پیشرانهی ۸ سیلندر و تنفس طبیعی کونیگ زگ آغازی متواضعانه داشته اما در نهایت به چیزی خارقالعاده تبدیل شده است…
کونیگ زگ سال پیش از پیشرانهی تنفس طبیعی ۶۰۰ اسب بخار در نمایشگاه ژنو پردهبرداری کرد اما یکچیزی دربارهی آن بسیار آشنا به نظر میرسید. به خوبی میدانیم که کونیگ زگ از پیشرانهی مدولار فورد در سالهای اولیهی فعالیت خود استفاده کرده بنابراین فهمیدن اینکه ابعاد پیشرانهی جدید این شرکت مشابه V8 های مدرن فورد بوده خیلی سورپرایز کننده نیست.
سورپرایز واقعی آنجاست که وارد جزئیات این پیشرانه شده و با کونیگ زگ دربارهی روند توسعهای این نیروگاه آهنین صحبت کرده و میزان شباهت کم آن با پیشرانهی اولیهی فورد را میفهمیم. اولین استفادهی کونیگ زگ از پیشرانهی فورد به سال ۲۰۰۲ و خودروی CC8S بازمیگردد که در آن نمونهای ۴.۷ لیتری و سوپرشارژردار نصب شد. در آن زمان استفاده از یک پیشرانهی موجود توجیهپذیر بود اما کریستین ون کونیگ زگ راضی نمیشد. او تصمیم گرفت برخی تغییرات را در این پیشرانه اعمال کرده و عملکردش را بهبود بخشد.
ارتقای پرفورمنس پیشرانهی مدولار فورد کاملاً چالشبرانگیز بود. استخراج قدرت بیشتر از این قلب آهنین باعث کاهش میزان اطمینان آن شده و باید از سوخت مسابقهای هم استفاده میشد بنابراین آنها دوباره به اول راه بازگشتند. اولین بازطراحی انجام شده منجر به چیزی کاملاً جدید شد. کونیگ زگ کار را با تقویت بلوک پیشرانه و استفاده از سیستم چرخش گازهای جدید شروع کرد و سپس پیستونها و میللنگهای جدیدی را در آن نصب کرد. سیستم روان کاری نیز به نوع خشک تبدیل شد. تنها ویژگی مشترکی که در پیشرانهی کونیگ زگ و فورد وجود داشت زاویهی ۹۰ درجهای و فاصلهی بین سیلندرها بود.
با گذشت زمان تغییرات زیادی در بلوک پیشرانه صورت گرفت به گونهای که دیگر اثری از پیشرانهی فورد وجود نداشت. کونیگ زگ چیزهایی همچون دندههای سخت شونده را به پیشرانه اضافه کرده و از شرکت گرینر اند وورال بریتانیا خواستند تا بلوک آلومینیومی جدیدی بسازد. این شرکت مهندسی تجارب زیادی در تولید چنین قطعاتی برای خودروهای فرمول ۱ گرفته تا بلوک پیشرانههای فورد همچون V6 اکوبوست دارد.
کونیگ زگ برخی قطعات را از شرکت یاد شده دریافت کرد و برخی دیگر را نیز خودش ساخت. این فرایند مشابه آن چیزی است که برخی تیمهای مسابقهای با استفاده از پیشرانههای شرکتهای دیگر انجام میدهند. برای مثال زمانی که تیمهای ناسکار متریال و آلیاژهای خام را از شرکتها دریافت میکنند اقدام به تراش و اصلاح آنها میکنند تا به اهداف پرفورمنس خود دست یابند.
اگر بلوک پیشرانهی کونیگ زگ را آزمایش کنید خواهید فهمید که فاصلهی بین سیلندرها هنوز با پیشرانهی فورد یکی است. این یعنی سرسیلندر فورد را هنوز هم میتوان روی این پیشرانه نصب کرد. البته این قطعه بدون اصلاحات خاص کار نخواهد کرد زیرا پیشرانهی کونیگ زگ دور بالاتری از اکثر پیشرانههای مدولار فورد دارد.
ما از کونیگ زگ دربارهی پوشش اصلی مهر و مومی که باعث جلبتوجه دربارهی تشابهات موجود بین دو پیشرانه شده بود پرسیدیم و کریستین ون کونیگ زگ گفت که این پوشش شبیه پوشش پیشرانهی فورد بوده اما اصلاحاتی در آن صورت گرفته تا بتواند با نیازهای پیشرانهی ارتقا یافتهی این خودروساز سوئدی هماهنگ شود. برخی ویژگیهای دیگر هم مشابه پیشرانهی فورد است که از جملهی آنها میتوان به حسگر موقعیت میللنگ اشاره کرد. البته حتی این حسگرها نیز تنها از نظر جایگاه نصب مشابه فورد هستند. این قطعات جای خود را به بخشهایی دادهاند که در محدودهی متفاوتی کار میکنند تا به این ترتیب با دور بالای پیشرانهی کونیگ زگ هماهنگ باشند.
تمامی این تغییرات منجر به تولید پیشرانهای شدهاند که نسبت به بلوک اصلی فورد تغییرات قابلتوجهی دارد. بهبودهای این پیشرانه به حدی زیاد بوده که کونیگ زگ توانسته به طراحی محفظه احتراق جدیدی دست یابد و فشار BMEP برابر با ۳۵ بار را برای برخی نسخههای این پیشرانه به دست آورد. BMEP ابزاری است که برای اندازهگیری میزان راندمان یک پیشرانه در تولید گشتاور در حجمی معین بکار میرود. این میزان با چند برابر کردن گشتاور با فاکتور محاسبه و تقسیم آن به حجم به دست میآید. برای مثال یک پیشرانهی مدرن توربو شبیه آنچه که در فولکس جتا بکار رفته ارزش BMEP بین ۱۶ تا ۲۳ بار داشته درحالیکه این عدد در مک لارن P1 برابر با ۲۴ بار است و در پیشرانهی فرمول ۱ شاید به ۷۰ بار هم برسد.
در مثال مک لارن P1 باید BMEP را اینگونه محاسبه کنیم که گشتاور تولیدی پیشرانه را با فاکتور محاسبهی ۱۵۰.۸ چند برابر کرده و به حجم تقسیم میکنیم. با انجام محاسبات گوناگون روی پیشرانهی ۵ لیتری توئین توربوی کونیگ زگ One:1 به نتیجهی ۳۴.۵ بار میرسیم.
این اعداد نه تنها به خاطر تفاوت قابلتوجه با دیگر خودروهای جادهای قابلتوجه هستند بلکه میتوانند بدون استفاده از سوخت مسابقهای به دست آیند و البته استانداردهای آلایندگی را نیز پاس کنند. یکی از دلایل رسیدن به چنین عملکردی طراحی کامپیوتر پیشرانه توسط خود کونیگ زگ است که باعث میشود دستشان در انتخاب کنترل سوخت بازتر باشد و مثلاً از دو انژکتور سوخت در هر سیلندر استفاده کنند.
یکی از نکات جالبتوجه اینکه حتی با اینکه کونیگ زگ تمامی این تغییرات را برای تولید پیشرانهای خاص در نظر گرفتهاند اما نسخههای تنفس طبیعی پیشرانههای این برند از کویل های احتراق شرکت NGK استفاده میکنند. این قطعه را میتوانیم در لکسس RC F هم مشاهده کنید. با اینکه کونیگ زگ مهندسی بسیار بالایی را صرف تولید این پیشرانهها کرده اما میداند که انتخاب محصولی مشترک بین اکثر شرکتها باعث تمرکز روی قطعات مهمتر میشود.
میزان قطعات مشترک بین پیشرانهی مدولار فورد و پیشرانههای جدیدتر کونیگ زگ در کمترین حالت قرار دارد. اولین نسخه از پیشرانهی کونیگ زگ که در مدل CCX دیده شده بین ۲۰ تا ۲۵ درصد قطعهی مشترک با فورد داشته اما نسخههای اخیر به حدی ارتقا یافتهاند که تنها حدود ۵ درصد با پیشرانهی فورد مشترک هستند. بررسی قطعات نشان داده که هر قطعه منحصربهفرد است. البته شباهتهایی در کاتالوگ پرفورمنس فورد وجود دارد اما نمیتوان از نظر شبیهسازی به پیشرانهی کونیگ زگ نزدیک شد.
آنها توانستهاند چندین نسخه از پیشرانهی خود را معرفی کنند که شامل نسخههای تنفس طبیعی با پیچیدگی کمتر در مقایسه با مدلهای توئین توربو است. پیشرانهی ۵ لیتری تنفس طبیعی کونیگ زگ فرایند توسعهای خود را به خوبی نشان میدهد. این شرکت توانسته پیشرانهای با قدرت ۶۰۰ اسب بخار در دور ۸ هزار را بسازد. این خروجی ۵۰ اسب بخار بیشتر از قدرت پیشرانهی ۵.۴ لیتری سوپرشارژردار فورد که در GT مدل ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ بکار رفته میباشد. پیشرانهی ۸ سیلندر فورد که از نوع ۵ لیتری است تنها ۴۸۰ اسب بخار قدرت دارد. قدرت پیشرانهی ۵.۲ لیتری بکار رفته در مدلهای GT350 و GT350R هم کمتر از کونیگ زگ بوده و به ۵۲۶ اسب بخار میرسد.
چیزی که در طول این سالها تغییر خاصی نداشته الگوی پیچ بوشهاست. اگر بتوانید به پیشرانهی کونیگ زگ دست پیدا کنید این بوشها را میتوانید در پیشرانهی فورد GT مدل ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ بکار ببرید.
تصور کنید این پیشرانه به همراه یک گیربکس دستی در سوپرکاری همچون کونیگ زگ چه حس و حالی خواهد داشت…
منبع: roadandtrack
(ali (chevy nova
۳۰ مرداد ۱۳۹۸زیاد تعجب برانگیز نیست
فورد و جنرال موتورز و کرایسلر از شرکتهای هستن که انجینهای پرفورمنس در حد عالی میسازن و خیلی از شرکتها هم از انجینهای این شرکتها در محصولاتشون و همچنین در درگ استفاده میکنن
مثلا در درگ در کلاس تاپ فیول محبوب ترین انجین برای این کلاس موتورهای همی کرایسلر هست
koenig
۳۱ مرداد ۱۳۹۸خخخخخ شما اصلا پست رو خوندی؟
خود اون عمو اقا کچله میگه موتورش بدرد نمیخوره و باید تا ۹۹ درصد تغییرش بدیم. بعدم این برا وقتیه که شرکت نهایتا دو سه تا از یه مدل درست میکرد.
اونقدر تغییرش داد که تنها چیزی که شبیه موتور فورده همون شکل و فاصله سیلندرهاست. اینم برا زمانی بود که شرکت خیلی بزرگ نشده بود. الانم که دیگه کلا حتی الیاژشو یه شرکت انگلیسی تولید میکنه
مهراد
۳۰ مرداد ۱۳۹۸تمامی این تغییرات و اینکه خیلی عالی کار کرده قبول
بگذریم که همه ی اینارو از قبل میدونستم
ولیکن یه سوال اساسی پیش میاد و اون اینکه اگر کونیخ زگ انجینش اینقدر با کایوتی فورد فرق کرده برای چی اصلا اینقدر تغییرات رو ورداشته رو انجین فورد اعمال کرده ، خوب خودش از ابتدا یدونه انجین صفر تا صد طراحی میکرد . منظور اینکه همه میگن انجینای کونیخ زگ مال خودشه و ایضا خودم هم همینطور ولی جوری که بنظر میرسه انگار انجین فورد مثل مدل نقاشی مدام جلوی طراحای کونیخ زگ بوده
irani
۳۱ مرداد ۱۳۹۸طراحی کرد دیگه. شما به تاریخها نگاه کن اول از همه.
اون تغییرات انجین فورد برا وقتی بود که شرکت سالی ده تا ماشین تولید میکرد. همون موقعم موتور فورد رو اونقدر تغییر داد که خودشون میگن دیگه موتور فورد نیست
سوال شما مثل اینه که چون پراید چهارتا چرخ داره و بنز هم چهارتا چرخ داره پس پراید و بنز یکیه و اگه یکی نیست پس چرا بنز چهارتا چرخ داره مثل پراید؟
me84
۳۰ مرداد ۱۳۹۸.
زمین و درو دیوارهای محلی که دارن رو موتور کار میکنن رو نگاه کنین !
از مطب پزشکهای ما تمیزتر و بهداشتی تره.
فقط بری اونجا وایسی کارکردنشونو تماشا کنی، همین. دلت باز میشه جوری غم و غصه هات رو فراموش میکنی که روانشناسان نمیتونن اینطوری روت تاثیر بزارن.
علی
۳۰ مرداد ۱۳۹۸چون فرغون سازی ایران فقط دنبال اختلاسن وقت اینکارا ندارن
یانکی
۳۰ مرداد ۱۳۹۸این مطلب نشون میده که یه پیشرانه متوسط فورد با تغیرات تا چه حد میتونه در عین مقاوم بودن نیرو تولید کنه.البته هیچ موتوری تو دنیا نمیتونه به اندازه موتورهای پوشراد تقویت بشه و فشار تحمل کنه.درگ استرها معمولا از پیش انهای داج یا شولت استفاده میکنن و در بعضی مدلها تا 15هزار اسب نیرو تولید میکنن که همین باعث بوجود اومدن سریعترین ساخته دست بشر تو تاریخ باشن.
مانی
۳۰ مرداد ۱۳۹۸البته گفته که بلوک سیلندر مقاوم نبود و کلا بیخیالش شدن
دادن یه شرکت انگلیسی با الیاژ آلومینیوم تولید کرد
میزان تغییرات هم تو مایههای ۹۵%هست
Saeed
۳۰ مرداد ۱۳۹۸یه ویدیو تو یوتیوب است از مجله top gear که رفت به کارخانه کونیگزگ…. و نشون داد چقدر کارخونه تمیزی هست و حتی مجزی باید با لباس های مخصوص کونیگزگ بره!یعنی حق نداشت با لباس های خودش بیاد کارخانه تا کثیفی وارد کارخونه نشه!و جکسو رو نشون داد که چقدر تمیز داشتن روش کار میکردن حتی زیر ماشین یکذره روغن و کثیفی نبود!!!یاد کارخونه لکسوس افتادم که واسه ساختن LFA افسانهای نمیذاشتن کسی وارد بشه! همش روباتیک بود و نمیذاشتن یه مقدار دی اکسید کربن هوا وارد کارخونه بشه تا مبادا ماشین هنگام ساخت کثیف بشه!!! و ما هم میشینیم به سایپا و ایران خودرو نگاه میکنیم که ماشین صفره اما چرخ ها و لاستیک ها مال دو سال پیشه!!!!
ایمان
۳۰ مرداد ۱۳۹۸حالا همه روشن شدن و تفاوت ها رو دیدن
این مطلب خیلی آموزنده و خوب بود ??
Amirferrari
۳۰ مرداد ۱۳۹۸ببین واسه اسب بخار بیشتر اونم از دل یه موتور عتیقه چه کارا که نکرده، خدا صبرش بده…
OMID
۳۰ مرداد ۱۳۹۸اره دیگه کار بزرگی کرده
هر کسی که پولشو از فولکس نمیگیره
OMID
۳۰ مرداد ۱۳۹۸واقعا کارایی که کونیگزگ میکنه حیرت انگیزه
واقعاً همه چیزاش شاهکار و متفاوتن
فیبرکربن با الماس
دو نوع گیربکس جدید
انواع انجین
اولین انجین سوپاپ آزاد دنیا روی رگرا(میل بادامک توسط میل لنگ چرخونده نمیشه و ecu کنترل کاملی روش داره)
Saeed
۳۱ مرداد ۱۳۹۸راست میگی ولی نمیدونم چرا رگرا رو زیاد تست نکردن?
فکر کنم چون تاپ اسپیدش ۴۱۰ بود زیاد تست نشد
آخه ماشین به این خوشکلی و تکنولوژی جالب چرا تست نشد؟
واسه نوربرگ رینگ تایم لپ عالی خواهد زد چون دیگه نیاز به تعویض دنده نداره!
ولی تست نشد?
جکسو احتمالا زود میاد بیرون چون شاسی و بدنه نسخه اصلی تکمیل شده ?
ببینیم کونیگزگ چه میکنه….?
Behanm
۳۰ مرداد ۱۳۹۸آدم کامنت ها رو که میخونه با تعجب از خودش میپرسه :
یعنی کل متن رو خوندن ؟
کسی منکر این نیست که کار گونیک زگ با پیشرانه ی فورد شروع شده و اصل و نصب این پیشرانه حتی الان بر میگرده به همون موتور
ولی اینقدر تغیرات زیاده بوده که دیگه نمیشه گفت پیشرانه ی فورد تو دل گونیگ زگه همون طوری که اول متن میگه
و نکته ی دوم اینه که خیلی از شرکت ها بجای شروع کردن از صفر یه پیشرانه ی خوب و قابل ارتقا انتخاب میکنن و تمرکزشون روی قطعات پرفورمنسه
انتخاب این موتورم توسط گونیگ نشون دهنده ی طراحی خوب و عالی این موتوره فورده ، همون طوری که علی شوی میگه یه سری از موتور ها جای ارتقای زیادی دارن ولی الان دیگه نمیشه به موتور گوینگ زد گفت موتورارتقا یافته ی فورد ! چون دیگه 5 درصد با موتور اولیه شباهت داره
ارش
۳۱ مرداد ۱۳۹۸واقعا موتورهای ساخت آمریکا فوق العاده هستند میشه سالها روشون کار کرد قدرت بیشتر استخراج کرد علاوه بر فورد شورلت کوروت هم موتور های عالی می سازه و خیلی از سوپر اسپرت ها از موتور شورلت استفاده میکنه مثل اولتیما جی تی ار با حداکثر سرعت ۳۷۰ کیلومتر و قدرت ۷۲۰ اسب بخار و این در حالیست که این ماشین در سال ۲۰۰۵ ساخته شده .
irani
۳۱ مرداد ۱۳۹۸اره اونقدر خوب هستن کوئنیگزگ هفده سال پیشا موتورهاشون رو رد کردن.