چشم اندازهفته نامه

بدترین خودروهای قرن 21، از میباخ تا هامر H2

درحالی‌که تاکنون لیست‌های زیادی از بدترین خودروهای تاریخ دیده‌ایم، این بار قصد داریم به بدترین خودروهای مدرنی بپردازیم که از سال ۲۰۰۰ به بعد ساخته شده‌اند.

انتخاب لیستی از بدترین خودروها موضوعی کاملاً سلیقه‌ای بوده و می‌تواند طبق معیارهای مختلفی صورت گیرد. بااین‌حال، اگر کل تاریخچهٔ خودروسازی را در نظر بگیریم، برخی مدل‌ها هستند که با هر معیار و ملاکی در لیست بدترین‌ها قرار می‌گیرند. فورد پینتو به دلیل آتش‌سوزی‌های متعدد، پونتیاک آزتک به دلیل ظاهر کریه‌المنظر و یا حتی ترابانت ساخت اروپای شرقی ازجملهٔ این خودروها هستند؛ بنابراین، تهیهٔ چنین لیستی بسیار آسان خواهد بود. در اینجا اما می‌خواهیم به تاریخ مدرن خودروسازی نگاهی داشته باشیم و بدترین خودروهای دو دههٔ اخیر یعنی از سال ۲۰۰۰ به بعد یا به عبارت دیگر، قرن بیست‌ویک را انتخاب کنیم.

کرایسلر کراسفایر

زمانی که بازار طراحی‌های رترو بسیار داغ بود، کراسفایر متولد شد. این ماشین با پیشرانهٔ V6، بدنهٔ کوپه و دیفرانسیل عقب، روی کاغذ بد بنظر نمی‌رسید اما کراسفایر روی پلت‌فرم قدیمی مرسدس SLK ساخته شده بود و از پیشرانهٔ ۳.۲ لیتری تنفس طبیعی سنگین مرسدس با تنها ۲۱۵ اسب بخار قدرت استفاده می‌کرد و به همین دلیل رسیدن به حداکثر سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت این کوپه به صبر ایوب نیاز داشت. داخل خودرو نیز با پلاستیک بی‌کیفیتی پر شده بود که کرایسلر با رنگ نقره‌ای، سعی داشت آن را شبیه فلز کند اما این رنگ به مروز زمان پاک می‌شد.

دوج کالیبر

کالیبر می‌توانست خودرویی عالی باشد. این یک هاچ‌بک ساب‌کامپکت بود که دوج با الهام از ماسل کارهای خود ظاهری جذاب به آن بخشیده بود و به همین دلیل شبیه خودرویی خانوادگی بنظر می‌رسید که می‌تواند راهی پیست درگ شود. زیر کاپوت کالیبر اما یک پیشرانهٔ ۲ لیتری چهار سیلندر تنفس طبیعی بسیار ضعیف با تنها ۱۵۸ اسب بخار قدرت قرار داشت. گیربکس CVT هم که در تیپ‌های بالاتر ارائه می‌شد، اصلاً هماهنگی خوبی با این موتور نداشت. دوج بعداً سعی کرد در نسخهٔ SRT4 با پیشرانهٔ چهار سیلندر توربو این مشکل را حل کند اما وقتی ۳۰۰ اسب بخار قدرت به چرخ‌های جلو فرستاده می‌شد، به دلیل تأثیر گشتاور روی فرمان، خودرو به هر سمتی که دلش می‌خواست حرکت می‌کرد.

هامر H2

پس از اینکه هاموی نظامی در جنگ خلیج فارس به شهرت رسید، شرکت AM جنرال نسخهٔ غیرنظامی آن را با نام هامر H1 تولید کرد. سپس در سال ۱۹۹۹، جنرال موتورز این برند را خرید و مدل جدید H2 را توسعه داد. این خودرو اما هرچند از سامانهٔ چهارچرخ محرک با گیربکس کمکی و قفل دیفرانسیل عقب بهره می‌برد اما به دلیل استفاده از پلت‌فرم GMT820 شورلت تاهو، در آفرود حرفی برای گفتن نداشت. قدرت ۳۲۵ اسب بخاری پیشرانهٔ ۶ لیتری V8 نیز برای وزن ۳ تنی H2 کافی نبود و وقتی جنرال موتورز در سال ۲۰۰۸ موتور قوی‌تر ۶.۲ لیتری ۳۹۳ اسب بخاری را ارائه کرد، نتیجه مصرف سوخت ترکیبی ۲۳ لیتر در هر صد کیلومتر بود. در حال حاضر نیز بنظر می‌رسد جنرال موتورز با هامر الکتریکی جدید ۴.۵ تنی، تاریخ را فقط بدون موتور V8 تکرار کرده است.

میباخ ۵۷ و ۶۲

بعد از اینکه ب‌ام‌و رولزرویس را خرید و نسل جدید فانتوم را در سال ۲۰۰۳ به بازار فرستاد، مرسدس بنز هم تصمیم گرفت میباخ را بعنوان برندی مستقل برای رقابت با فانتوم احیا کند. این سدان فوق لوکس در دو نسخهٔ کوتاه با نام ۵۷ و کشیده با نام ۶۲ عرضه شد که هردو به یک پیشرانهٔ ۶ لیتری V12 توئین توربو با ۵۵۰ تا ۶۰۰ اسب بخار قدرت مجهز بودند. این سدان‌ها شتاب چشمگیر و کابین بسیار لوکسی داشتند اما نمی‌توانستند چیزی که زیر این پوسته بود را پنهان کنند. درحالی‌که فانتوم یک خودروی اختصاصی بود، میباخ در اصل یک S کلاس کشیده محسوب می‌شد و به دلیل استفاده از قطعات مشترک، نمی‌توانست قیمت دو برابری خود نسبت به S کلاس را توجیه کند. به همین دلیل، فروش ۵۷ و ۶۲ پایین بود که نهایتاً به تعطیلی برند میباخ انجامید.

اسمارت فورتو

فورتو با اندازهٔ بسیار کوچک و پیشرانه‌های سه سیلندر توربو، برای شهرهای شلوغ که جای پارک کم است گزینهٔ خوبی بود اما وقتی راهی بزرگراه می‌شدید و سعی می‌کردید به حداکثر سرعت خودرو برسید، همه چیز خراب می‌شد. رانندگی با فورتو در کشوری مثل آمریکا که پرفروش‌ترین خودروی آن فورد سری F است ترسناک بود. آن بدنهٔ پلاستیکی کوچک هیچ محافظتی از سرنشینان نمی‌کرد و سپر عقب فقط چند سانتی‌متر با کمر شما فاصله داشت؛ اما هندلینگ فورتو از این هم بدتر بود و بشدت از کم‌فرمانی رنج می‌برد تا جایی که می‌توانستید فرمان را هرچقدر می‌خواهید بچرخانید اما خودرو فقط مستقیم حرکت می‌کرد.

فورد اکواسپرت

اکواسپرت اولین بار در سال ۲۰۱۲ برای بازارهای خاصی مثل استرالیا، هند و آفریقای جنوبی معرفی شد و به دلیل موفقیت بزرگ در بازار، فورد تصمیم گرفت از سال ۲۰۱۶ آن را در آمریکا هم عرضه کند. اکواسپرت اما خودروی وحشتناکی بود و نمی‌توانست براحتی به الزامات بازار آمریکا مثل دوربین دید عقب، کنترل کشش و کنترل پایداری مجهز شود. کابین خودرو هم پر از پلاستیک خشک بود و با وجودی که فورد برای جذاب‌تر کردن آن از تریم نارنجی استفاده کرده بود اما هنوز هم قدیمی بنظر می‌رسید. زیر کاپوت هم فقط یک موتور ۲ لیتری تنفس طبیعی با ۱۶۶ اسب بخار قدرت ارائه می‌شد.

آستون‌مارتین سیگنت

دلیل ساخت سیگنت قوانین آلایندگی اروپا بود. طبق این قوانین، میانگین آلایندگی تمام خودروهای یک شرکت نباید از حد مشخصی بیشتر می‌شد و از آنجایی که آستون‌مارتین آن زمان فقط مدل‌های V8 و V12 تولید می‌کرد، نمی‌توانست این قانون را رعایت کند. از این رو، آستون بجای ساخت یک خودروی جدید برای رعایت این قانون احمقانه، تویوتا IQ را گرفت، نشان خودش را روی آن چسباند، جلوپنجرهٔ نمادین خود را اضافه کرد، کمی تجمل به کابین افزود و با سه برابر قیمت به بازار فرستاد.

سیتروئن C3 پلوریل

سیتروئن در شبی که احتمالاً مدیران آن مست بوده‌اند، به دلایلی که هنوز هم مشخص نیست تصمیم گرفت سه خودرو را در یک مدل ترکیب کند. پلوریل که بر اساس هاچ‌بک کوچک C3 ساخته شده بود، خودروهای کانورتیبل، هاچ‌بک و پیکاپ را باهم ترکیب کرده بود. این ایده شاید در نگاه اول جالب به نظر برسد اما پلوریل از مشکلات عدیده‌ای رنج می‌برد. جدا کردن ریل‌های سقف این خودرو بسیار دشوار بود و وقتی برداشته می‌شدند در خودرو جایی برای قرار دادن آن‌ها وجود نداشت. با خواباندن صندلی‌های عقب و باز کردن درب پشتی می‌شد پلوریل را به یک وانت کوچک تبدیل کرد اما این کار از لحاظ قانونی مشکل داشت زیرا پلاک عقب را غیرقابل مشاهده می‌کرد. علاوه بر این، C3 پلوریل از رانندگی کسل‌کننده‌، کابین تنگ و کیفیت ساخت پایین هم رنج می‌برد.

سوزوکی جیمنی

نسل سوم جیمنی که در اواخر سال ۱۹۹۸ معرفی شد، توانایی‌های آفرود بسیار خوبی داشت اما این ماشین از مشکلاتی هم رنج می‌برد که کمتر به آن‌ها اشاره شده است. جیمنی به‌طور وحشتناکی کند بود و هندلینگ خوبی نداشت. نسل سوم این خودرو ابتدا با یک پیشرانهٔ سه سیلندر ۶۶۰ سی‌سی ارائه می‌شد که در نسخه‌های تنفس طبیعی و توربو به ترتیب با تنها ۵۳ و ۶۳ اسب بخار قدرت قابل انتخاب بود اما حتی با پیشرانهٔ چهار سیلندر ۱.۳ لیتری تنفس طبیعی که بعداً ارائه شد هم نگه داشتن آن در سرعت صد کیلومتر بر ساعت سخت بود.

جیپ کامپس نسل اول

جیپ در گذشته چند خودروی وحشتناک ساخته است که بدترین آن‌ها نسل اول کامپس بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ بود. این خودرو برای جلب نظر خریداران جوان‌تر طراحی شده بود اما بیشتر آن‌ها را از جیپ بیزار کرد. اولین مشکل گیربکس CVT بود که آن زمان در روزهای اولیهٔ توسعه و استفاده قرار داشت. این گیربکس در کامپس نالهٔ غیرقابل‌تحملی داشت و برای شتاب گیری باید گاز را تخته می‌کردید که مصرف سوخت را افزایش می‌داد؛ بنابراین، خریداران کامپس مالک خودرویی می‌شدند که رانندگی وحشتناکی داشت و به وعدهٔ کاهش مصرف سوختی که در مورد گیربکس CVT داده می‌شد هم عمل نمی‌کرد. علاوه بر این، کابین این ماشین هم وحشتناک بود. به همین دلیل، کامپس بجای جذب خریداران جوان‌تر، آن را به سمت هوندا CR-V و تویوتا رافور سوق داد.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲۳۸ رای
منبع
CarBuzz

امیر دهقان

نویسنده و مترجم پدال، عاشق ماشین، عشقی که حد و حصر نداره

مطالب مشابه

‫۵۸ دیدگاه‌ها

  1. آرش

    ۶ مرداد ۱۴۰۳
    سوابق: (385 ديدگاه)

    والا همین میباخ و هامر و …
    به من بدن میزارم رو سرم

    پس پراید کو ؟؟
    سمند چی ؟؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفاً از نوشتن به‌صورت پینگلیش، اجتناب نمایید. نظرات حاوی توهین، عبارات غیراخلاقی، سیاسی، مطالب غیر مرتبط، اسپم، ترول و تبلیغاتی پذیرفته نمی‌شوند. برای تغییر آواتار خود می‌توانید از سایت گراواتار استفاده نمایید.

دکمه بازگشت به بالا