بررسی کامل جدیدترین محصول ولوو: XC40

ولوو مزد سرمایه‌گذاری سنگین و صبر زیاد در ساخت شاسی و پیشرانه‌های جدید را با شاسی بلندهای XC90 و XC60 و همچنین سدان S90 و استیشن V90 گرفته است.

فاز بعدی احیای این برند سوئدی هم‌اکنون و با خودروی XC40 آغاز شده است. ما اخیراً پشت فرمان شاسی‌بلند جدید ولوو نشسته‌ایم تا ببینیم که آیا موفقیت این برند ادامه‌دار خواهد بود یا خیر.

XC40 به وضوح یک ولوو است اگرچه که زبان طراحی آن جوان پسندتر از برادران بزرگ خود است. این خودرو از نظر طول و فاصله بین محورها اندکی طویل‌تر از جگوار ای پیس بوده و کمی هم بلندقدتر از آن است بنابراین کاملاً با یک شاسی‌بلند طرف هستیم نه یک کراس اوور. شاید مهم‌ترین موضوع دراین‌باره بیشتر بودن ۱۰ سانتی‌متری فاصله بین محوری XC40 نسبت به آئودی Q3 باشد.

مهم‌ترین موضوع درباره XC40 بی‌شک به زیر پوست آن مربوط می‌شود. درحالی‌که مدل‌های ۶۰ و ۹۰ این برند قبلاً از همان معماری SPA استفاده کرده‌اند، مدل XC40 اولین خودرویی از ولوو است که از معماری ارزان‌تر و کوچک‌تر CMA سود می‌برد.

و درحالی‌که پلتفرم SPA همیشه برای محصولاتی لوکس بکار رفته اما پلتفرم XC40 به‌صورت مشترک با جیلی چین توسعه یافته بنابراین باید برای خریداران آسیایی نیز ارزش خرید داشته باشد و در عین حال در برابر رقبای لوکس نیز حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشد.

در سال ۲۰۱۸ شاهد عرضه مدل‌های پلاگین هیبرید و کاملاً الکتریکی از XC40 نیز خواهیم بود؛ اما در زمان عرضه تنها نسخه‌های احتراق داخلی این شاسی‌بلند در دسترس است. مدل D3 از پیشرانه ۴ سیلندر توربودیزل با قدرت ۱۴۸ اسب بخار استفاده می‌کند. این مدل با گیربکس ۶ سرعته دستی یا ۸ سرعته اتوماتیک و دو حالت دیفرانسیل جلو یا چهار چرخ محرک عرضه می‌شود. مدل دیزلی دیگر D4 است که قدرتمندتر بوده و خروجی ۱۸۸ اسبی و گشتاور ۴۰۰ نیوتون متری دارد. شما می‌توانید این خودرو را تنها با گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک و سیستم چهار چرخ محرک سفارش دهید.

همچنین سه پیشرانه بنزینی وجود دارد. نسخه T3 سه سیلندر قدرت ۱۵۴ اسبی داشته که تنها گیربکس دستی داشته و دیفرانسیل جلو است. مدل T4 و T5 به ترتیب قدرت ۱۸۸ و ۲۴۷ اسبی داشته و دارای گیربکس اتوماتیک و سیستم چهار چرخ محرک هستند.

مدل‌های دیزلی راندمان معقولی دارند. نسخه گیربکس دستی و دیفرانسیل جلوی D3 با استفاده از رینگ‌های ۱۸ اینچی در هر کیلومتر تنها ۱۲۷ گرم دی‌اکسید کربن تولید می‌کند. حتی مدل چهار چرخ محرک D4 که در تست ما حاضر بوده آلایندگی ۱۳۱ گرمی دارد. هر دو نسخه XC40 پاک‌تر از جگوار هستند.

سه تریم مومنتوم، R-Design و اینسکریپشن برای ولوو XC40 وجود داشته اما تمامی آن‌ها زیر مدل‌های دیگری نیز دارند که Pro نام داشته و در تریم مومنتوم باعث اضافه شدن تجهیزاتی چون سیستم تهویه مطبوع دو ناحیه‌ای، رینگ‌های ۱۸ اینچی، حسگرهای پارک عقب، برف‌پاک‌کن‌های خودکار، کروز کنترل و پانل پشت آمپرهای دیجیتالی ۱۲.۳ اینچی به خودرو می‌شود. هر مدل تولیدی از سیستم اطلاعات سرگرمی ۹ اینچی مرغوب ولوو سود برده درحالی‌که مدل مومنتوم Pro دارای صندلی‌های جلوی گرم شونده، چراغ‌های جلوی تطبیقی و آینه‌های جانبی تاشونده است.

مدل‌های R-Design علاوه بر تجهیزات مدل‌های مومنتوم دارای تجهیزات بیشتری شامل صندلی‌های چرمی، آینه‌های جانبی تاشونده خودکار، طراحی متفاوت رینگ‌ها، تریم مشکی براق، شیشه‌های تیره و فرمان و اهرم دنده چرمی است. مدل‌های R-Design Pro بازهم دارای صندلی‌های جلوی گرم شونده و چراغ‌های جلوی تطبیقی بوده و البته از رینگ‌های ۲۰ اینچی و تنظیمات بیشتر صندلی راننده برخوردار هستند.

تریم اینسکریپشن فول ترین نسخه از ولوو XC40 بوده و در آن نورپردازی داخلی، درب پشتی برقی، رنگ متالیک، حسگرهای پارک جلو و فلاپ های جلو و عقب نقره‌ای مات را مشاهده می‌کنیم اما اینجا نیز زیر مدل Pro تجهیزات اضافه‌ای چون رینگ‌های ۱۹ اینچی و مه شکن‌های LED را به این خودرو می‌افزایند.

ولوو XC40 T3 مومنتوم که گیربکس دستی داشته و دیفرانسیل جلو است ارزان‌ترین نسخه این خودرو بوده و بهای ۲۸۷۵۰ پوندی دارد درحالی‌که برای خرید مدل دیزلی D4 اتوماتیک و چهار چرخ محرک باید ۳۱۷۰۰ پوند بپردازید. در مقام مقایسه باید گفت مدل D150 چهار چرخ محرک جگوار ۱۰۰ پند گران‌تر بوده اما خب قیمت آن تا ۴۹ هزار پوند نیز می‌رسد. می‌توان نسخه‌های ابتدایی سفارشی را نادیده گرفت اما حتی مدل کاملاً فول D4 اینسکریپشن ولوو نیز تنها ۳۶۶۰۰ پوند قیمت دارد.

پیشرانه بکار رفته در نسخه D4 قدرت بیش‌ازحد نیاز برای چنین ابعاد و وزنی داشته و کاملاً تندوتیز احساس می‌شود. بهترین عملکرد پیشرانه در دورهای ۱۵۰۰ تا ۳ هزار ثبت شده و گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک نیز مشتاق است دنده‌ها را زودتر سبک کند. در حقیقت گیربکس عملکرد واقعاً خوبی دارد زیرا در همین نقطه است که پیشرانه نشانه‌های دیزلی بودن را آشکار ساخته و صدای آن افزایش می‌یابد.

در بزرگراه شکایت زیادی درباره سروصدای پیشرانه وجود ندارد اما با استفاده از رینگ‌های ۱۹ اینچی آپشنال موجود در خودروی حاضر در تست شاهد کمی صدای جاده در کابین بودیم و البته کمی هم صدای باد از ستون A و آینه‌های جانبی به گوش می‌رسید. خودروی حاضر در تست همچنین از پدال شیفتر سود می‌برد.

با استفاده از پدال شیفتر نمی‌توان انتظار تعویض‌های بسیار سریعی را داشت اما خب جایگزینی مناسب برای گیربکس‌های دستی محسوب می‌شود. البته طرز سبک و سنگین کردن دنده‌ها در این خودرو کمترین رضایت را نسبت به نمونه‌های مرسوم ایجاد می‌کند. ما احتمالاً هرگز از آن استفاده نخواهیم کرد.

در سرعت‌های بالا و حتی با استفاده از این رینگ‌های سفارشی، XC40 کار خوبی در جذب ناهمواری‌های جاده انجام می‌دهد. شما هر از گاهی متوجه تأثیرات ناهمواری‌ها در کابین خواهید شد اما هرگز به نقطه ناراحت کردن شما نخواهد رسید؛ اما حالت بدتر در سرعت‌های پایین ایجاد می‌شود که در آن با افتادن خودرو به چاله‌های بزرگ شاهد ناهنجاری داخل کابین و کاهش راحتی سرنشینان خواهید بود. انتظار داریم رینگ‌های استاندارد ۱۸ اینچی پایداری و آرامش بهتری را از این نظر ارائه کنند.

اینکه بخواهیم چنین شاسی‌بلند کوچکی در هنگام عبور از پیچ‌ها عملکرد برجسته‌ای داشته باشد معقولانه نیست اما در حقیقت XC40 در چنین شرایطی پایدار بوده و حتی در زمان تغییر جهت ای ناگهانی و سریع نیز اعتمادبه‌نفس خود را از دست نمی‌دهد. فرمان نیز به جذابیت این تجربه کمک کرده است. البته نه به خاطر بازخوردی که به راننده می‌دهد بلکه به خاطر توازن وزن و جهت لذت‌بخش است که به بهبود تجربه سواری با XC40 کمک می‌کند. زمانی که حالت دینامیک را انتخاب کنید در واقع شاهد اثری منفی خواهید بود زیرا بجای اینکه پاسخ بیشتری را ایجاد کند باعث ایجاد سستی در فرمان می‌شود.

ولووهای عصر جدید دارای سیستم اطلاعات سرگرمی قدرتمندی بوده و XC40 نیز اساساً همان سیستم بکار رفته در برادران بزرگ‌تر را دارد که برای کلاس خود واقعاً قوی است. گشتن در منوهای این سیستم به سرعت صورت گرفته و کیفیت واضحی دارد. تنها گلایه از این بخش را می‌توان سفارشی بودن ارتباطات اندروید اتو و اپل کارپلی دانست که آپشنی ۳۰۰ پوندی محسوب می‌شوند. این تجهیزات در طیف وسیعی از خودروهای سطح پایین‌تر همچون سوپرمینی ها به‌صورت استاندارد وجود دارند.

کلیت کابین کاربردی و بسیار سوئدی است. اگر طرفدار پارچه‌های جان‌سخت و نرم باشید احتمالاً کابین را ناامیدکننده خواهید دانست اما اکثر ماها کابین را واقعاً خاص یافتیم. دوخت‌های نسبتاً کمی در صندلی‌ها و کل کابین وجود داشته و البته ظاهری تر و تمیز و به دور از شلوغی وجود دارد.

فاصله بین محوری طویل‌تر به افزایش فضای پای عقب کمک کرده و البته فضای سر سرنشینان در عقب حتی با استفاده از سقف پانورامیک سفارشی واقعاً احساس‌برانگیز است. فضای زیادی در کابین برای سرنشین‌ها تدارک دیده شده اما تونل گیربکس می‌تواند تنها شکایت سرنشینان باشد.

شاید رقبا ادعا کنند فضای بیشتری نسبت به صندوق‌عقب ۴۶۰ لیتری ولوو XC40 دارند اما فضای ذخیره‌ای این بخش در شاسی‌بلند سوئدی صاف بوده و لبه‌ای در کناره‌ها وجود ندارد. حتی با خواباندن صندلی‌ها و ایجاد فضای ۱۳۳۶ لیتری نیز شاهد سطحی صاف هستیم.

نتیجه‌گیری ما این است که ولوو XC40 خودرویی سربلند است اما یک نکته مهم وجود دارد. نسخه حاضر در تست از پیشرانه D4 و تریم مومنتوم استفاده می‌کند که این ترکیب در بریتانیا عرضه نخواهد شد. بدین ترتیب شما باید پیشرانه D3 را انتخاب کنید که می‌تواند بهترین پایداری سواری را برای جاده‌ها ناهموار بریتانیا داشته باشد. آیا ولوو خواهد توانست رقبای قدرتمند این کلاس را شکست دهد؟ باید منتظر ماند و دید…

انتظارات از ولوو XC40 بالاست اما خبر خوب اینکه محصول جدید این برند سوئدی بسیار خوب است. اگرچه این شاسی‌بلند از نظر هیجان رانندگی بهترین مدل نیست اما در برابر رقبا کم نمی‌آورد. رقبای دیگر به سختی می‌توانند چنین ترکیبی از طراحی کابین تر و تمیز، سواری و آرامش بالا و ارتباطات فوق‌العاده را ارائه کنند. این شاسی‌بلند لوکس و کوچک تمامی انتظارات را برآورده می‌کند.

مشخصات ولوو XC40 D4 Momentum

قیمت: 34655 پوند (تریم R-Design)

پیشرانه: 4 سیلندر ۲ لیتری توربو دیزل

قدرت/گشتاور: 188 اسب بخار/۴۰۰ نیوتون متر

گیربکس: 8 سرعته اتوماتیک، چهار چرخ محرک

شتاب صفر تا ۱۰۰ کیلومتر در ساعت: 7.۹ ثانیه

حداکثر سرعت: 210 کیلومتر در ساعت

مصرف سوخت: 5 لیتر در هر صد کیلومتر

[دانلود ویدئو]