواع فراری ۲۵۰، مدل جیتی برلینتا محور کوتاه (Passo Corto Lusso) جایگاه ویژهای دارد. واقعا برای زیبا بودن این خودرو، چه میتوان گفت جز اینکه باید تماشا کرد؟ این مدل با فاصله محوری کوتاهتر ۲۴۰۰ میلیمتر، از سال ۱۹۵۹ که در نمایشگاه خودرو پاریس رونمایی شد تا امروز، برای بسیاری از علاقهمندان دنیای خودرو، نماد زیبایی بوده است. یکی از بهترین نمونههای پیشرانهی کولومبو فراری در کنار بدنهای زیبا با طراحی پینینفارینا؛ شاید بهترین ترکیب ممکن!
علی صفرپور – فراری ۲۵۰GT کالیفرنیا و ۲۵۰GTO
به نظر من انتخاب کردن زیباترین خودروی دنیا امری ناممکن است، چراکه قضاوت پیرامون طراحی و زیبایی، سلیقهای و فردی محسوب میشود. درکنار آن، در دنیای بزرگ خودرو پیدا کردن یک مدل خاص به عنوان زیباترین خودرو نیز امکان پذیر نیست.
شخصا در حوزه خودروهای کلاسیک، همیشه ارادت خاصی به سری ۲۵۰ فراری داشتم که در میان سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۴ تولید شدند. به همین دلیل، فراری ۲۵۰GT کالیفرنیا اسپایدر 1963 و ۲۵۰GTO مدل ۱۹۶۴ را زیباترین آنها میدانم.
خطوط ارگونومیک و طراحی سبک و درعینحال هدفمند 250 کالیفرنیا فراموش نشدنی است. خروجی هوای کوسهای پشت طاق چرخ جلو، جلوپنجره بیضوی فراری و مهشکنهای دایرهای درونش، انحنای جذاب و قدرتمند طاق چرخ عقب و… بخشهایی هستند که با یکبار تماشا کردن این خودرو بهخوبی در ذهن مینشینند. این فراری مانند یک انسان خوشهیکل است که هر چیزی بپوشد، باعث زیباتر شدنش میشود.
مدل ۲۵۰GTO هم با حفظ زیبایی و زبان طراحی فراری، بهخوبی بهعنوان یک خودروی مسابقهای سرسخت برای حضور در لمان طراحی شده بود. ابعاد و تناسبات خودرو، تداعیکننده جدیت و قدرت آن در پیست مسابقه هستند. خطوط نرم و آیرودینامیک نیز درکنار کشیدگی زیبای بدنه در عقب، فرم کاملا کلاسیک اتاق و… خودرویی را خلق میکند که نظیر ندارد.
محمدجواد نورائی – جگوار E تایپ
دنیای خودروهای کلاسیک همواره طرفداران پرشور و حرارتی داشته؛ خصوصا برای افرادی که غرش موتورهای حجیم و زیباییهای مسحور کنندهی صنعت خودرو را در سال های دور جستجو می کنند. بارها در ذهن خود مدلهای مختلف را برای انتخاب بهترین خودروی کلاسیک مرور کردم. از فراری ۳۳۵ تا مرسدس بنز ۳۰۰SL، همگی به حدی پرآوازه و پر افتخار هستند که حداقل باید از آن ها یاد کرد.
انتخاب من در دنیای کلاسیک ها بدون شک پادشاه دوران و “زیباترین خودروی تولید شده” جگوار E-Type خواهد بود. پس از سال ها غرق بودن در دنیای اتومبیل، انگلستان را نقطه عطف صنعت خودرو می دانم. در کنار اعجاز مهندسی بریتانیایی در زمینه طراحی شاسی، همواره هنر طراحی ساده و اصیل، امضای خاص صنعت خودروی انگلیس بوده است. خودروهای انگلیسی همیشه ساده و کهنسال طراحی شده اند و شکوه و اصالت وصف ناشدنی را در تمام دوران به همراه داشته اند.
لذت رانندگی از دید نگارنده یعنی سرعت ! جگوار E-type در زمانی متولد شد که سرعت 70 مایل برساعت (معادل ۱۱۲ کیلومتر برساعت) یک قابلیت ارزشمند بهشمار می رفت. در حالی که جگوارE-type قادر بود تا ۱۵۰ مایل برساعت (۲۴۱ کیلومتر برساعت) سرعت بگیرد! حضور جگوار E-Type در دنیای خودرو الگوهای مهندسی جدیدی را با خود به ارمغان آورد؛ ساختار شاسی مونوکوک، ترمزهای دیسکی و تعلیق مستقل جلو و عقب باعث شد تا در غوغای آن روزهای برندهای آلمانی، باری دیگر شاهکار مهندسی دقیق و معرکه بریتانیایی رخ نمایی کند.
شاهین احمدزاده – بیامو ۵۰۷ رودستر
از نظر بنده بیامو ۵۰۷ رودستر را میتوان جزو زیباترین خودروهای تاریخ دانست. این رودستر زیبا از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۵۹ در آلمان تولید شد. ۵۰۷ در ابتدا قرار بود ظرفیت صادرات سالانه چند هزار دستگاه به آمریکا داشته باشد اما هزینههای توسعه و تولید آن بسیار بالا بود و تنها ۲۵۲ دستگاه از آن تولید شد. ۵۰۷ را میتوان یکی از شکستهای سنگین تاریخ بی ام و دانست.
بیامو ۵۰۷ رودستر حاصل تفکر مکس هافمن است که در زمینه واردات خودرو به آمریکا فعالیت میکرد. او با تیم مدیریت بیامو تماس گرفت تا آنها نسخه رودستر از سدان های بیامو ۵۰۱ و ۵۰۲ را بسازند و بتوانند فاصله موجود بین مرسدس بنز 300SL گرانقیمت و محصولات ارزانتر ترایموف و ام جی را پر کنند. فریتر فیلدر مهندس بیامو کار طراحی شاسی رولینگ این خودرو را با استفاده از قطعات موجود کمپانی انجام داد. نمونههای اولیه ۵۰۷ را امست لوف طراحی کرده بود اما هافمن آنها را رد کرد و نهایتاً با اصرار هافمن آلبرت ون گورتز طراحی ۵۰۷ را به پایان رساند.
طراحی بدنه بیامو ۵۰۷ را میتوان یک هنر متحرک دانست. کاپوت طویل، کابینی کلاسیک با فرمان چهارشاخ، خطوط کشیده در کنارهها و… باعث جذابیت بصری این خودرو شدهاند. ۵۰۷ محصولی سبک و سریع بود و در واقع بهترینهای محصولات ایتالیایی، بریتانیایی و فرانسوی را یکجا ارائه میکرد. البته مشکلاتی هم وجود داشت که از جمله آنها میتوان به باک سوخت آلومینیومی ۱۱۰ لیتری اشاره کرد که پشت صندلیهای عقب نصب شده بود و همین امر باعث محدودیت فضای بار و البته انتشار بوی بنزین در کابین میشد. نهایتاً باک سوخت این خودرو با نمونه ۶۶ لیتری تعویض شد.
هافمن میخواست 507 را با قیمت حدود ۵ هزار دلاری در آمریکا عرضه کند ولی هزینههای تولید بالا باعث شدند این خودرو قیمت اولیه ۹ هزار دلاری داشته باشد و بعداً قیمتش به ۱۰۵۰۰ دلار برسد. از جمله خریداران این خودروی زیبا میتوان به جان دیرک، الویس پرسلی و هانس استاک اشاره کرد. علیرغم جذابیت بصری بالا، این خودرو هرگز به بیش از ۱۰ درصد حجم فروش مرسدس بنز 300SL دست نیافت. همانطور که گفتیم ۵۰۷ علیرغم تواناییهایش، بیامو را تا مرز ورشکستگی پیش برد اما تولید خودروهایی همچون بیامو ۷۰۰ و نیو کلاس ۱۵۰۰ باعث شدند این خودروساز احیا شود.
میلاد عباسی – مرسدس بنز 540K رودستر
هر زمان که صحبت از خودروهای زیباترین خودروهای کلاسیک میشود، ناخودآگاه نامهایی چون بنز گالوینگ، جاگوار تایپ ای، فراری ۲۷۵ جیتیبی و یا بوگاتی تایب۵۷ آتلانتیک به ذهن خطور میکنند. اما انتخاب من قطعا خودرویی نیست جز مرسدس بنز رودستر 540K. یک شاهکار تمام عیار مهندسی و نقطه اوج هنر خودروسازی آلمان پیش از جنگ جهانی دوم. از این خودرو نخستین بار در نمایشگاه اتومبیل پاریس در سال ۱۹۳۶ بعنوان پرچمدار جدید مرسدس بنز رونمایی شد.
اگرچه در زمان معرفی و به لطف بهرهگیری از یک پیشرانه منحصر بفرد ۸ سیلندر، عنوان سریعترین خودرو تولید انبوه جهان را به خود اختصاص داد، اما این طراحی چشمگیر و آینده نگرانه خودرو بود که تحسین تمامی منتقدان و صاحبنظران را برانگیخت، تا جایی که آن را یک محصول با طراحی تهاجمی با چاشنی تکبر ژرمنی توصیف کردند. تفکرات فردریش گایگر سرطراح مرسدس بنز، منتهی به یک طراحی بینقص و کمال یافته مبتنی بر تلفیق گلگیرهای جانبی با بدنه بود، که از مولفه های شاخص طراحی خودروهای دهه ۴۰ محسوب میشوند، هرچند که استفاده انحصاری دستگاه سیاسی آلمان نازی از این خودرو و وقوع جنگ جهانی دوم مانع از رسیدن مرسدس بنز رودستر 540K به جایگاهی شایسته و برازنده خود شد.
امیر دهقان – کادیلاک الدورادو مدل ۱۹۵۹
بدون شک دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی دوران اوج خودروسازی آمریکا بود و در آن سالها شاهکارهایی خلق شدند که حتی خود آمریکاییها هم دیگر نتوانستند مشابه آنها را تولید کنند. یکی از مشهورترین خودروهای ساخت آمریکا که در آن سالها دوران اوج شکوه خود را تجربه میکرد، کادیلاک الدورادو بود. از دید من، باشکوهترین نسخهٔ این خودرو نسل چهارم آن بود که در سال ۱۹۵۹ معرفی شد. این نسل را بهواقع میتوان یکی از زیباترین خودروهای تاریخ آمریکا و حتی جهان دانست.
طراحی این خودرو که تحت تأثیر عصر فضا شکل گرفته بود و پاسخ دیرهنگامی به ظاهر خیرهکنندهٔ نسل جدید محصولات کرایسلر در سال ۱۹۵۷ محسوب میشد، با بالههای بزرگ عقب، چراغهای عقب گلولهای و جلوپنجره جواهر مانند، در تاریخ جاودان شد. ظاهر این کادیلاک آنقدر زیبا است که میتوان ساعتها محو تماشای جزئیات مختلف آن شد.
همچنین وقتی به پیشرانهٔ ۶.۴ لیتری V8 با ۳۴۵ اسب بخار قدرت و تجهیزات استانداردی مثل فرمان هیدرولیک، تنظیم برقی شش جهتهٔ صندلیها، ریموت کنترل درب صندوق و سیستم تعلیق بادی فکر میکنیم، جذابیت الدورادو مدل ۱۹۵۹ دوچندان میشود. هرچند الدورادو در دوران پایانی عمرش در سراشیبی سقوط قرار گرفته اما به لطف مدلهای خیرهکنندهای مثل نسل چهارم، همواره از آن بهعنوان یکی از چشمگیرترین ساختههای تاریخ کادیلاک یاد میشود.
محمدرضا اشتری – دلاهه ۱۶۵ آلفارومئو تیپو ۳۳ و موستانگ شلبی
صنعتگران فرانسوی، از پیشگامان تاسیس کارخانههای خودروسازی در جهان هستند. پیش از آغاز قرن بیستم، بیشترین تعداد کارگاههای تولید خودرو در جهان، به فرانسه تعلق داشت. این ناحیه از اروپا، همچنین توجه ویژهای به محصولات لوکس و گرانقیمت برای افراد متمول جامعه دارد. به همین دلیل، از ابتدای قرن بیستم تا پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، تنوعی باورنکردنی از خودروسازان فعال در کلاس لوکس، افدام به طراحی و تولید در فرانسه کردند.
دلاهه (Delahaye) در سال ۱۸۹۴ تاسیس شد و خیلی زود به شهرت جهانی رسید. مدلهای مختلف دلاهه با طراحی خاص و اشرافیپسند،کلاس بدنههای مختلف را پوشش میداد و حتی مدلهای اسپرت پرسرعت برای مسابقات داشت. از میان انبوه شاهکارهای دلاهه، مدل ۱۶۵ ساخت ۱۹۳۸ دارای جایگاهی ویژه است. این خودرو نهتنها زیبایی باورنکردنی فراتر از زمان ارائه میکند؛ بلکه همراه پیشرانهی ۴/۵ لیتر V12 با قدرت ۲۴۵ اسب بخار، سطح بالایی از مهندسی در ۸۴ سال پیش را نشان میدهد.
براساس اطلاعات موجود، تنها ۵ دستگاه دلاهه ۱۶۵ در دنیا وجود دارد. ارزش کلکسیونی هرکدام از این خودروها ۶ تا ۱۰ میلیون دلار برآورد میشود. بسیاری دیگر تولیدات دلاهه در سالهای دههی ۳۰ میلادی، شامل مدلهای ۱۳۵ و ۱۷۵ نیز، رودسترهای جذاب با ارزش میلیون دلاری هستند.
با اتمام جنگ جهانی دوم و افزایش سرمایهگذاری در صنعت خودرو، طراحی و عملکرد وسایل نقلیه نیز متحول شد. از سویی دیگر، شبکهی بزرگ تامین بنزین در سراسر جهان گسترش یافت و سوخت ارزان در اختیار عموم مردم قرار گرفت. این شرایط، طراحان خودرو را در وضعیتی ایدهآل قرار داد تا آزادانه هنرنمایی کنند تا شاهکارهای بیتکرار در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی خلق شود.
آلفارومئو با سابقهای فراتر از فراری و مازراتی در خودروسازی و رقابتهای اتومبیلرانی شهرت دارد. هرچند که هرسه برند اصیل ایتالیایی امروزه تحت مالکیت فیات و گروه استلانتیس فعالیت میکنند اما تاسیس آلفارومئو در سال ۱۹۱۰، این برند را متمایز نشان میدهد. به همین دلیل، بسیاری از طرحهای آلفارومئو، خصوصا برای مدلهای مسابقهای، انقلابی و سرمشق دیگر خودروسازان جهان بودهاند.
سالهای ۱۹۶۰ اوج شهرت و اقتدار آلفارومئو در بازار جهانی و دنیای موتوراسپرت بود. پلتفرم تیپو ۳۳، در ابتدای این دهه طراحی شد تا یک سوپراسپرت موتور میانی در عقب با قابلیتهای آیرودینامیک عالی باشد. تا سال ۱۹۷۷ مدلهای مختلفی از تیپو ۳۳ ساخته شد که صرفا کاربرد پیست داشت و البته افتخارات زیادی برای آلفارومئو بهدست آورد. نسخهی استرادل (استرادله Stradale) از تیپو ۳۳ که در سال ۱۹۶۷ معرفی شد، تنها خودروی سری ۳۳ محسوب میشود که با قابلیت حرکت در جادههای عادی طراحی شد. واژهی استرادل در زبان ایتالیایی به خودروهای جادهای اطلاق میشود و طبق سنت آلفارومئو، مدلهای مسابقهای که استانداردهای شهری روی آنها پیاده شده باشد، با لقب استرادل شناخته میشوند.
آلفارومئو ۳۳ در زمان خود، یکی از گرانترین خودروهای جهان بود و ۱۷ هزار دلار قیمت داشت. این رقم، حدود ۲۰ درصد گرانتر از لامبورگینی میورا و تقریبا ۵ تا ۶ برابر یک خودروی سدان خانوادگی محسوب میشد. آلفارومئو ۳۳ مجهز به پیشرانهی ۲ لیتر V8 با قدرت ۲۲۷ اسب بخار است و میتواند در زمانی کمتر از ۶ ثانیه به سرعت صد کیلومتر برساعت برسد. هماکنون ارزش کلکسیونی آلفارومئو ۳۳ استرادله بیش از ۱۰ میلیون دلار برآورد میشود.
خودروهای ساخت امریکا در سالهای ۵۰ و ۶۰ میلادی، پهنپیکر و پرمصرف بودند. این مدلها برای تامین راحتی بالا و کابین جادار ساخته میشدند؛ به همین دلیل شتابگیری عالی یا فرمانپذیری مناسب رانندگی در پیست توسط طراحان خودروهای کلاسیک امریکایی، اهمیت چندانی نداشت. به طور کلی، میتوان سبک طراحی خودرو در امریکا را به دو بخش قبل و بعد از ظهور فورد موستانگ تقسیم کرد. پیش از معرفی موستانگ، تعریف مدل اسپرت امریکایی، متفاوت بود و صرفا پیشرانهی قدرتمند را شامل میشد.
تولید اولین فورد موستانگ در سال ۱۹۶۴، سبک جدیدی از خودروهای اسپرت را به بازار امریکا معرفی کرد. فروش بسیار خوب این مدل، منجر به جلب توجه شرکتهای تیونینگ خودرو شد و سال ۱۹۶۵، موستانگ شلبی GT350 به تولید رسید. خیلی زود، تقاضای بالا برای خرید موستانگ شلبی هم فراهم شد تا جاییکه نسخهی قویتر با کد GT500 در سال ۱۹۶۷ شکل گرفت.
نسل اول موستانگ با تجهیزات شلبی، خودرویی ماندگار در تاریخ مدلهای عضلانی امریکا است. به همین دلیل، GT350 و GT500 کلاسیک ساخته شده تا سال ۱۹۷۰ نسخههای مختلف با انواع کیت بدنه و ارتقای فنی دارد. از دیدگاه نگارنده، نهتنها موستانگ استاندارد کارخانه در سال ۱۹۶۴، زیبایی جالب توجه دارد؛ بلکه مدلهای مختلف شلبی، مثل کبرا، بولیت و سوپراسنیک هم دارای جذابیت در طراحی بدنه هستند.
از میان نسخههای خاص موستانگ شلبی کلاسیک، بدون شک مدل النور (Eleanor) طراحیشده برای فیلم سرقت در ۶۰ ثانیه (gone in 60 seconds) سال ۱۹۷۴ و ۲۰۰۰ جایگاهی ویژه دارد. این خودرو براساس GT500C 900S توسط شرکت Classic Recreations ساخته شد. بنابر اطلاعات موجود، تنها دو دستگاه موستانگ النور وجود دارد که هماکنون در اختیاز موزه مکوم ایندیاناپولیس هستند و حدود یک میلیون دلار ارزشگذاری شدهاند. از سویی دیگر، شلبی GT500C 900S کلاسیک همچنان توسط شرکت Classic Recreations با پیشرانههای متنوع تا هزار اسب بخار قدرت، تولید میشود. این خودرو با قیمتی حدود ۳۰۰ هزار دلار، تفاوت چندانی با موستانگ النور ندارد.
soulsmaster
۳۱ شهریور ۱۴۰۱ماشین های انتخاب شده توسط خانم زاهدی و شاهین احمد زاده بنظرم زیباترین ماشین های مقاله هستند.
پوریا چالش
۲ مهر ۱۴۰۱از همشون یه جا و میورا یه چیز دیگس ب نظرم بعد میورا زیبا ترین خودرو الان و قبلا فراری f40هست
محمد
۹ مهر ۱۴۰۱بنظرم جای لامبورگینی میورا ، کنتاش و فورد جی تی ۴۰ بشدت خالی بود
اصلا تعجب کردم کسی اسمی از کنتاش نیاورد
متین
۲۱ دی ۱۴۰۱الان ادمایی که توی ایران این ماشین هارو دارن قطعات مصرفی ماشین رو از سایت های خوب و معتبر مثل یدک یار و… میخرن یا سفارش میدن از خارج بیاد ؟
مهدیار
۳ شهریور ۱۴۰۲به نظرم همه اینها یک طرف و چارجرآرتی ۱۹۷۰ و سوپرا هم یک طرف خداییش
A.R.A.S.H
۲۰ آبان ۱۴۰۳نویسندگان پدال چقدر با سلیقه ان